معرفی و دانلود کتاب حرمان هور: دست نوشتههای شهید احمدرضا احدی
برای دانلود قانونی کتاب حرمان هور: دست نوشتههای شهید احمدرضا احدی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب حرمان هور: دست نوشتههای شهید احمدرضا احدی
علیرضا کمری در کتاب حرمان هور: دست نوشتههای شهید احمدرضا احدی، خاطرات و دست نوشتههای شهید احدی که یکی از سرداران دفاع مقدس در دوران جنگ ایران و عراق بود را به رشتهی تحریر در آورده است.
یادداشتهای این شهید رخدادها و وقایعی در جبهههای جنگ ایران و عراق را منعکس میکند که در نوع خود دست نخورده باقی ماندهاند. او عملیاتهای گوناگون، خاطرات شخصی، شهادت همرزمان و... را در این یادداشتها آورده است.
دربارۀ احمدرضا احدی از دو نظر میتوان سخن گفت، یکی توجه بر زندگانی کوتاه و آنچه که شناسای ظاهر اعمال و رفتار اوست از هنگام ولادت تا شهادت و دیگر بررسی و دقت در اندیشه و منش وی که بعدِ حقیقی او را معلوم میدارد. جست و جو در ظاهر زندگی احمدرضا علیالرسم از قرائن و شواهد آشکار و رؤیت دیگران روایت میشود و شناخت منش و اندیشه و شخصیت حقیقی و تا حدودی مستور او را تنها در تحلیل آثار مکتوب وی میتوان به دست آورد.
احمدرضا احدی آبان سال 1345 در اهواز و در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. او با آغاز جنگ تحمیلی همراه با خانواده به زادگاه پدر و مادرش یعنی شهرستان ملایر سفر کرد. سال 64 برای تحصیل در رشته پزشکی وارد دانشگاه شد و همزمان در جبهههای جنگ نیز شرکت داشت.
او در همهی جنگها از نفرات فعال گردانها و دستهها محسوب میشد و همیشه در صف اول حضور داشت. در مدت 4 سال حضور در جبهه چندین بار مجروح شد و در نهایت اسفند ماه سال 65 در عملیات کربلای 5 به مقام شهادت نائل گردید.
آنچه این اثر را از دیگر آثار حوزه ادبیات دفاع مقدس متمایز میکند، تحصیلات آکادمیک شهید احدی و همچنین تسلط وی به ادبیات ایران و جهان است. او در دست نوشتههایش رنگ و بویی شاعرانه به جنگ بخشیده و با به کارگیری اشعار کلاسیک و مدرن فارسی، غنای ادبی این دست نوشتهها را دو چندان کرده است.
افتخارات کتاب حرمان هور:
رتبه اول کتاب دفاع مقدس سال 1372
رتبه اول جشنواره ربع قرن کتاب دفاع مقدس
در بخشی از کتاب حرمان هور میخوانیم:
امروز وقتی میخواستیم نماز صبح را اقامه کنیم، متوجه شدیم درگیری نسبتاً شدیدی در قلّههای روبهرویی شاخ، بین نیروهای خودی و بعثیان مزدور رخ داده است.
صدای رگبار دوشکا به گوش میرسید. چند دقیقهای بعد که هوا خوب روشن شد، نیروهای دشمن با آتش خمپاره و کاتیوشا برای نیروهای اسلام ایجاد مزاحمت کردند. کمکم فهمیدیم که از جانب دشمن تک بزرگی صورت گرفته و هدف این تک، گرفتن قلّههای «بردتکان» و شاخ شمیران بود. ضمناً در این حمله پنج فروند هلیکوپتر و هواپیمای دشمن دستاندرکار بودند.
ساعت حدود نُه بود که از مرکز اطلاع دادند عدهای نیرو، برای کمک به برادران برای انجام ضد حمله لازم است. به این منظور به لطف خدا ما نیز عازم قلّههای بزرگ شدیم و از پشتیبانی به سمت قلّههای شاخ حرکت کردیم. در بین راه مرتب خمپاره زده میشد و ما نیز با شور و وجدی خاص عازم قلّهها بودیم. در بین راه برادر مصطفی، معاون مسئول محور را سوار کردیم.
نزدیکیهای شاخ پیاده شدیم و به ستون یک بالا رفتیم. پس از چندی پیادهروی درحالیکه از دو طرف بمو و «بالامو» زیر آتش دشمن بودیم، به شاخ رسیدیم. چند دقیقهای استراحت کردیم و پس از آن به زیر صخرههای شاخ رفته و منتظر فرمانده شدیم. عراق شدیداً مواضع ما را زیر آتش گرفته بود و از جلو و پشت سر ما را میکوبید. پژواک صدای انفجار، صدای مهیب و عجیبی به وجود آورده بود. در همان حال که زیر صخرههای شاخ در بالای قلّه استراحت میکردیم هواپیمای دشمن با تیربار به سوی ما شلیک کرد، اما به لطف خدا با آتش پدافند هوایی متواری شد و نتوانست کاری از پیش برد.
راه تدارکاتی ما کوهستانی و بسیار طولانی بود. به همین علت برای مهمات بردن و تدارکات رساندن بایستی نیروی زیادی صرف میکردیم.
فهرست مطالب کتاب
اشاره
مقدمه
1
2
3
دفتر اول
طلیعه
یاد یاران
نامه
رؤیای بقیع
تحویل حال
تابلو
باران دُعا
با یاد شهید صادقی
هجرت
با شاخ
چهره شجاع مردان
از وطنِ واقعی به وطن ظاهری
هر روز در کربلا
سجدۀ خونین
تیک، تاک تیک، تاک
غروب خونین
در رؤیا
پاوه
شمشی، ورودی دلانگیز
اولین پاس
سفری به نوسود
با باران در سنگر
دیزآور
اولین قربانی - باز هم کمرسیاه
خاطرههای سنگر
با رضایی...
کلّهقندی
پُستهای کلّهقندی
لیلۀالقدر...
با رضایی...
دایی
خداحافظ، کلّهقندی
کمر سیاه
سفر اول
سفر دوم
سفر سوم
سفر چهارم راه خون
خاطرات روزهای تنهایی
با واعظ
شمشی، وداعی غمبار
دفتر دوم
شرح آرزو
مانور
لبیک یا ثارالله
مناجات
شرر
در پس پردههای اشک
میمک
آخرین روز
... تا ثریا
میروی و گریه میآید مرا...
ژان والژان، تندیس نبرد با زندگی
دانۀ برف
دیروز اینجا، امروز ملکوت
کردستان خونبار
بچههای خوب و پاک جبهه
در شام سرد سنگر، روشن چراغ خون است
بگذار گریه کنم!
غَمِ قُم
خفتههای بیدار
غزلهای فراقی
دفتر سوم
از دانشگاه تا دانشگاه
فاو، ورودی دلانگیز
جبهه آمدن
دوست
شطح شوق
آب
تکدرخت
مأموریت
عملیات یا مهدی (عج)
باران خمپاره
مجنون
بتاز فرمانده!
کمین
برخیز پسرک! که تنهایم
شراب سرکش تو
مادر
رهسپاریم با خمینی تا شهادت
قاسم را فراموش نخواهم کرد...
... اماای هور!
حسنک کجایی... ؟
تصویرها و فریادهای سخت
دفتر چهارم: (بازیافتهها و افزودهها)
ضیافت الله
با مرگ...
به بهانه شهادت شهید بسیجی محمد عاشوری
خدایا ستارهها که رفتند...
خدایا ستارهها که رفتند، خورشید را نگه دار!
شیمی یا کیمیا!
با فیزیک
ریاضیات یا ریاضتها
اهدانامه
سلام بر شهادت
بخشی از یک نامه
بخشی از یک نامه
نامعادله: (به بهانه اعزام سراسری سپاه صد هزار نفری حضرت رسول)
آن هنگام...
انتظار، امید
یاهو: شوق تمنّا کمال انقطاع
ضمیمهها
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب حرمان هور: دست نوشتههای شهید احمدرضا احدی |
نویسنده | علیرضا کمری |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
سال انتشار | ۱۳۹۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 232 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-506-217-8 |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات دفاع مقدس |