معرفی و دانلود کتاب زیر تیغ ستاره جبار
برای دانلود قانونی کتاب زیر تیغ ستاره جبار و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زیر تیغ ستاره جبار
کتاب زیر تیغ ستاره جبار روایتگر بخشهایی از زندگی هدا مارگولیوس کووالی در فاصله زمانی سالهای وقوع جنگ جهانی دوم و ظهور کمونیسم در شرق اروپا است. این اثر دربردارنده توصیفاتی متأثر کننده از وقایع حیرتانگیزی است که در آن دوران در جریان بود، همچنین بخشهایی از زندگی کسانی را به تصویر میکشد که در آن سالها تجربههای شگفتانگیز و هولناکی را از سر گذراندند.
درباره کتاب زیر تیغ ستاره جبار:
هدا مارگولیوس کوالی مدتی در اردوگاه کار نازیها در آشویتس بود و پس از آن وحشیگریهای دولت استالینی بعد از جنگ چکسلواکی را دید. شوهر او بعد از این که از فاجعه آشویتس جان سالم به در برد، توسط دادگاه اسلانسکی به جرم توطئه محکوم و سپس اعدام شد. این زن با نوشتن خاطرات خود از این روزهای وحشتناک، تراژدی سیاسی قرن بیستم را برای شما به تصویر کشیده است.
کتاب زیر تیغ ستاره جبار (Under a Cruel Star) بخشهایی از زندگی ساکنان اروپای شرقی را در سالهای پر تلاطم دهه چهل تا هشتاد قرن بیستم، به تصویر میکشد. مردمی که در آن زمان در اروپای شرقی به خصوص کشور چکسلواکی سابق و شهر پراگ زندگی میکردند، روزگار تلخی را پشت سر گذاشتند. زندگی آنها را میتوان به تلاش در زیر تیغ فقط برای زنده ماندن تشبیه کرد. در این کتاب از اردوگاههای نازی، دیوار برلین، بهار پراگ و رژه تانکها صحبت شده است. کووالی در این اثر به عمیقترین لحظات انسان در آن دوران نفوذ کرده و با به چالش کشیدن بسیاری از عقاید، جهانبینی و شیوه برخورد در مقابل سختیها ابعاد مختلف این قضیه را موشکافی میکند.
هدا مارگولیوس کووالی در این اثر بهوضوح نشان میدهد که چطور ستمگران و زورگویان معنای زندگی را به نابودی کشاندند و ارزشهای انسانیت را به ورطه نیستی بردند. او اعتقاد داشت دو شخص در جهان بیشترین تأثیر را در نابودی ارزش و معنای زندگی و انسانیت داشتند و آنها کسانی نیستند جز آدولف هیتلر و جوزف استالین.
مطالعه کتاب زیر تیغ ستاره جبار به شما کمک میکند دادههای زیادی را از سالهای پایانی جنگ و سرگذشت یهودیان و زندانیان سیاسی آن دوران به دست آورید و یابید که چطور مردم رنج کشیده پس از رهایی از جنگ کمونیسم را به دموراکسی ترجیح دهند. این اثر به این جهت نگاشت نشده است تا شما با کسانی که در سالهای 1941 تا 1968 میزیستهاند همزاد پنداری کنید و در جریان جزییات زندگیشان قرار بگیرید. بلکه صرفاً با این هدف منتشر شده است تا روایتگر هراس جاری در آن دوران باشد و وحشتی که مردمان آن زمان متحمل شدهاند را به تصویر بکشد و جهانیان را در جریان دردناکترین فجایعی که حکومتهای خودکامه بر دیگر جوامع روا داشتهاند قرار دهد.
نکوداشتهای کتاب زیر تیغ ستاره جبار:
- هر از چند گاهی کتابی میخوانیم که فوریتهای زمان ما و خودمان را در چشمانداز قرار میدهد و ما را با واقعیتهای تاریکتر طبیعت انسانی روبرو میکند. (Anthony Lewis – نیویورکتایمز)
- داستانی از روح انسان در رام نشدنیترین حالت آن... یکی از زندگینامههای برجسته قرن. (سان فرانسیسکو کرونیکل - بزرگترین روزنامه شمال کالیفرنیا)
- خاطرهای خارقالعاده... خواندن این کتاب بدون عمیقترین حس تحسین برای او غیرممکن است. مستندی آرام و خشن از مصیبت مردم چک در زمان ما. (آلفرد کازین - نویسنده و منتقد ادبی آمریکایی)
- کتاب زیر تیغ ستاره جبار قابلتوجهترین کتاب برای فصلهای مختلف است. زیرا نوشتههای کووالی بسیار دقیق و زیبا است و مهمتر از همه، به این دلیل که او چنین حس وحشیانه و درونی را توصیف میکند که زندگی فردی به همان اندازه مهم - و به همان اندازه قدرتمند نسبت به دولتها، ارتشها و قدرت سیاسی است. (ای. جِی. گراف)
- یک جستجوی گوگل نشان میدهد که این کتاب در چند کالج در حال تحصیل است، اما شایسته است که بیشتر از آن مشهور باشد. (کلایو جیمز - منتقد، روزنامهنگار و نویسنده استرالیایی)
- داستانی غم انگیز که با طنز و لطافت روایت شده است. (پابلیشرز ویکلی - مجله خبری تجاری هفتگی در آمریکا)
کتاب زیر تیغ ستاره جبار به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
اگر به مطالعه کتابهای زندگینامه و تاریخی در مورد حکومتهای کمونیستی علاقه دارید، این اثر برایتان جذاب خواهد بود.
هدا مارگولیوس کووالی را بیشتر بشناسیم:
این نویسنده و مترجم اهل چک در سال 1919 در پراگ متولد شد. او اصالتا یهودی بود و در سال 1941 همراه با تعداد زیادی یهودی از خانهاش بیرون آورده شد. طبق دستور هیتلر مبنی بر اجرای طرح پاکسازی نژادی هدا مارگولیوس کووالی (Heda Margolius Kovály) و خانوادهاش به آشویتس فرستاده شدند.
وی بعد از دست دادن خانوادهاش از آنجا فرار کرد و در سال 1945 به پراگ برگشت. همسر او عضو حزب کمونیست بود و سمت معاونت وزیر بازگانی در دولت کمونیستی را بر عهده داشت. اما در سال 1952 او را به دلیل خیانت اعدام کردند. کووالی بعد از سختیهای فراوان در سال 1968 به همراه همسر دومش به آمریکا مهاجرت کرد و در همان دوران کتاب «زیر تیغ ستاره جبار» را نوشت.
در بخشی از کتاب زیر تیغ ستاره جبار میخوانیم:
کمی طول کشید تا دلوجرئت پیدا کنم و عازم روستای هوت شوم؛ ما معمولاً تعطیلاتمان را آنجا سپری میکردیم. این خانه روستایی دقیقاً مثل آپارتمانمان در پراگ حکم خانه را برایم داشت، شاید حتی بیشتر، چون تمام خاطرات شاد را در دل خود جا داده بود. بازگشت به آنجا، بهعنوان تنها عضو باقیمانده از خانواده، سخت بود. در طول راه با قطاری، که ظاهراً خیلی سریع هم حرکت میکرد، هوا گرم و خفه بود، سرم تیر میکشید و دلدرد داشتم. در بِرون، جایی که باید قطار عوض میکردم، دچار چنان دلهرهای شدم که میخواستم به پراگ برگردم. بالاخره به هوت رسیدم و سلانهسلانه از ایستگاه بهسمت روستا به راه افتادم و از دور چشمم به پنجرههایی افتاد که اغلب میدیدم مادرم، شاد و سرزنده، از پشت آنها بیرون را تماشا میکند.
درختهای باغِ ما شکوفه نداده بودند و به نظر هم نمیرسید که هیچکدامشان بار بدهند. درِ خانهمان قفل بود. زنگ را زدم و کمی بعد، مردی با صورتی چاق و اصلاحنشده در را باز کرد، لحظهای به من خیره شد و بعد فریاد کشید: «بالاخره برگشتی! اوه نه! همین را کم داشتیم!»
برگشتم و رفتم سمت جنگل. سه ساعتی را آن جا گذراندم و تا زمان رسیدن قطار بعدی پراگ، بر آن زمین خزهپوش زیر درختان صنوبر قدم زدم و به صدای پرندهها گوش کردم.
اگر جنگ نه در بهار که در پاییز تمام شده بود، شاید اوضاع جور دیگری پیش میرفت. باران و گلولای مردم را وادار میکرد چشم به زمین بدوزند. اما بهار 1945 خیلی زیبا بود و پراگ با آن شکوه و جلال باغهایش خیرهکننده بود، آنقدر که ما سایههای شوم و نشانههایی را که خبر از آیندهای ناآرام میداد نمیدیدیم.
سرگردان در پراگ پرسه میزدم و روی سنگفرشهای شکسته سکندری میخوردم. گاهی به آدمهایی برمیخوردم که پشتشان را به من میکردند و میرفتند ولی دیگرانی هم بودند که مرا همراهشان به خانه میبردند، از من پذیرایی میکردند و از سر نگرانی و محبت پرسوجو میکردند. یکبار خیاط مادرم را دیدم، بغضش ترکید و دستم را گرفت و من را به کارگاهش برد. برایم از تکهپارچههایی که در طول جنگ کنار گذاشته بود لباسی دوخت و حین کار یکریز گریه میکرد.
هر روز به رادیو گوش میکردم، به امید اینکه خبری از اسرای آزادشده بشنوم. گهگاه نامی آشنا به گوشت میخورد. بعد یکبار گوینده رادیو گفت: «برادر اروین بِلوخ به پراگ رسیده و درصدد است زمینه را برای بازگشت باقی اُسرا مهیا کند...»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زیر تیغ ستاره جبار |
نویسنده | هدا مارگولیوس کووالی |
مترجم | علیرضا کیوانی نژاد |
ناشر چاپی | نشر بیدگل |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 252 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-209360-1 |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات |