معرفی و دانلود کتاب حمله مترسک‌ها و داستان دستشویی

معرفی کتاب حمله مترسک‌ها و داستان دستشویی

داستان‌های کتاب حمله مترسک‌ها و داستان دستشویی آن‌قدر خنده‌دار هستند که احتمالاً بزرگ‌ترها و آدم‌های جدی از آن‌ها خوششان نخواهد آمد! لورا وید و مایکل وید در دومین جلد از مجموعه‌ی «چشمت روز بد نبینه»، داستان سه پسربچه‌ی وروجک را تعریف می‌کند که نقشه‌های بامزه و جذابی برای دردسر درست کردن دارند؛ اما اوضاع همیشه مطابق میلشان پیش نمی‌رود.

درباره‌ی کتاب حمله مترسک‌ها و داستان دستشویی

باز هم گوردون و شیطنت‌هایش و باز هم خنده‌هایی که با خواندن کتاب حمله مترسک‌ها و داستان دستشویی (And Then It Happened: Book Two)، قطع نخواهند شد! مایکل وید (Michael Wade) و لورا وید (Laura Wade) در این کتاب داستان سه پسربچه را تعریف می‌کنند که هربار درگیر دردسر درست کردن برای اطرافیانشان هستند. مثلاً یک پنجه‌ی خرس قلابی درست می‌کنند و با گذاشتن رد پای خرس در همه جای شهر، مردم را می‌ترسانند. آن‌هم فقط برای اینکه مدرسه‌شان تعطیل شود! گوردون، پائولو و راوی کتاب که هیچ‌وقت نامش را نمی‌فهمید، در کنار هم هر کاری که فکرش را بکنید انجام می‌دهند و حتی پایشان به کلانتری هم باز می‌شود! البته نگران نباشید. قصد این سه پسربچه‌ی بازیگوش فقط ماجراجویی و سرگرمی است. همین!

اغلب اوقات والدین و بزرگ‌ترها از کودکان انتظار دارند که ساکت و مؤدب در گوشه‌ای بنشینند و هیچ کار خطایی نکنند. بعضی از کودکان به‌هیچ‌وجه نمی‌توانند با چنین دستوراتی کنار بیایند و این‌جاست که شورش اتفاق می‌افتد. داستان‌های کوتاه کتاب حمله مترسک‌ها و داستان دستشویی به کودکان یادآوری می‌کنند چه کسانی هستند و چگونه می‌توانند از کودکی‌شان لذت ببرند. مایکل وید و لورا وید از والدین می‌خواهند که بیشتر به رفتارهای کودکان توجه کنند و آن‌ها را بی‌دلیل تنبیه یا تشویق نکنند.

کتاب حمله مترسک‌ها و داستان دستشویی دومین جلد از مجموعه‌ی چشمت روز بد نبینه است. این کتاب با ترجمه‌ی مریم مفتاحی و به همت انتشارات ققنوس منتشر شده.

درباره‌ی مجموعه‌ی چشمت روز بد نبینه

مجموعه‌ی چشمت روز بد نبینه شامل 14 جلد کتاب می‌شود و لورا و مایکل وید اولین جلد آن را در سال 2003 در کشور کانادا منتشر کردند. این مجموعه‌ کتاب با روایت اول شخص نوشته شده است و داستان‌های پسری بدون‌نام است که همراه با دو دوست صمیمی‌اش، گوردون و پائولو، دردسرهای بسیاری برای اطرافیانشان درست می‌کنند. داستان‌های هر جلد از یکدیگر مستقل هستند و می‌توانید آن‌ها را بدون ترتیب بخوانید. شخصیت‌های اصلی و فرعی کتاب عبارتند از:

• راوی: او همیشه از خودش با عنوان «من» یاد می‌کند و در رابطه‌ی دوستانه‌شان نقش دانای کل را دارد.
• گوردون: او همان کسی است که همه را به دردسر می‌اندازد. البته بعداً همه را از دردسر نجات می‌دهد!
• پائولو: او مرد عمل است و همیشه با ابزارآلات کار می‌کند. او همراه خانواده‌اش در مزرعه ساکن است.
• خانم هاگزبریت: معلم این سه پسربچه در مدرسه‌ی دولتی «دانگلمور»
• آقای ایوانز: مدیر مدرسه
• آقای باتِرورت: همسایه‌ی راوی
• ایوان: دایی گوردون

انتشارات ققنوس این مجموعه را در 7 جلد با ترجمه‌ی مریم مفتاحی منتشر کرده است. جلدهای مجموعه‌ی چشمت روز بد نبیند به ترتیب عبارتند از:

• کلکسیون پرنده‌های مرده و تله برای دزد
• حمله‌ی مترسک‌ها و داستان دستشویی
• روز بدشانسی گوردون و خانه‌ی ارواح
• تعقیب و گریز در برف و مامان‌بزرگ نابکار خلافکار
• کوسه‌ماهی و وضعیت اضطراری
• مامان خرسه و وگاس
• با چنین دوستانی و وقتی بچه بودیم

کتاب حمله مترسک‌ها و داستان دستشویی برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب حمله مترسک‌ها و داستان دستشویی برای گروه سنی 7 تا 12 سال مناسب است. اگر فرزندتان به کتاب خواندن علاقه‌ای نشان نمی‌دهد، یک جلد از مجموعه‌ی چشمت روز بد نبیند را برای او تهیه کنید. مطمئن باشید که مجذوب کتاب خواندن خواهد شد!

در بخشی از کتاب حمله مترسک‌ها و داستان دستشویی می‌خوانیم

بهترین خاطره‌ی من از کریسمس مربوط به زمانى است که من و گوردون و پائولو هنوز خیلى بچه بودیم. پدر گوردون ما سه نفر را برده بود مرکز خرید تا بابانوئل پیر و شاد و شنگول را ببینیم. با شوق و ذوق زیاد کنار ده‌ها بچه‌ی دیگر توى صف ایستادیم تا به بابانوئل بگوییم که امسال براى ما چه هدیه‌هایى زیر درخت کریسمس بگذارد. در این فاصله، پدر گوردون هم رفت تا از فروشگاه روبه‌روى قصرِ بابانوئل خریدهاى دقیقه آخرش را بکند.

صف به‌کندى جلو رفت و سرانجام ما رسیدیم سر صف و نوبت ما شد تا روى پاى بابانوئل بنشینیم. ما کمى‌هیجان‌زده بودیم، هرچه باشد، بابانوئل بود و ما تمام سال منتظرش بودیم، مردى که برایش نامه مى‌نوشتیم و توى تلویزیون مى‌دیدیمش.

یکى از دستیارهاى بابانوئل جلو آمد و دست گوردون را گرفت و او را برد به سمت آن مرد والامقام. گوردون را بلند کرد و آرام روى پاى بابانوئل گذاشت.

گوردون یکدفعه (و با صداى بلند) گوزید! پدر و مادرهایى که با بچه‌هایشان توى صف ایستاده بودند صدایش را شنیدند و دستشان را جلو دهان گذاشتند و نخودى خندیدند. دستیاران بابانوئل هم شنیدند، آن‌ها سریع از بابانوئل و گوردون فاصله گرفتند. من و پائولو هم شنیدیم و از خجالت آب شدیم. گوردون همین‌طور روى پاى بابانوئل نشسته بود. او بابانوئل بود، کسى که بچه‌ها از او تقاضاى اسباب‌بازى مى‌کردند، و حالا گوردون روى پایش گوزیده بود! منتظر بودم بابانوئل یکى از آن به‌به‌هاى معروفش را به زبان بیاورد! و با خنده و شوخى از آن بگذرد. اما در عوض، یکدفعه بلند شد و از روى تختش پایین پرید، یکسره هم بد و بیراه مى‌گفت و گوردون بیچاره را طورى از روى پایش زمین انداخت که انگار عروسک پارچه‌اى است! گوردون هم هوا رفت و بعد روى کپه‌اى در سمت دیگر قصر فرود آمد. بابانوئل دست‌بردار نبود. فریاد زد: «مى‌دانم با بچه بى‌ادبى مثل تو چه کار کنم!»

فهرست مطالب کتاب

حمله‌ی مترسک‌ها
1: حمله‌ی مترسک‌ها
2: اختراع گوردون
3: بابانوئل
4: کلاه نفرین‌شده
5: ماجراى صورتک خندان
6: خرس
7: حیاط شهردار
8: گردش علمى
9: مهمان شبانه
10: خرگوش
11: دوربین
داستان دستشویی
1: تقلب
2: یک کار خوب
3: صحنه‌ی جنایت
4: لولوخُرخُره
5: هدیه‌ی کریسمس
6: جنگ هاکى در کانادا
7: شوخى با عشاق
8: روزى که معلممان خرگوش عید پاک را کشت
9: آرچىِ بخت‌برگشته
10: روزهاى سگى تابستانى
11: داستان دستشویى
12: دزد بنزین
13: گروگان‌گیرى