معرفی و دانلود کتاب داوطلبان مرگ 6: سایه‌های مبهم آبی

معرفی کتاب داوطلبان مرگ 6: سایه‌های مبهم آبی

گاهی زندگی شبیه طنابی است که آرام‌آرام دور گردنت می‌پیچد؛ جوری که انگار سرنوشت در کمین نشسته و با هر قدم، حلقه را تنگ‌تر می‌کند. کتاب داوطلبان مرگ 6 نوشته‌ی محمدعلی قجه، با عنوان سایه‌های مبهم آبی ما را به قلب کابوسی دنباله‌دار می‌کشاند. قتل فجیعی رخ‌داده و راوی داستان در تلاش برای تبرئه‌شدن قاتل در تاریکی محض دست‌وپا می‌زند. این داستان جنایی و معمایی با فضایی دلهره‌آور، مخاطب را درگیر یک ماجرای پیچیده، تلخ و غیرقابل‌پیش‌بینی می‌سازد.

درباره‌ی کتاب داوطلبان مرگ 6

دنیا راه‌ورسم عجیبی دارد. گاهی کسی را سر راه آدمی قرار می‌دهد و حواسش را پرت می‌کند. انگار که همان فرد، قرار است طالع او را تغییر دهد؛ به شوم‌بختی و یا خوشبختی... هر چه باشد، تغییری بزرگ و غیرقابل‌اجتناب است. چنین چیزهایی دست هیچ‌کس نیست که انتخاب کند یا از آن بگریزد. گاهی هم شرایط به‌گونه‌ای پیش می‌رود که امکان رهاکردن یا فراموش‌کردن وجود ندارد. باید ادامه داد و مسیری را که پیش رو قرار گرفته طی کرد، حتی اگر یک روز به اتهام قتل در یک سلول نمور حبس باشی... و هیچ‌کس نداند این مسیر به کجا ختم خواهد شد.

در کتاب داوطلبان مرگ 6 از محمدعلی قجه، دو برادر دوقلو که در ظاهر عین یکدیگرند، درگیر پرونده‌ی قتل دختری شده‌اند. وقتی جنازه‌ی دختر پیدا می‌شود، سرنخ‌ها به سمت حامد می‌روند و او به جرم قتل دستگیر می‌شود؛ اما حمید باور نمی‌کند، نمی‌تواند بپذیرد که برادرش قاتل باشد.

داستان را از زاویه‌ی دیدِ حمید دنبال می‌کنیم. او تنها کسی است که هنوز به بی‌گناهی برادرش ایمان دارد. درحالی‌که همه چیز علیه حامد است، حمید به جستجوی حقیقت می‌رود. هر قدمی که برمی‌دارد، بیشتر در تاریکی فرومی‌رود و بیشتر درگیر رازهایی می‌شود که حتی فکرش را نمی‌کرد در دل زندگی‌شان وجود داشته باشد.

هرچه داستان پیش می‌رود، خواننده با تاریکی‌های بیشتری روبه‌رو می‌شود. سرنخ‌ها یکی پس از دیگری کشف می‌شوند؛ اما هر کدام معمای جدیدی را پیش می‌کشند. پلیس، دوستان، خانواده... هر کسی چیزی را پنهان کرده است، اما چرا؟ آیا حمید حقیقت را پیدا خواهد کرد یا خودش نیز در منجلاب این بازی غرق می‌شود؟

محمدعلی قجه فضای داستان کتاب داوطلبان مرگ 6 را تاریک و خفقان‌آور و صحنه‌های بسیاری خلق کرده که نفس را در سینه‌ی خواننده حبس می‌کنند. نویسنده با نثری گیرا و توصیفاتی پر از حس و اضطراب، مخاطب را درون ذهن شخصیت حمید می‌کشاند؛ درون دنیایی که هر لحظه پیچیده‌تر و ترسناک‌تر می‌شود. بدون شک این کتاب چیزی بیشتر از یک داستان معمایی ساده در خودش دارد، داوطلبان مرگ 6 می‌تواند سفری به اعماق روان آدمی و مرزهایی باشد که در آن هویت، حقیقت و وجدان شکل می‌گیرند.

در چنین دنیایی، چه فرقی می‌کند چه کسی گناهکار باشد و چه کسی بی‌گناه؟ گاهی در هر دو صورت محکوم به دادن تاوان هستی... ششمین جلد از مجموعه‌ی داوطلبان مرگ را با عنوان سایه‌های مبهم آبی از نشر زرین اندیشمند بخوانید.

کتاب داوطلبان مرگ 6 برای چه کسانی مناسب است؟

اگر به داستان‌های جنایی و معمایی علاقه‌مندید، اگر از فضاهای رازآلود و پرتنش لذت می‌برید و اگر دوست دارید درگیر یک معمای پیچیده و مرموز شوید، جلد ششم مجموعه‌ی داوطلبان مرگ برای شماست. آماده باشید، چون این کتاب شما را میخکوب تا آخرین صفحه برای خواندن ادامه‌ی ماجرا نگه می‌دارد.

در بخشی از کتاب داوطلبان مرگ 6: سایه‌های مبهم آبی می‌خوانیم

تکیه دادم به دیوار. واقعاً خسته شده بودم. چرا این گره کور باز نمی‌شد؟ چرا همه در این ماجرا مقصر بودند؟ آن‌قدر ذهنم درگیر شده بود که یادم رفته بود مدرک مهمی را به حسینی بدهم. آخرین برگه پزشکی قانونی را از توی جیبم بیرون کشیدم و دادمش به او. آخرین نتیجه آزمایش‌ها که با تأخیر به دستمان رسیده بود به نکته مهمی اشاره داشت. حسینی برگه را گرفت و با تعجب نگاهم کرد. چرا این‌قدر در جواب‌دادن تأخیر کرده بودند؟ چرا هیچ‌وقت اداره‌های دولتی دلشان نمی‌سوخت؟

برگه را باز کرد. هیچ‌چیز تازه‌ای در نتیجه کالبدشکافی نبود. آثار سوختگی و بریدگی قبل از مرگ اما این بار خط آخر نوشته‌ها نظرش را جلب کرد. خونریزی داخلی... کبودی در پهلوی سمت چپ.

می‌دانستم که باید صحنه جرم را کامل کنم. آرام گفتم: بعدازاین که از ماشین بیرون پریده با ماشینی توی جاده تصادف کرده است، چیزی که باعث مرگش شده است.

زن خشکش زد. حسینی سرش را میان دستانش گرفت. پروانه میان جاده‌ای سمت شهرری از ماشین بیرون پریده بود؛ اما جسدش را در ته باغچه ویلایی در شمال ایران پیدا کرده بودند. یک پرونده تب‌آلود مریض مثل آدم‌هایش.