معرفی و دانلود کتاب سرانجام آیشا

معرفی کتاب سرانجام آیشا

اقتباسی جذاب از رمان غرور و تعصب با چاشنی اسلام و طنز! کتاب سرانجام آیشا نوشته‌ی ازما جلال الدین درباره‌ی دختر مسلمانی‌ست که می‌خواهد شاعر شود اما به مردی دل می‌بندد که با او تفاوت‌های بسیاری دارد. این رمان که نامزد جایزه گودریدز در سال 2019 شد، تاکنون افتخارات بسیاری را برای خالقش به ارمغان آورده است.

درباره‌ی کتاب سرانجام آیشا:

ازما جلال الدین (Uzma Jalaluddin) در رمان خود شما را با دختری به نام آیشا شمسی آشنا می‌سازد که قصد دارد برای رسیدن به اهدافش تلاش بسیاری بکند. او به حدی مصمم است که برای شاعر شدن، شغل خود یعنی معلمی را کنار گذاشته است. این دختر جوان می‌خواهد راه‌حلی نیز پیدا کند تا بتواند قرض خود به دایی‌اش را پرداخت کند.

در رمان سرانجام آیشا (Ayesha at Last) شخصیت اصلی داستان با خانواده‌ای زندگی می‌کند که همواره به او یادآوری می‌نمایند دختردایی زیبایش حفصه، خواستگاران بسیاری داشته و هیچ‌کدام را نپذیرفته است. آیشا هم مانند بسیاری احساس تنهایی می‌کند ولی حاضر نیست به ازدواج سنتی تن بدهد. در نهایت این دختر دوست داشتنی هم شیفته‌ی مردی به نام خالد می‌شود؛ این مرد خوش‌قیافه، جذاب و باهوش است اما مشکل از جایی آغاز می‌شود که به رغم تمام خصایص خوبش بسیار قضاوت‌گر و سنتی‌ست. خالد به تمامی انتخاب‌های آیشا به چشم تحقیر نگاه می‌کند و مثل کسی لباس می‌پوشد که انگار در قرن هفتم زندگی می‌نماید.

جوایز و افتخارات کتاب سرانجام آیشا:

- نامزد جایزه گودریدز سال 2019
- نامزد جایزه نهایی کتاب «تورنتو» در سال 2018
- کتاب برتر مجله «کوسموپولیتین» در سال 2019
- نامزد جایزه نهایی نویسندگی «کوبو» در سال 2019
- نامزد جایزه نهایی طنز «استفان لیکوک» در سال 2019
- کتاب برتر مجله «باستل» به انتخاب مردم در سال 2019

نکوداشت کتاب سرانجام آیشا:

- مقاومت‌ناپذیر. (Goodreads)
- یک رمان جذاب و سرگرم کننده. (Kirkus Reviews)
- رمان سرانجام آیشا از ابتدا تا انتها لذت‌بخش است. (The Christian Science Monitor)
- رمان سرانجام آیشا مدرکی زیبا در رابطه با قدرت خانواده و مهربانی‌ست. (Entertainment Weekly)
- بازنویسی‌های بسیاری برای غرور و تعصب وجود دارد اما تعداد کمی از آن‌ها به اندازه‌ی رمان سرانجام آیشا متفکرانه و خلاقانه هستند. (Library Journal)

سرانجام آیشا مناسب چه کسانی است؟

اگر به دنبال داستانی متفاوت و عاشقانه هستید، این رمان را از دست ندهید. دوستداران غرور و تعصب شیفته‌ی رمان سرانجام آیشا خواهند شد.

با ازما جلال الدین بیشتر آشنا شویم:

ازما جلال‌الدین نویسنده‌ای کانادایی است که با نخستین اثر خود یعنی سرانجام آیشا به شهرت رسید. ازما معلم دبیرستان است و در دنیای مطبوعات هم به عنوان نویسنده‌ی روزنامه‌ی تورنتو استار فعالیت دارد.

او عاشق مطالعه است ولی نمی‌توانست رمان‌هایی بیابد که شخصیت‌هایش شبیه به خودش باشند برای همین تصمیم گرفت خود دست به کار شود و داستان‌هایی این چنینی بنویسد. شرکت امی پاسکال در سال 2017 حق ساخت فیلم اقتباسی از رمان سرانجام آیشا را خریداری کرد.

در بخشی از کتاب سرانجام آیشا می‌خوانیم:

کلارا متوجه شد، یک طرف دفتر شیلا کاملاً از پنجره پوشیده شده است. رئیس جدیدش پشت میز بزرگ سیاهی نشسته بود که به قدری صیقلی بود که تصویر کامل و خونسردش را منعکس می‌کرد. در حال تایپ یک‌ایمیل بود، عصبانی به نظر می‌رسید، ناخن‌های قرمزش به صفحه‌کلید ضربه می‌زد. کلارا روی یک صندلی مصیبت بار نشسته بود؛ صندلی مزین به پیچ و تاب‌های فلزی در پشت بود طوری‌که احساس می‌کرد به لبه‌ی چاقو کشیده شده بود.

شیلا ایمیلش را فرستاد و لحظه‌ای پیش از آن که با حالتی محرمانه به جلو خم شود به کلارا نگریست. «پنج سال پیش، در گروه خدمات مشتری بودم و حالا به من نگاه کن.» برای نشان دادن دفتر بزرگ و پر زرق و برقش دستش را دراز کرد. «نکته، کار سخت است. در انجامش داشتن ظاهری خوب‌ اشکالی ندارد.» لبخندش دندان‌های کوچک سفیدش را آشکار کرد.

کلارا با ناراحتی جابه‌جا شد. صحنه بیرون با خالد هنوز در ذهنش تازه بود. به عنوان مدیر جدید منابع انسانی، احساس مسئولیت کرد.

شیلا در صندلی‌اش صاف نشست و گفت: «کلارا، مردم از بودن زنی در قدرت می‌ترسند. آن‌ها فکر می‌کنند که‌ این کار خلاف نظم طبیعی چیزهاست. اما دنیا در حال تغییر است، و در نظر گرفتن ‌این تغییر مهم است. تو در نیوفاندلند بزرگ شدی.»

کلارا در حالی که از تغییر موضوع ناگهانی شیلا گیج شده بود، پلک زد. بنابراین رئیس جدیدش صرفاً او را در راهرو نادیده نگرفته بود.

شایعاتی درباره‌ی شیلا وجود داشت. در ابتدا زمانی که کلارا ترفیع گرفت، همکارانش به او در باره‌ی رئیس جدید هشدار داده بودند.