معرفی و دانلود کتاب داستان زن آدم خوار
برای دانلود قانونی کتاب داستان زن آدم خوار و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب داستان زن آدم خوار
کتاب داستان زن آدم خوار، رمانی اجتماعی نوشتهی نویسندهی برجستهی فرانسوی، ماریز کُنده است. این رمان که نامزد دریافت جایزهی هِرستون/رایت در سال 2008 نیز بوده، حول شخصیتی به نام رُزِلی شکل گرفته است که زندگیاش پس از به قتل رسیدن شوهرش برای همیشه دگرگون میشود. ماریز کنده در کتاب داستان زن آدم خوار، زندگی در آفریقای جنوبی پس از رژیم آپارتاید را بهشکلی ماهرانه تصویر میکشد.
دربارهی کتاب داستان زن آدم خوار
در بازهی بین سالهای 1948 تا 1994، کشور آفریقای جنوبی توسط اقلیتی از برتریطلبهای نژاد سفید اداره میشد. سیستم حاکم بر آفریقای جنوبی در این دوره، آپارتاید نامیده میشد که بهشکلی نظاممند، به سرکوب اکثریت سیاهپوست میپرداخت و سیاستهای تبعیض نژادی را اجرا میکرد. با اینکه با تلاشهای نلسون ماندلا و اف. دبلیو. کلرک، رژیم آپارتاید در این کشور برچیده شد، میراث این رژیم را هنوز هم میتوان در آفریقای جنوبی مشاهده کرد. بدنامی این رژیم تا آنجا پیش رفت که مفسران و دانشمندان علوم سیاسی، لفظ «آپارتاید» را به هر سیستمی اطلاق میکنند که بر پایهی نژاد، زبان، مذهب و یا جنسیت، سیاستهای تبعیضآمیزی را اجرا کند. ماریز کنده (Maryse Condé)، نویسندهی برجستهی فرانسوی در کتاب داستان زن آدم خوار (The Story of the Cannibal Woman)، به زندگی زنی سیاهپوست در آفریقای جنوبی پس از رژیم آپارتاید میپردازد.
شخصیت نقش اول کتاب داستان زن آدم خوار، زنی به نام رُزِلی است که یک شب شوهرش برای خرید سیگار از خانه بیرون میرود و به قتل میرسد. رزلی که سؤالهای بدون پاسخ بیشماری دربارهی مرگ شوهرش، استفان دارد، تلاش میکند شغل آبرومندی برای خودش بیابد و راز قتل استفان را کشف کند. زمانی که زن خانهدار و صمیمیترین دوست رزلی به او پیشنهاد میکند یک مدیوم شود، رزلی سفری درونی را آغاز میکند که منجر به کشف حقایقی در مورد خودش و کشورش میشود.
ماریز کنده، در کتاب داستان زن آدم خوار، با نشان دادن تلاشهای رزلی برای خودیابی و رسیدن به خود اتکایی، تشابهی بین زندگی این شخصیت و تلاشهای زنان برای رسیدن به استقلال و غلبه یافتن بر میراثِ رژیم آپارتاید ایجاد کرده است که هر خوانندهای را به خود جذب خواهد کرد. به باور برخی منتقدان، این کتاب را میتوان تحقیق و تفحصی در پیچیدگیهای زندگی در آفریقای جنوبی پساآپارتاید دانست.
کتاب داستان زن آدم خوار، توسط زهره حیدرپور ترجمه شده و نشر راه طلایی آن را منتشر کرده است.
نکوداشتهای کتاب داستان زن آدم خوار
- کتاب داستان زن آدم خوار را میتوان داستانی معاصر و بینالمللی دانست که زندگی یک زوج چندنژادی و چندفرهنگی در نیویورک، توکیو و کیپتاون را بررسی میکند. (Simon & Schuster)
- استعداد ماریز کنده در توصیف دقیق احساسات و مکانها (مانند خیابانهای کیپتاون و قهوهخانههای پُرسروصدا) و بدبینی خشمگینانهی او، از نقصهایی که شاید برخی در شکل داستانگوییاش ببینند، غلبه میکند. (Kirkus Reviews)
- همانطور که رزلی، یک زندگی جدید را برای خود میسازد و بهدنبال کشف حقیقتِ قتل همسرش میرود، این نویسندهی تحسینشدهی فرانسوی، بهشکلی استادانه جامعهی پساآپارتاید را میکاود و یک داستان مهیج و هوشمندانه را ایجاد میکند. (BookBrowse)
- ماریز کنده، در رمانی که ترس و اضطرابهای زندگی در آفریقای جنوبی پساآپارتاید را نشان میدهد، جستوجوهای یک زن برای کشف هویتش را ابزاری برای کندوکاو در مسائل نژادی، فرهنگی و جنسیتی میکند. (Publishers Weekly)
کتاب داستان زن آدم خوار برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به خواندن داستانهای مهیج و اجتماعی علاقه دارید، خواندن کتاب داستان زن آدم خوار به شما توصیه میشود. ازطرف دیگر، کسانی که علاقه دارند در مورد زندگی در آفریقای جنوبی پس از برچیده شدن نظام آپارتاید، اطلاعات کسب کنند، نیز از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب داستان زن آدم خوار میخوانیم
یک روز بعدازظهر، رزلی داشت برای دومین بار فنجان چایش را پر میکرد که مردی سفیدپوست به او سلام کرد. مردی قد بلند، کمی شکمگُنده، با موهایِ مشکیِ زیبا، چشمانِ خاکستری و گونههایِ آفتاب سوخته. رزلی در جواب خواستهی محترمانهی او، اشاره کرد که میتواند سرِ میزش بنشیند.
«من مانوئل دِسپرِز هستم. گیتار میزنم و به همین خاطر همه مانولو صدام میکنند. شما من رو بخاطر دارید؟ من به همراه استفان در دانشگاه تدریس میکردم. ما دوستان صمیمی بودیم. او آنقدر از شما برام حرف زده که احساس میکنم شما رو میشناسم. چندین بار برای شبنشینی، به خانهی شما آمدم.»
استفان در کَپ هم مثل ان دوسو یا نیویورک، مهمانیهای پرشوری تدارک میدید که تا صبح طول میکشید. رزلی از وقتی که یک استرالیاییِ متخصصِ کیتس او را با یک خدمتکار اشتباه گرفت، دیگر در میهمانیها شرکت نکرد.
استفان در حالی که شانههایش را بالا انداخته بود، گفت:
«تو از کاه کوه میسازی! داوید، آنقدر حواسپرت است که حتی مادر خودش را هم نمیشناسد، چه برسد به تو.»
اما رزلی متقاعد نشد و خودش را در آتلیهاش حبس کرد. تعداد زیادی از دانشجویانَش در این میهمانیها شرکت میکردند. استفان به او اطمینان خاطر داد که این مهمانی، نوعی پاداش هم محسوب میشود، چون آنها بهترین دانشجویان دپارتمان بودند و در عین حال، راه خوبی برای ایجاد صمیمیت بیشتر بین استادان و شاگردان و بهعبارتی بین سفیدها و سیاهها بود. وقتی استادان و شاگردان با هم به میهمانی میروند، برایشان فراموش نشدنی خواهد بود. وقتی این جوانها، با حالت مستی از دستشویی بیرون میآمدند، رزلی خود را عقب میکشید تا بیشتر از این، معذب نشوند.
مانوئل دسپرز ادامه داد:
«من آخر هفته در فرانسه بودم و وقتی ابتدای این هفته برگشتم، متوجه ماجرا شدم و خود رو برای دیدار با شما آماده کردم.»
رزلی سکوت کرد. احتمالاً مانولو میخواست حرفهای بیهوده بزند، برای این فاجعه افسوس بخورد و اِهمالِ پلیسِ محلی را مؤاخذه کند. چرا که علیرغم ملاقاتهای مکرر بازرس لویس سیتول و یادداشتهای تمامنشدنی او در دفترچهاش، گویی قاتلان استفان آب شدهاند و به زمین فرورفتهاند. اما او، بهجای گفتن این جملات قابل پیشبینی، بهطور مستقیم و حتی زننده از او پرسید:
«شما قصد ندارید به وطنتان برگردید؟»
«وطنم؟ کاش فقط میدانستم وطنم کجاست.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب داستان زن آدم خوار |
نویسنده | ماریز کنده |
مترجم | زهره حیدرپور |
ناشر چاپی | انتشارات راه طلایی |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 336 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-98182-9-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی خارجی |