معرفی و دانلود کتاب دردسرهای میکی
برای دانلود قانونی کتاب دردسرهای میکی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دردسرهای میکی
پتی کیم در کتاب دردسرهای میکی داستان دختر نوجوانی به نام میکی را روایت میکند که در آستانهی شروع سال تحصیلی جدید، اوضاعش حسابی بههمریخته است. پدرش خانواده را برای همیشه ترک گفته و صمیمیترین دوستش به شهر دیگری نقلمکان کرده است. از طرفی، حقوق مادرش کفاف هزینههای زندگیشان را نمیدهد. در این میان، میکی با دختری به نام سون جو مون آشنا میشود که دوستی با او اوضاع را برای میکی آسانتر میکند، اما اوضاعِ خوب دیری نمیپاید و اتفاق تازهای برای دخترک داستان ما رخ میدهد...
دربارهی کتاب دردسرهای میکی
کتابی که پیش روی شماست، با نام دردسرهای میکی (It's Girls Like You, Mickey) را پتی کیم (Patti Kim) نویسندهی بهنام کرهای - آمریکایی نوشته و به سال 2020 در دسترس عموم قرار داده است. شما در این کتاب داستان دخترکی به نام میکی را پی میگیرید که مدام با مشکلات گوناگون مواجه میشود و تلاش میکند قوی بماند و به بهترین نحو ممکن با چالشها روبهرو شود.
این نخستینبار است که میکی برای شروع مدرسه هیچ اشتیاقی ندارد. بهترین دوستش، اوکی از مدرسه رفته و میکی واقعاً جای خالی او را در همهجا احساس میکند. هر سال اوکی در اتوبوس مدرسه بود و برای میکی جا میگرفت. اگر در سالن غذاخوری مشغول غذای کرهایاش میشد، انتظار میکشید تا میکی برود و کنارش بنشیند. حالا اوکی لی در یک کشور دیگر است. احتمالاً او هم استرس زیادی دارد. هرچه نباشد، او هم باید به یک مدرسهی جدید برود. میکی با خود فکر میکند بدترین قسمت نداشتن یک دوست این است که دیگر خبری از بازی و پاتوقهای دوستانه نیست. در عوض، همهجا تنها هستی. توی اتوبوس، سالن غذاخوری و هر جای دیگر.
پدر مسئولیتناپذیرش هم رفته و برای همیشه میکی و مادرش را تنها گذاشته است. میکی تا حدودی رفتن بابا را تقصیر خودش میداند. آخر او بود که به مامان گفت او و برادرش بنی برای رفتن به مدرسه چهقدر به لوازمتحریر، کفش و لباس نیاز دارند. نشد که خرید کنند. به اوشنسیتی رفتند و وقتی به خانه برگشتند، بابا با آنها برنگشت. مامان میکی چنان به هم ریخت که نگو و نپرس. دیگر حوصلهی میکی و بنی را نداشت. نشست روی صندلی مخصوصش، سیگاری روشن کرد و پک عمیقی به آن زد. با چشمانی بهخوننشسته، پا روی پا انداخت و شروع کرد به تکان دادن پاهایش.
خلاصه اینکه میکی اصلاً دل و دماغ ندارد. مسألهی دیگری که آزارش میدهد این است که درآمد مادرش کفاف هزینههای زندگی را نمیدهد. مادرش تصمیم گرفته چارلی، حیوان خانگیشان را از خانه بیرون کند مگر از این طریق کمی از بار سنگین هزینهها کاسته شود. بنی گریه میکند و چارلی را در آغوش میگیرد. مامان میگوید: «چطوره از دست چارلی رها بشیم؟» و میکی بلافاصله مخالفت میکند: «چهطوره سیگار کشیدن رو ترک کنی؟» میکی دلش میخواهد روبهروی مادرش بایستد و فریاد بکشد: «تو دیگر چهجور مادری هستی؟» اما جلوی خودش را میگیرد!
در کتاب دردسرهای میکی میخوانیم که دخترک داستان ما کم مانده خودش را ببازد. انگار همهی مشکلات بهیکباره آوار شدهاند بر سرش. این روزها بیشتر از همیشه لبهایش میلرزند، انگار بخواهد گریه کند، اما جلوی خودش را میگیرد. فقط با حالت عصبی سر جایش وول میخورد. به خود یادآوری میکند که او بیدی نیست که با این بادها بلرزد! سعی میکند سه توصیهی همیشگی مامان را به خاطر بیاورد و به آنها عمل کند: گریه نکن. التماس نکن. سرت رو بالا بگیر.
ماجرا از روز اول مدرسه بدتر هم میشود. بغلدستیاش در مدرسه -که میکی حتی نمیداند دختر است یا پسر- غیبت کرده. در حالی که همه بغلدستیشان را پیدا کردهاند، میکی کنار یک صندلی خالی نشسته و تکرار میکند: «سلام، صندلی! تابستون خوش گذشت؟ برای من که افتضاح بود! هم دوستم را از دست دادم و هم پدرم ولم کرد به امان خدا...»
بااینحال، اگرچه چند روز اول مدرسه حسابی سخت میگذرد، اما رفتهرفته اوضاع بهتر میشود. سون جو مون، منظورمان همان بغلدستی میکی است، به مدرسه میآید و اوضاع با آمدن او برای میکی از این رو به آن رو میشود. سون جو مون تازه به این شهر نقلمکان کرده و خیلی خجالتی است. او ترکیبی از حسهای خوب و بد را به میکی منتقل میکند. از یک طرف، دل میکی برایش میسوزد که آنقدر خجالتی و مضطرب است. دلش میخواهد از روی صندلی بلند شود، دست دخترک را بگیرد و او را به طرف صندلی کناریاش راهنمایی کند و به او بگوید که همهچیز مرتب میشود. از طرف دیگر، دلش میخواهد شانههایش را بگیرد، حسابی تکانش بدهد و به او گوشزد کند که فقط یک بار زندگی میکنی! قرار نیست آن را با ترسیدن و عدم اعتمادبهنفس هدر بدهی...
سون جو مون و میکی، زودتر از آنچه که خود تصور میکنند با یکدیگر دوست میشوند. اما این وضعیت چندی نمیپاید و همهچیز با آمدن دختر دیگری به نام سیدنی به هم میریزد.
دردسرهای میکی را زهرا عباسی آلنی به زبان فارسی ترجمه کرده و انتشارات نگاه آشنا آن را روانهی بازار نشر ساخته است.
نکوداشتهای کتاب دردسرهای میکی
- علیرغم مشکلات مالیای که میکی در خانه دارد، شاد و خلاق باقی میماند. مثلاً به شکل خلاقانهای یک روبالشتی را به دامن تبدیل میکند یا زمانی که مقابل دختر زورگوی مدرسه میایستد، به الگویی برای بقیه تبدیل میشود. (پابلیشرز ویکلی)
- هرکسی که در مدرسهی راهنمایی بوده است، میتواند با دنبالهای که پتی کیم برای داستان «من خوبم» نوشته است، ارتباط برقرار کند. خوانندگان تا آخرین لحظه میکی را برای پشتکارش تشویق خواهند کرد. (بوکلیست)
کتاب دردسرهای میکی برای چه کسانی مناسب است؟
پتی کیم کتاب دردسرهای میکی را برای نوجوانان مقطع راهنمایی به رشتهی تحریر درآورده است.
در بخشی از کتاب دردسرهای میکی میخوانیم
تا زمانی که در امتحاناتم نمرهی قبولی میگرفتم و مردود نمیشدم همهچیز روبراه بود. مامان و بابا هیچوقت حرفی درمورد کارنامههایم نمیزدند. کم پیش میآمد که نمرهی A بگیرم. یکیدوبار B گرفتم، بیشتر نمراتم C بودند و یکیدوتا D هم در کارنامه داشتم. تا وقتی که مردود نمیشدم اعتراضی نمیکردند. قانون خانهمان در این مورد همیشه یک چیز بود: فقط مردود نشو. هیچوقت درک نکردم که شاگرد ممتاز شدن و قرارگرفتن در لیست بهترین دانشآموزان مدرسه چه فایدهای دارد. اوکی همیشه خودش را میکشت تا A بگیرد. جوری خرخوانی میکرد که انگار زندگیاش به این نمرهها بستگی داشت. از درسخواندن متنفرم. خیلی حوصلهسربر است. حتی با فکرکردن به آن هم دلمرده و افسرده میشوم و خوابم میگیرد. بهنظرم حفظکردن مطالب قلنبهسلنبهای که در هیچ کجای زندگی بهدردت نمیخورند واقعاً مسخره است. چرا باید برای A گرفتن و رفتن اسمت روی یک لیست مسخره چنین مطالبی را حفظ کنی؟ من که میگویم این کار فقط وقتتَلَفکُنی است. همیشه درمورد تکالیف مدرسه همین نظر را داشتهام. برای همین وقتی سون جو از من خواست تا در خواندن درس علوم برای امتحان کمکش کنم، برق از سرم پرید.
راستش نمیدانستم کمک من تا چه حد میتوانست مفید باشد، چون دختر درسخوانی نبودم، ولی انگلیسیام خیلی از سون جو بهتر بود، برای همین موقع زنگ تفریح او را به کتابخانه بردم تا تعدادی از واژگان علوم را یادش دهم. سون جو را به انتهای کتابخانه بردم و در راهرویی بین قفسههای کتاب روی زمین نشستیم. سون جو جلوی کتابهای جغرافیا بود و من جلوی کتابهای تاریخ. کتابها بوی کهنگیِ روزنامههای قدیمی را میدادند. بهلطف حضور کتابدارمان، خانم داوِنپورت بوی عطر دارچین در فضا پیچیدهبود. از او خوشم میآمد. هیج شباهتی به کتابدارهای کسلکننده نداشت. تیپ خاصی میزد و همیشه دامنهای بلند میپوشید و بوی دارچین میداد. تنها مشکلش این بود که مدام به همه گیر میداد کتاب بخوانند. چندباری سعی کردهبود مرا تشویق به کتابخواندن کند که در جوابش گفتهبودم: «نه، خیلی ممنون.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دردسرهای میکی |
نویسنده | پتی کیم |
مترجم | زهرا عباسی آلنی |
ناشر چاپی | انتشارات نگاه آشنا |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 144 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-5260-35-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی نوجوان |