معرفی و دانلود کتاب زندگی دوم اوا براون: معشوقهی هیتلر
برای دانلود قانونی کتاب زندگی دوم اوا براون و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زندگی دوم اوا براون: معشوقهی هیتلر
کتاب زندگی دوم اوا براون به قلم گرگور پئان، داستانی دربارهی معشوقهی نامی هیتلر است. دختر سادهای که کار در عکاسخانهی کوچکی به آشناییاش با رهبر حزب نازی آلمان، یکی از بزرگترین دیکتاتورهای تاریخ ختم شد و نامش را برای همیشه بر صفحات کتب تاریخی ماندگار کرد. اِوا اولینبار در 17 سالگی در مونیخ زمانیکه دستیار و مدل هاینریش هوفمان بود، هیتلر را ملاقات کرد. اما او هرگز تصور نمیکرد این ملاقات، به یکی از پرماجراترین داستانهای عاشقانهی تاریخی ختم شود.
دربارهی کتاب زندگی دوم اوا براون
اوا آنا پائولا براون (Eva Anna Paula Braun) در 17 سالگی شروع به کار برای هاینریش هوفمان کرد. هوفمان همانطور که تمام مورخین ثبت کردهاند، عکاس رسمی حزب نازی بود. اوا اوایل تنها در نقش یک دستیار سادهی مغازه و منشی هوفمان ظاهر شد اما بعدتر استفاده از دوربین و ظاهر کردن عکس را نیز از او یاد گرفت. در ماه اُکتبر سال 1929 بود که اِوا برای اولینبار آدولف هیتلر را در استودیوی هوفمان ملاقات کرد. دختر ساده همانجا دلباختهی رهبر حزب نازی شد و هیچ اهمیتی به تفاوت سنی بیستوسهسالهشان نیز نمیداد. بعد از خودکشی گِلی، معشوقهی اول هیتلر، ملاقاتهای او با اِوا براون بیشتر شد و همین نقطهی آغازین ماجرایی عاشقانه بود.
گرگور پئان (Grégor Péan) در کتاب زندگی دوم اوا براون (La Seconde vie d'Eva Braun) داستانی براساس یکی از معروفترین و شاید دردناکترین ماجراهای عاشقانهی تاریخی را روایت کرده است. براون نیز درست مثل معشوقهی اول هیتلر در تاریخ 10 آگوست سال 1932 میلادی اقدام به خودکشی کرد. او از اسلحهی پدرش استفاده و گلولهای به سینهی خود شلیک کرده بود اما مورخین ادعا میکنند که این یک اقدام خودکشی واقعی نبوده و او تنها در پی جلبتوجه پیشوا بوده. بعد از گذراندن دوران نقاهت، هیتلر حالا توجه بیشتری به او نشان میداد و تا پایان سال 1932 میلادی، آندو رسماً وارد رابطهی عاطفی شدند. اما این نیز پایان خوش ماجرا نبود، برعکس، نقطهی شروعی بود بر روزهایی پردرد و ناراحتکننده برای دختری جوان و ساده که جز ورزش، سینما و مُد و لباس به چیزی علاقه نداشت. بسیاری بر این عقیدهاند که اِوا هیچ علاقهای به سیاست نداشت و رابطهاش با هیتلر نیز در هیچکجا بهصورت رسمی اعلام و علنی نشد. دختر جوان بعدها باز هم بهخاطر بیتوجهیهای معشوقهاش اقدام به خودکشی کرد و اینبار با خوردن قرص خوابآور قصد داشت که به زندگی اندوهبار خود پایان دهد. اما این اقدام نیز ناموفق بود و تنها باعث شد که هیتلر آپارتمانی با سه تختخواب در مونیخ برای او و خواهرش فراهم کند.
گرگور پئان داستان کتاب زندگی دوم اوا براون را در سیوهفت فصل به رشتهی تحریر درآورده. او از غروب روز 19 آوریل 1945 آغاز میکند؛ جاییکه دکتر یوزف گوبلس یا همان پاچنبری، مسئول تبلیغات و تنظیم نطقهای آتشین هیتلر، با راننده و ماشینش به سمت ساختمان صدارت رایش رفت. گوبلس از وفادارترین حامیان پیشوا بود و همانموقع که همه جنگ را ازپیشباخته میدانستند، او دیوانهوار و متعصبانه به حمایتش از حزب نازی ادامه داد. وفاداری او به پیشوا، از نوع تهاجمی بود، پیامهای رادیوییاش، این موضوع را تأیید میکردند: تمام تلاش او این بود که با لفاظیهای وسواسگونه، ترس از دنیای یهودی بلشویکی را مهار کند تا جمعیتی افسرده را که از ویرانی آلمان حیرتزدهاند دوباره به جوش و خروش بیاندازد و برانگیزد.
ماههاست که برلینیها در شرایط اسفباری زندگی میکنند. شهرشان به خاطر بمباران متفقین ویران شده و دیگر حتی قابل شناسایی نیست. دوران شکوه رایش به پایان رسیده. اما در میان این همه آشفتگی پیشوا کجاست؟ معشوقهاش چه میکند؟ آنها چه حالی دارند و آیا اصلاً دوام آوردهاند؟ بله، آنها در پناهگاه هستند و حالا، در پلههای منتهی به همان پناهگاه، اوا با گوبلس ملاقات میکند. وزیر دست دختر جوان را بسیار محترمانه میبوسد. مدت زیادی باهم حرف میزنند. حرفهای ساده و معمولی بینشان ردوبدل میشود اما هیچکدام گول نمیخورند. گوبلس با چشمان خود صراحتاً به اوا میگوید که یک فاحشهی کوچک مقدس است. درحالیکه چشمان اوا نیز با تمسخر به پاجنبری میگویند: به خاطر آنهمه زنی که موفق شدی تصاحبشان کنی اما من را نه، واقعاً آفرین! قدرت خیلی به تو کمک کرد! این مکالمات نقطهی شروع داستان هستند اما در ادامه چه رخ خواهد داد؟
گرگور پئان در کتاب زندگی دوم اوا براون تعریف میکند که هیتلر از پیش برای خودکشی خود برنامهریزی کرده بود، اما چرا اوا، این دختر شیرین و زیبا نیز، باید به همان سرنوشت دچار شود؟ آدولف اینبار در نقش یک عاشق واقعی ظاهر میشود و نقشهی فراری را برای معشوقهی خود سازماندهی میکند، اما هیچچیز طبق برنامهی پیشوا پیش نمیرود... پایان داستان این دو غمناکتر از چیزیست که خود هیتلر یا حامیان حزب نازی انتظار داشتند.
سعیده سادات سیدکابلی کتاب زندگی دوم اوا براون را به فارسی برگردانده و انتشارات ناهونته آن را منتشر کرده و در اختیار خوانندگان علاقهمند قرار داده است.
کتاب زندگی دوم اوا براون برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستانهای عاشقانه با تم تاریخی علاقهمند هستید، پیشنهاد میکنیم کتاب گرگور پئان را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب زندگی دوم اوا براون: معشوقهی هیتلر میخوانیم
حوالی نیمهشب، پس از ملاقات با ژنرالها و صرف یک غذای مختصر در حضور بورمان، منشی رسمی و روایتگر پیشوا و دکتر مورل، هیتلر و اوا سرانجام خود را در پیشتالار تنها مییابند. هیتلر -که با سخنان وزیر روشنفکریاش به وجد آمده است- صدراعظمی که با شعارها و تعریف و تمجیدهایش میگوید که به هر قیمتی شده میخواهد تا آخرین لحظه در برلین بماند. هیتلر هم همان عباراتی را میگفت که اوا ساعاتی پیش از زبان گوبلز شنیده بود. اینکه میبیند چطور مردش دیدگاه خود را تغییر داده است برایش تعجب برانگیز است.
طی بیش از یک هفته، آنها با هم دربارهی عقبنشینی از برشتسگادن بحث کردند. پیشوا دوباره کنترل ارتش جنوب را به دست میآورد. و مثل افسانهی بارباروسا، در نهایت در کوهها پنهان میشود. با شخصیتش هماهنگی دارد. آیا او تصمیمهای بزرگ خود را در برشتسگادن نگرفت؟
آیا منظرهی رشتهکوهها از پنجرهی بزرگ شیشهای همیشه برای او الهامبخش نبوده است؟ او در برابر مردم آلمان و در مقابل مردم خود - از جمله اوا - همیشه شنیده بود که انسانی برگزیده است و هرگز در زندگیاش کاری نامعقول، انجام نداده است. اوا چنان در افسانهی بارباروسا غرق بود، درست همانطوری که بیش از یک دهه برایش روایت کرده بود. رابطهی آنان چنین بود که اوا برای هر چیزی آمین میگفت. اوا کاملاً باور داشت که هیتلر یک خیالباف است. حالا که خانه در حال سوختن است، منطقی نیست هیتلر این تفکر ذهنی تسخیرشدهاش را رها کند، برعکس، دوبار در هفته، کمی غزلسرایی درمورد رشتهکوههای آلپ باواریا انجام میداد.
بهطور دقیقتر، چشمانداز بازگشت به برشتسگادن او را تسلی میداد. اگر اوا سگهایش را به گردش میبرد، اگر لباسهای زیبا میپوشد و تصویر یک زن خندان، شاد و سرزنده را از خود نشان میدهد (برای گوش دادن به موسیقی و جشن گرفتن در این محیط آخرالزمانی باید انرژی زیادی داشت)، با همهی اینها بوی مرگ را استشمام میکرد. دیگران فرسنگها از هر نوع احساس گناه یا پرسش و پاسخ دربارهی زندگی فاصله دارند، اما او مانند حیوانی خودشیفته، میداند که به زودی زنگ پایان جشنها به صدا درمیآید و این موضوع او را افسرده میکند. هیچکس مجبور نیست این موضوع را باور کند، اما افسردگیهای زودگذر او بهواقع برای این است که در برشتسگادن دیگر نمیتواند با آهنگهایی که دوست دارد برقصد و با خواهران، برادران و دوستپسرهایش که دور او حلقه میزنند و هرگز جرأتی بیش از این ندارند، بنوشد. او میخواهد به دنیا، به روسها، و در نهایت به همهی افراد شروری که کشور زیبایش را غارت میکنند بگوید: چرا به کسانی که فقط دلشان میخواهد جشن بگیرند، هجوم میبرید؟ او نیز مانند افراد سازشناپذیر اطرافش، در ردیف همان هیولاهای یهودی-بلشویکی که میخواستند مردان را قتلعام کنند و به زنان تجاوز کنند، بهشمار میآید. او هرگز نتوانست این سؤال را بهشکل دیگری از خود بپرسد: اما میلیونها آلمانی خشمگین در 22 ژوئن 1941 در شرق، با مفهوم جنگ تمامعیار چه کردند؟ نه، این سؤال اصلاً نمیتواند در الگوی فکری او قرار بگیرد. درحالحاضر، او با تصویر سادهلوحانهی خود در پناهگاهی گلاویز است که در آن رنگ آبی زنگاری بر بقیهی چیزها غالب است.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زندگی دوم اوا براون: معشوقهی هیتلر |
نویسنده | گرگور پئان |
مترجم | سعیده سادات سیدکابلی |
ناشر چاپی | انتشارات ناهونته |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 196 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-5591-08-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان واقعی خارجی |