معرفی و دانلود کتاب صورتی مایل به خاکستری

معرفی کتاب صورتی مایل به خاکستری

کتاب صورتی مایل به خاکستری، داستانی خواندنی و تاثیرگذار درباره‌ی روابط پیچیده‌ی احساسی، مهاجرت و تلاش برای حل مشکلات مالی و خانوادگی را در بر گرفته است. محمدعلی قجه، نویسنده‌ی کتاب، داستان مرد جوانی با نام امیر را در این اثر روایت می‌کند که در مسیر مهاجرت با فرازوفرودهای مهمی روبه‌رو می‌شود. با مطالعه‌ی داستان صورتی مایل به خاکستری، با عاشقانه‌های شخصیت‌های کتاب، دل‌شکستگی‌ها و تنهایی‌های آن‌ها همراه می‌شوید.

درباره‌ی کتاب صورتی مایل به خاکستری

کتاب صورتی مایل به خاکستری، اثری داستانی در حوزه‌ی ادبیات مهاجرت به‌حساب می‌آید. محمدعلی قجه، نویسنده‌ی داستان صورتی مایل به خاکستری، شخصیتی خیالی با نام امیر را در این اثر خلق کرده‌ است. امیر، آرزوهای بی‌شماری در سر دارد که مهم‌ترینِ آن‌ها، مهاجرت است. وی قصد دارد در کنار همسرش، به خارج مهاجرت کند و زندگی جدیدی را در پیش بگیرد. امیر در کنار اینکه سخت در تلاش است تا مقدمات مهاجرت را آماده کند، گرفتار مشکلاتی با همسرش می‌شود. از طرف دیگر، روزگار از در ناسازگاری با امیر وارد می‌شود و بدهی هنگفتی بالا می‌آورد. امیر که آه در بساط ندارد، مجبور می‌شود برای پرداخت این بدهی، پول کلانی نزول کند. نداشتن شغل و عزم راسخ امیر برای مهاجرت، باعث می‌شود تا از عهده‌ی پرداخت پولِ نزول بر نیاید. به دنبال اتفاق‌هایی در ادامه‌ی داستان صورتی مایل به خاکستری، امیر با مرد نزول‌خوار درگیر می‌شود. این مشاجره، عواقب پیش‌بینی‌نشده‌ای را برای امیر به‌دنبال دارد.

در نهایت، همسر امیر مهاجرت می‌کند و شوهرش را با گرفتاری‌های مالی و احساسی،‌ تنها می‌گذارد. امیر، حاضر است برای رسیدن به همسرش تا انتهای دنیا برود، اما تنگ‌دست است و نمی‌تواند از راه‌های قانونی راهی خارج کشور شود. گذران زندگی روزبه‌روز برای امیر دشوارتر می‌شود تا اینکه دست‌آخر، دل به دریا می‌زند و مهاجرت غیرقانونی می‌کند. این مهاجرت، گرفتاری‌های بیشتری را پیش روی امیر قرار می‌دهد تا قهرمان داستان صورتی مایل به خاکستری، با اتفاق‌های غیرمنتظره‌ای در این اثر روبه‌رو شود.

نویسنده، با بهره‌ گرفتن از مفاهیمی مانند عشق و دلدادگی، ترس و اضطراب، آرزوهای‌ دست‌نیافتنی و رویارویی با مشکلات زندگی، داستانی احساسی و نفس‌گیر را در کتاب صورتی مایل به خاکستری، خلق کرده است.

کتاب حاضر را انتشارات زرین اندیشمند، چاپ و روانه‌ی بازار کرده است.

کتاب صورتی مایل به خاکستری برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به داستان‌های عاشقانه، مخاطب‌های اصلی این کتاب به‌حساب می‌آیند. مطالعه‌ی کتاب صورتی مایل به خاکستری برای طرفداران ادبیات داستانی مهاجرت نیز خالی از لطف نیست.

در بخشی از کتاب صورتی مایل به خاکستری می‌خوانیم

امیر غصه‌اش را میان لبخندی مخفی کرد. ((ولی دلت برایم تنگ می‌شود مگه نه؟))

سارا سرش را میان دستانش گرفت و اخم کرد. حالا دیگر برای پشیمان شدن دیر بود. به چشمان امیر زل زد. ((تو که نمی‌خواهی مانع رفتن من بشوی؟))

امیر چیزی نگفت. روی مبل نشست و نگاهش را از او دزدید. سارا نمی‌دانست چه لحظه‌های تلخی را سپری می‌کند. دلش می‌خواست همه‌چیز را بگوید و دلش سبک شود. می‌خواست اعتراف کند که بلندپروازی‌هایش فلجش کرده و راه پس‌وپیش ندارد. لبانش را گشود تا حرفی بزند اما غرور مردانه دهانش را بست. سارا با نگرانی پرسید: می‌گذاری بروم؟

کلافه شد و برخاست. سارا داد زد: این خودخواهیه. تو نمی‌توانی برای من و آن بچه تصمیم بگیری.

سارا جواب آزمایش را مثل کارنامه قبولی در دستش فشرد و قایمش کرد. به هیچ‌کس نگفت. دلش داشت می‌ترکید و می‌خواست فریاد بزند اما زبان گزید و تحمل کرد. تا دم شام این پا و آن پا کرد تا غافلگیرش کند. وقتی گفت امیر بالا پرید و کلی هوار کشید. برگه آزمایش را چند بار گرفت و بالا انداخت. برگه هم کم نیاورد، پرواز کرد و آن‌قدر پرپر زد تا روی میز نشست. چه خبری بهتر از این؟

فکر بچه ذهنش را به هم‌ریخت. جنینی که هنوز به ماهش نرسیده بود. نگاهش را به سارا دوخت. این اولین باری بود که در آن دیدگان اشک‌آلود حس غریبه بودن داشت. ناباورانه پرسید: واقعاً می‌خواهی بروی؟

سارا با غیظ جواب داد: آره امیر. می‌خواهم بروم.

امیر ابرویی بالا انداخت و لباسش را پوشید. بی‌آنکه چیزی بگوید به سمت در رفت. سارا دنبالش کرد و معترض شد. ((کجا داری می‌روی؟))

در را باز کرد و با پریشان‌حالی از خانه بیرون زد. تحمل بحث‌وجدل نداشت. سارا راهش را انتخاب کرده بود، پدر و مادرش پشتش بودند و بچه‌ای در راه داشت که باید آن‌سوی آب به دنیا می‌آمد.