معرفی و دانلود کتاب جنایت‌های میهن پرستانه

معرفی کتاب جنایت‌های میهن پرستانه

آگاتا کریستی، نویسنده‌ی صاحب‌سبک رمان‌های جنایی، در کتاب جنایت‌های میهن پرستانه، معماهای جدیدی برای خوانندگان خود رو می‌کند! روایت این رمان از مرگ خودخواسته وعجیب یکی از دندان‌پزشکان شهر شروع می‌شود، اما عجیب‌تر آن که این اتفاق بعد از بازگشت کارآگاه پوآرو از مطب او رخ می‌دهد. حال سؤالات بی‌شماری درباره‌ی این مرگ مرموز شکل گرفته و گویی تنها هرکول پوآرو، کاراگاه بزرگ شهر است که از پس راز این اتفاق دردناک و کشف حقیقت پنهان آن برمی‌آید.

درباره‌‌ی کتاب جنایت‌های میهن‌ پرستانه

عاشقان دنیای رمان‌های پلیسی و داستان‌ها مرموز و جنایی، شب‌های زیادی را در کنار آثار آگاتا کریستی (Agatha Christie) به صبح می‌رسانند. حالا این نویسنده‌ی صاحب‌قلم، در اثری دیگر خوانندگان و طرفداران خود را با طرح ماجرایی معمایی و جذاب به وجد خواهد آورد. داستان جنایت‌های میهن‌پرستانه (One, Two, Buckle My Shoe: A Hercule Poirot Mystery)، از لحظه‌ی خبر مرگی خودخواسته‌ و البته غیرمعمول آغاز می‌شود. جسد متعلق به یکی از دندان‌پزشکان مطرح و شناخته‌شده‌ی شهر به نام «هنری مورلی» است. هیچ‌ جراحتی بر بدن بی‌جان او دیده نمی‌شود، مگر حفره‌ی گرد و سیاهی که درست زیر شقیقه‌ی او قرار گرفته و سر او را شکافته است. از طرف دیگر، اسلحه‌ای رها شده درست کنار دست راست بدن بی‌جان دندان‌پزشک روی زمین افتاده است. با‌این‌حال هنوز کسی به درستی نمی‌داند این صحنه‌ بیانگر تصمیم ناراحت‌کننده‌ی دندان پزشک برای پایان دادن به زندگی خود است یا تصویری قلابی برای پوشاندن راز یک قتل! مخصوصاً آن‌که قبل از این حادثه‌ی دل‌خراش هیچ میل یا رفتاری که نشان‌گر ناراحتی و یا افسردگی در زندگی دندان‌پزشک باشد دیده نمی‌شده و کارآگاه پوآرو که یکی از مراجعان این دندان‌پزشک بود، به خوبی از این موضوع خبر داشته است.

ماجرای مرگ مرموز دندان‌پزشک، از این هم عجیب‌تر می‌شود وقتی که خبر مرگ غیرعادی یکی از مراجعان او، آن هم بر اثر مصرف مقدار زیادی از داروی بی‌حس‌کننده، در شهر می‌پیچید، دارویی که در مطب این دندان‌پزشک به‌وفور پیدا می‌شود. اما آیا این دو ماجرای وحشتناک تنها دو حادثه‌ی دل‌خراش‌ هستند که دست اتفاق آن‌ها را به هم گره زده؟ یا دست‌های پشت پرده‌ی دیگری در راز مرگ دندان‌پزشک قرار گرفته است. در این‌جا همه‌ی نگاه‌ها به سمت کارآگاه به‌نام و محبوب شهر می‌رود، چرا که کلید حل معمایی به این بزرگی جز به‌ دستان هرکول پوآرو باز نخواهد شد!

این کتاب اولین‌بار در سال 1984 منتشر شد و نسخه‌ی فارسی آن با تلاش نشر کتاب هرمس و ترجمه‌ی خوب محمدعلی ایزدی به‌ دست علاقه‌مندان داستان‌های کارآگاهی رسید.

اقتباس‌‌های فرهنگی از کتاب جنایت‌های میهن پرستانه

مجموعه داستان‌های کارآگاهی آگاتا کریستی با محوریت شخصیت کارآگاه پوآرو در بین سال‌های 1989 تا 2013 موضوع ساخت مجموعه‌ای تلوزیونی قرار گرفت و توسط شبکه‌ی آی‌تی‌وی به مدت 25 سال روی آنتن رفت. این مجموعه در طول مدت پخش خود و بازبخش به زبان‌های دیگر، بازخورد خوبی از طرفداران هرکول پوآرو دریافت کرد. داستان کتاب جنایت‌های میهن پرستانه، همچنین مورد اقتباس نمایشنامه‌ای رادیویی در شبکه‌ی چهار BBC قرار گرفته است.

کتاب جنایت‌های میهن پرستانه برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب جذاب و پرماجرا را به دوست‌داران رمان‌های کلاسیکِ پلیسی و معمایی، به‌ویژه طرفداران داستان‌های هرکول پوآرو پیشنهاد می‌کنیم.

با آگاتا کریستی بیشتر آشنا شویم

آگاتا کریسیتی (متولد 1890) را بانوی رمان‌های جنایی انگلستان و از بزرگ‌ترین نویسندگان این ژانر ادبی محبوب می‌دانند. آثار این نویسنده همواره از پرفروش‌ترین داستان‌ها در سراسر جهان است و از جمله کتاب‌هایی‌ است که بیشترین ترجمه به زبان‌های مختلف دنیا را دارد. نکته‌ی قابل‌توجه درمورد این نویسنده‌ی پرآوازه، عدم موفقیت او در سال‌های ابتدایی نگارش و بارها رد شدن آثار او توسط صاحب‌امتیازان دنیای ادبی‌ست. با‌این‌حال کریستی با پشتکار و توانایی بالاخره توانست راه خود را به دل مخاطب داستان‌های جنایی باز کند و واسطه‌ی این موفقیت نیز چیزی نبود جز شخصیت محبوب رمان‌های سریالی او با نام کارآگاه «هرکول پوآرو». نکته‌ی قابل‌توجه دیگر در زندگی کریستی ازدواج او با یک باستان‌شناس به نام «سِر ماکس مالووان» بود که آغاز سفرهای زیادی به سراسر دنیا و همچنین سفری به ایران را برای او رقم زد و منبعی برای الهام داستان‌های زیادی از این نویسنده‌ی خوش‌ذوق قرار گرفت. از آگاتا کریستی آثار زیادی به فارسی نیز ترجمه شده که در این میان می‌توان به «راز ساعت هفت»، «قتل در خوابگاه دانشجویی» و «قتل در قطار سریع‌السیر شرق» اشاره کرد.

آگاتا کریستی سرانجام در سال 1976 چشم از جهان فروبست.

در بخشی از کتاب جنایت‌های میهن پرستانه می‌خوانیم

در هتل گلنگورى کورت چیز دیگرى به دست نیامد. جز یک خبر ناخوشایند؛ اینکه دوشیزه سینزبرى سیل موقع ترک آن جا اصلاً هیجان‌زده یا ناراحت نبوده است، چون وقتى در سالن هتل داشته از کنار دوستش، دوشیزه بولاتیو، رد مى‌شده به او گفته: بعد از ناهار آن بازى را که درباره‌اش صحبت کردیم نشانت مى‌دهم.

به علاوه در گلنگورى کورت رسم بر این بود که اگر کسى بخواهد برود بیرون غذا بخورد باید موضوع را به اتاق غذاخورى اطلاع بدهد. دوشیزه سینزبرى سیل این کار را نکرده بود. بنابراین کاملاً معلوم بود که او قصد داشته براى شام که بین ساعت هفت و ونیم تا هشت و نیم سِرو مى‌شود، برگردد.

اما برنگشته بود. قدم به خیابان کرامول گذاشته و دیگر از او خبرى نشده است.

آن‌ها طبق آدرسى که روى نامه بود، به وِست همپستد رفتند.

خانه بسیار قشنگى بود و خانواده پرجمعیت آدامز آدمهاى خوبى بودند. سالهاى زیادى را در هند گذرانده بودند و از دوشیزه سینزبرى سیل به خوبى یاد مى‌کردند. اما نتوانستند کمکى بکنند.

آن‌ها تازگی‌ها او را ندیده بودند. تقریبا از یک ماه پیش، در حقیقت از وقتى که از تعطیلات دیستر برگشته بودند. او آن موقع در هتلى نزدیک میدان راسل اقامت کرده بود. خانم آدامز نشانى آن جا و نیز نشانى چند نفر از رفقاى هندى انگلیسى دوشیزه سینزبرى سیل را که در استریتام زندگى مى‌کردند به پوآرو داد.

اما آن‌ها در هیچ‌یک از آن دو محل نتیجه‌اى نگرفتند. دوشیزه سینزبرى سیل در همان هتل اقامت کرده بود، اما آن‌ها چیز زیادى درباره او به یاد نداشتند که بتواند کمکى باشد. فقط مى‌گفتند زن ساکت و خوبى بود و در خارج زندگى کرده بود. مردم در استریتام نیز نتوانستند کمکى بکنند. آن‌ها دوشیزه سینزبرى سیل را از ماه فوریه به بعد ندیده بودند.