معرفی و دانلود کتاب رخساره
برای دانلود قانونی کتاب رخساره و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب رخساره
محمدرضا بیات در کتاب رخساره، داستان مردی به نام اسدالله را روایت میکند که فردی قوی و اهل زورخانه است. او 18 سال پیش به خاطر نجات جان یک زن از دست سربازان انگلیسی و روسی مرتکب قتل میشود.
وی بعد از مدتها آزاد میشود و به روستای خود باز میگردد. او با کمک دوستانش در قهوهخانهای که متعلق به نرگس بیوه زنی که به همراه دخترش رخساره زندگی میکند، مشغول به کار میشود. بعد از مدتی، نرگس و اسدالله ازدواج میکنند. بعد از مرگ نرگس به دلیل بیماری، رخساره در یک شب به طرز بدی کشته میشود و اسدالله را متهم به قتل میکنند و ماجراهای ناگواری رخ میدهد.
در بخشی از کتاب رخساره میخوانیم:
رخساره روسریش را که به چوب لباسی آویزان بود، برداشت و سرش کرد و از اتاق خارج شد و گفت: سلام حاج خانم، بفرما. هاجر جواب سلام او را داد، پس از احوالپرسی وارد مهمان خانه شد و کنار پنجرهای که به کشتزارهای شمال مُشرِف بود نشست و گفت: رخساره جان حالت چطوره، خوبی، کلاس چندی؟ رخساره گفت: بحمدالله کلاس سومم! هاجر گفت: بهبه، به سلامتی، خب نرگس خانم بحمدالله که حالت خوبه؟
نرگس گفت: ای حاج خانم دیگه خسته شدم از صبح علیالطلوع که از خواب بلند میشم یه سره باید کار کنم؛ زحمت بکشم؛ به گاو گوسفندا برسم؛ پخت و پز کنم یا برم میان زمینهارو وجین کنم؛ آبیاری کنم تا غروب، همین که نماز مغرب و عشا رو میخوانم یه لقمه شام میخورم، مثل سنگ میفتم تا اذان صبح فردا که دو مرتبه باید بلند شم کسی هم ندارم که باری از دوشم برداره این طفل معصومم که کاری ازش برنمیاد.
هاجر گفت: اسکندر و دارا، پسرش که کاری ندارن میتونن لااقل هفتهای یکی دو روز کمکی بهتون بکنن.
نرگس گفت: ای بابا خدا پدرتو بیامرزه این دوره زمانه دیگه هیچکس به درد آدم نمیخوره، ای کاش اجاق بابام کور میشد و خدا عوض اسکندر یه دختر کور و چُلاق بهش میداد. سال بیاد، ماه بره نمیگه یه خواهری دارم تو این بیابون تنها زندگی میکنه، برم ببینم چیکار میکنه مردهاَس یا زنده، پسر لندهورشم از خودش بیغیرتتره منو که میبینه انگار نه انگار که منو میشناسه! صورتشو برمیگردونه و راهشو کج میکنه! دو سه هفته پیش یه شب سه نفر با تفنگ ریختن تویه خانه، خدا رحم کرد، خدا پدر اسیخانو بیامرزه، با شاگردش اگه به دادمون نرسیده بودن مارو میکشتن و دارو ندارمو غارت میکردن.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب رخساره |
نویسنده | محمدرضا بیات |
ناشر چاپی | انتشارات نظری |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 368 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-289-100-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |