معرفی و دانلود کتاب سپید آرام
برای دانلود قانونی کتاب سپید آرام و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سپید آرام
کتاب سپید آرام به قلم مهسا حبیبیان، قصه زنی به نام ماهرخ در شهر دامغان را به تصویر میکشد که سعی میکند تا در زندگی پرفراز و نشیبش معنای حقیقی عشق را پیدا کند. او در تلاش برای شناخت خود و دنیای اطرافش است تا بتواند تجربیاتی را که زنان شهرش از آن محروم بودهاند، لمس کند.
دربارهی کتاب سپید آرام:
ماهرخ شخصیت اصلی این رمان است که که قصهی او از نوجوانی تا میانسالی روایت میشود. او از نوجوانی در دامغان با حداقل امکانات زندگی کرده و همواره در تلاش است تا برای بهتر بودن و بهتر شدن خود و دنیای اطرافش، خودش را بیشتر بشناسد. ماهرخ به دنبال مسیرهایی است تا احساسات و موقعیتهایی را تجربه کند که دیگر زنان شهرش به دلایل مختلف از آنها منع شدهاند.
رمان سپید آرام سرنوشت آدمهایی را به تصویر میکشد که سعی دارند در عشق ورزیدن شریف بمانند. شریف ماندن در عشق مسیری است که برای مراقبت از اصالت عشق، باید از بسیاری از خواستهها و داشتهها دست کشید اما در گذر از این مسیر انسان به بلوغی میرسد که با عشقورزی و آرامش میتواند به زندگی ادامه دهد.
ماهرخ در زندگیاش با اتفاقات زیاد و چالشهای احساسی متعددی مواجه میشود و سعی دارد تا در این گذر از این سختیها تسلیم خود، خانواده و جامعه نشود. او با شجاعت و جسارت میکوشد تا با تعصبات و تبعیضات سنتی و اجتماعی جامعهاش مبارزه کند و این جسارت را به دختران شهرش نیز هدیه کند. تلاشهای ماهرخ بینتیجه نمیماند و او در نهایت موفق میشود تا از شهر کوچکش به موقعیت اجتماعی مطلوب در پایتخت برسد.
مهسا حبیبیان نویسندهی کتاب سپید آرام در طی نگارش این رمان زنان زیادی را در مدنظر داشته است. فروغ فرخزاد، دکتر اشرف السادات نوحی مادر میکروبیولوژی ایران و حتی مادربزرگ خود. ماهرخ در واقع نماد زنانی است که با وجود محدودیتهای جامعه، پیشرفت و ترقی کردند و به استقلال اجتماعی و احساسی رسیدند.
عنوان کتاب برگفته از نام یک مادیان سفید در داستان است که به نوعی نماد عشق است. این مادیان از شروع تا آخر کتاب حضور پررنگی دارد. اسب که به جهت کلیشهها همیشه نماد نجابت است در این اثر به عنوان نمادی از عشق و سرکشی به کار برده میشود.
کتاب سپید آرام مناسب چه کسانی است؟
علاقهمندان به مسائل زنان و داستانهای اجتماعی ایرانی را به خواندن این اثر دعوت میکنیم.
در بخشی از کتاب سپید آرام میخوانیم:
دوباره چشمهایش را تنگ کرد و بلند خندید، گفت: «تو در هر شرایطی با هر سختی به زندگی خود ادامه میدهی و تسلیم نمیشوی، ولی یادت باشد همیشه اینگونه بودن خوب نیست. ولی من تحسینت میکنم.»
نمیدانستم در جوابش چه بگویم. این اولین بار بود که یک مرد اینگونه از من تعریف میکرد. از اینکه چقدر جزئیات کارهایم مورد توجهش بود و تلاش و راهکاری که برای حل کردن مشکلم پیدا کرده بودم برایش قابل تقدیر بود، غرور عجیبی را در وجودم حس میکردم. حرفهایش به من جرأت و جسارت داد که پیشنهادش را قبول کنم و با او بروم. گفتم: «آقا، من قبول میکنم، مرا سوار اسب خود کنید ولی همان که شما گفتید، تا تاکستان برویم و من همانجا منتظر میمانم.»
سرش را تکان داد و اسب را نزدیکتر آورد. کنارم آمد و نیمخیز شد و گفت: «سنگینیات را روی بدنم بینداز تا پایت حرکت نکند.» دستش را دور کمرم انداخت. همینطور که سعی میکرد مرا از روی زمین بلند کند، دوباره گفت: «سنگینی بدنت را روی من بینداز، نه پایت.» یک دستم را دور کمرش انداختم. سعی میکرد آرام مرا روی زمین بکشد. سرم نزدیک سینهاش بود و رایحهی گرم عطرش مشامم را پر میکرد. یک لحظه در دل آرزو کردم کاش فاصلهی اسب تا ما خیلی دور بود یا حتی اسب یکباره رم میکرد و من بیشتر کنارش میماندم. همینطور که داشتم خیالبافی میکردم، گفت: «حالا جلوی زین را محکم با دو دستت بگیر، بلندت میکنم. سعی کن خودت را بالا بکشی، وزن پاهایت روی کف دستهای من است. به پاهایت فشار نیاور. فهمیدی؟»
فهرست مطالب کتاب
فصل اول (پاییز)
فصل دوم (زمستان)
فصل سوم (بهار)
فصل چهارم (تابستان)
فصل پنجم (بیستوپنج سال بعد)
فصل ششم (پاییز)
فصل هفتم (زمستان)
فصل هشتم (بهار)
فصل نهم (تابستان)
فصل دهم (فصل آخر)
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سپید آرام |
نویسنده | مهسا حبیبیان |
ناشر چاپی | انتشارات مروارید |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 297 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-191-789-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |
خسته نباشید خدمت نویسندهی عزیز
بسیار بسیار عالییییی... نگارش، بالا و پایین داستان... غم و شادی در داستان... عشق و نیاز... وفا و پایداری... عبرت آموزی... همه و همه در این کتاب بود یک کتاب و یک داستان پر و پیمون
من لذت بردم امیدوارم که دوستان هم بخونند و لذت ببرند... دستمریزاد نویسندهی عزیز
تنها کتابی بود که از نوشتههای عبرت آموزش من کیف کردم و یادداشت برداشتم