معرفی و دانلود کتاب جودی دمدمی و استینک 4: جناغ آرزوها

معرفی کتاب جودی دمدمی و استینک 4: جناغ آرزوها

مگان مک دونالد در کتاب جودی دمدمی و استینک 4: جناغ آرزوها داستان دیگری را از استنیک دمدمی و جودی دمدمی برای‌تان روایت می‌کند. ماجرا از این قرار است که جودی تصمیم گرفته، در مسابقه‌ی دو مدرسه در روز شکرگذاری شرکت کند و جایزه‌ی مسابقه را که یک بوقلمون است، برنده شود. آیا او در این مسابقه پیروز خواهد شد؟ باید دید...

درباره‌ی کتاب جودی دمدمی و استینک 4: جناغ آرزوها

اثری که پیش روی شماست، با نام جودی دمدمی و استینک 4: جناغ آرزوها (The Wishbone Wish) نوشته‌ی مگان مک دونالد (Megan McDonald) است. این کتاب نخستین‌ بار در سال 2015 منتشر شده و در اختیار طرفداران مجموعه‌ی جودی دمدمی و استینک قرار گرفته است. کتاب حاضر چهارمین مجلد از مجموعه‌ی نامبرده به‌شمار می‌ورود و همچون دیگر مجلدهای این سری مورد استقبال طرفداران جودی دمدمی و برادرش، استینک دمدمی قرار گرفته است.

فقط پنج روز به شروع مسابقه‌ی دو سرعت مانده بود. مسابقه‌ای که درست در روز شکرگزاری برگزار می‌شد. امسال، جودی دمدمی تصمیم گرفته بود بی‌بروبرگرد، به هر قیمتی که شده، در مسابقات خوش بدرخشد و برنده شود. جشن در مدرسه برگزار می‌شد و علاوه بر مسابقه‌ی دو، مسابقه‌ی دو تفریحی و مسابقه‌ی راه برو کیک بگیر هم داشتند. همین‌طور قرار بود لباس‌های مبدّل و عجیب و غریب بپوشند. فرانک، دوست جودی و استینک، می‌خواست فرانکنشتاین شود و راکی، دوست دیگرشان، می‌خواست خودش را به شکل یک قلنبه‌ی چسبناک درآورد. جودی هم قصد داشت سارا جوزفا هیل شود. استینک هم خودش را به شکل نیل آرمسترانگ، اوّلین فضانوردی که رفت کره‌ی ماه، درآورد.

قبل مسابقه، جودی چند هفته‌ای بود که داشت تمرین می‌کرد. به قول خودش،‌ یک میلیون بار دورتادور محله‌‌شان دویده بود. هر روز، زنگ تفریح، توی حیاط مدرسه دو در جا تمرین می‌کرد. تازه، چند وقتی بود که داشت خوراکی‌های سالم می‌خورد تا حسابی روی فرم باشد. نه شِکر می‌خورد و نه غذاهای ناسالم!

در کتاب جودی دمدمی و استینک 4: جناغ آرزوها شرح روز مسابقه را می‌خوانیم. جایزه‌ی اصلی مسابقه، یک بوقلمون چاق و چله بود. در نهایت، روز موعود فرا رسید. لحظه‌ای که جودی مدت‌ها منتظرش بود. پیش از شروع، درست قبل از خط شروع، جودی یاد تعداد دفعه‌هایی افتاد که خوراکی‌ انرژی‌زا خورده بود (هفده بار). تعداد دفعه‌هایی که دور محوطه‌ی خانه‌شان دویده بود (هفتاد و سه بار) و تعداد دفعه‌هایی که طناب زده بود (هفتصد بار) و یاد تمام دفعه‌هایی که قند و شکر نخورده بود (هفت میلیون بار). بله، او، جودی دمدمی، فقط باید مسابقه‌ی دوی سرعت را می‌بُرد. راستش را بخواهید، آن‌قدر جودی از برنده شدن خودش مطمئن بود که به مادربزرگش سپرده بود برای روز شکرگزاری بوقلمون نخرد. چون بوقلمونی که او برای مسابقه‌ی دو می‌برد، برای همه‌شان کافی بود.

جودی کلاهش را پایین کشید. بند کفش‌های ورزشی‌ ساق‌دارش را محکم بست (او برای خوش‌شانسی یک لنگه کفش نارنجی پوشیده بود و یک لنگه سبز). نوارهای روی کفشش را هم که فکر می‌کرد سرعتش را بیشتر می‌کنند، صاف و مرتب کرد. پشت خط قرار گرفت. بالاخره، آقای تاد، معلمش، دستش را بلند کرد و فریاد زد: «پشت خط، آماده، شروع!»

برای آن‌که بدانید انتهای کتاب جودی دمدمی و استینک 4: جناغ آرزوها چه چیزی پیش می‌آید و در نهایت آیا جودی برنده‌ی مسابقه می‌شود یا نه، پیشنهاد می‌کنیم کتاب نامبرده را در دست بگیرید و شروع به خواندن کنید.

کتاب جودی دمدمی و استینک 4: جناغ آرزوها را محبوبه نجف‌خانی به زبان فارسی برگردانده و گروه انتشاراتی افق آن را روانه‌‌ی بازار نشر کرده است.

درباره‌ی مجموعه‌ی جودی دمدمی و استینک

آثاری که ذیل مجموعه‌ی جودی دمدمی و استینک (Judy Moody & Stink) به انتشار رسیده‌اند، داستان‌هایی خواندنی در حوزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان‌اند که جملگی بر محور ماجراهای جذاب و مهیجی می‌گردند که پیرامون شخصیتی به نام «جودی» و برادرش، «استینک» رخ می‌دهد؛ دختری سرکش، ادا و اطواری، لوس، و البته باهوش و باذکاوت؛ به همراه برادری سربه‌زیر و باهوش.

مجموعه داستان‌های جودی دمدمی و استینک سرشار از وقایع طنز و صحنه‌های مفرح‌اند. به همین جهت نیز، هر مخاطب خردسالی را به سادگی با خود همراه می‌سازند. نویسنده‌ی کتاب‌های مجموعه‌ی مورد بحث، مگان مک دونالد، نام دارد. او، چنان‌که در مصاحبه‌ای گفته، اغلب حوادث داستان‌های سریِ جودی دمدمی و استینک را از خاطرات دوران خردسالی‌اش در مدرسه اقتباس کرده است.

گفتنی است که مجموعه‌ی جودی دمدمی و استینک تاکنون به اغلب زبان‌های مهم دنیا ترجمه شده، در شمارگانی بالا به فروش رسیده، و افتخارات فراوانی را برای خالق خود به ارمغان آورده است. ناشر این مجموعه در ایران، گروه انتشاراتی «افق» است.

نکوداشت‌های کتاب جودی دمدمی و استینک 4: جناغ آرزوها

• کتاب جودی دمدمی و استینک 4: جناغ آرزوها آخرین قسمت از مجموعه‌ی جودی دمدمی و استینک است و زبانی طنز دارد که طرفدارانش از آن لذت می‌برند. همچنین، یک غافلگیری بزرگ در انتها برای مخاطبان تدارک دیده شده؛ یعنی درست موقعی که مامان‌بزرگ حسابی کمک‌حال بقیه می‌شود. کتاب با حقایق تاریخی، امور غیرمهم و بازی با کلمات آغاز می‌شود. همچنین مفاهیمی مرتبط با روز شکرگذاری در داستان قرار دارد که باعث می‌شود خوانندگان جوان سرگرم شوند و درباره‌ی روز شکرگذاری بیشتر یاد بگیرند. (بوک‌لیست)
• همانند مجلدهای قبلی، کتاب جودی دمدمی و استینک 4: جناغ آرزوها نیز پر از شوخی‌ها و دیالوگ‌های طنزآمیز میان جودی و برادرش استینک است. تصاویر تمام رنگی رینولدز به‌راحتی حال و هوای شاد تعطیلات را نمایان می‌سازند. (پابلیشرز ویکلی)

کتاب جودی دمدمی و استینک 4: جناغ آرزوها برای چه کسانی مناسب است؟

کودکانِ رده‌ی سنی 6 تا 9 سال، بیش از همه از مطالعه‌ی کتاب جودی دمدمی و استینک 4: جناغ آرزوها، اثر مگان مک دونالد، لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب جودی دمدمی و استینک 4: جناغ آرزوها می‌خوانیم

روز بعد، روز پیمان‌نامه‌ی صلح بود. جودی و استینک تمام روز یکشنبه را با هم دعوا نکردند. حتی دوشنبه. یا سه‌شنبه. یا چهارشنبه. چهار روز کامل. حتی وقتی استینک کتانی‌های بوگندویش را زیر دماغ جودی گرفت. حتی وقتی جودی رئیس‌بازی درآورد و به استینک گفت که پاستیل کوسه‌ای شکری نخورد. حتی آن ‌موقع هم دعوایشان نشد!

چهار روز تمام، آن‌ها طناب‌بازی کردند، چهاردست‌و‌پا از پله‌ها بالا و پایین رفتند و مسابقه‌ی دوی امدادی با ژله توی قاشق را با پنیر توفو توی قاشق تمرین کردند. و اصلاً سراغ فست‌فود و خوراکی‌هایی که به - وز ختم می‌شد، نرفتند. آن‌ها خلال هویج خوردند و آب نوشیدند و به قدر کافی خوابیدند.

بالاخره، پنجشنبه شد. روز شکرگزاری. زمان مسابقه‌ی دوی سرعت!

استینک زمان‌سنج را برداشت و برای تفریح کارهای جودی را زمان گرفت. مسواک زدن، چهل و دو ثانیه. شانه کردن مو، صفر ثانیه. پوشیدن لباس مبدّل، شصت و شش ثانیه. حتی عطسه کردن جودی را هم زمان گرفت، هشت‌دهم ثانیه.

وقتی جودی روی نان سوخاری برشته‌اش، کره‌ی بادام‌زمینی - بدون مربا می‌مالید، استینک زمان گرفت. سه دقیقه طول کشید تا جودی آماده‌اش کند. اما خوردنش شصت و یک ثانیه طول کشید، البته بدون حساب کردن سه قُلپ آب‌نارگیل که بین لقمه‌های نان و کره‌ی بادام‌زمینی‌اش خورد. استینک، اگر مدام بخواهی هر کاری را که می‌کنم زمان بگیری، توی پیمان‌نامه‌ی صلح تجدیدنظر می‌کنم!

مامان داد زد: «وقت رفتن است!»

فهرست مطالب کتاب

جناغ آرزوها
رئیس، خانم رئیس
پیمان‌نامه‌ی صلح
سنگدان‌های بوقلمون پرنده
مری یک پیشی‌کوچولو داشت
توپ فوتبال یخ‌زده‌ی عجیب
اولین روز شکرگزاری
نکته‌های واقعی و حیرت‌ آور درباره‌ی سارا جوزفا هِیل