معرفی و دانلود کتاب به قشنگی طاووس
برای دانلود قانونی کتاب به قشنگی طاووس و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب به قشنگی طاووس
کتاب به قشنگی طاووس نوشتهی نیلوفر پورعباسی، ماجرای دختری زیبا به نام طاووس را به تصویر میکشد که با وجود روحیهی سرسخت و زبان تند و تیزش گرفتار عشقی سوزان میشود.
درباره کتاب به قشنگی طاووس:
نیلوفر پورعباسی در این رمان شما را به خانهی تیمورخان در محلهی شمران میبرد. خانهای که به مانند باغی زیباست و درختهای سر به فلک کشیدهاش لانهی امنی برای پرندگان محسوب میشوند. باغچههای دور تا دور استخر خانه نیز از گلهای شمعدانی پوشیده شده است و هر روز بابا رحمان خدمتکار خانهی تیمور به آنها آب میدهد. تخت چوبی کنار حیاط هم تمام دلخوشی بانو، زن محجبهی تیمورخان است.
تیمور، در دوران جوانی گنده لات محل بود، به طوری که همچنان مردم محله شمران از لوطیگریها و پهلوانیهای او نقل زیادی میکنند. اما از آن زمانها خیلی گذشته و دیگر تیمور چاقو را غلاف کرده است! او اکنون فرش فروشی بزرگی دارد و زندگی خود را به خوبی میگذراند.
طاووس اسم دختر یکی یک دانهی تیمورخان است. کسی که نامش یاد و خاطرهی عشق گذشتهی تیمورخان را زنده نگه میدارد. دختری که در جوانی تیمورخان دلباختهی او شده بود اما به زور خانوادهاش با مرد دیگری ازدواج میکند. همین موضوع باعث میشود تا دختر جوان فردای عقد سم خورده و خود را بکشد. بله، دقیقا همین اتفاق بود که سبب شد تیمور برای همیشه چاقو را کنار گذاشته و رفتارش را تغییر دهد.
در بخشی از کتاب به قشنگی طاووس میخوانیم:
گلى و ناصر با طاووس گاوبندى کرده بودن و هر دو به هواى طاووس گریز زده بودن. بعد از ماجراى امامزاده داوود، خانوم آقا باورش شده بود که طاووس به ناصر روى خوش نشون داده و دلش مىخواست بیشتر با هم تنها باشن. به تنها کسى که شک نمىکرد گلى بود. اونام مشغول گشتزنى با ماشین بودن که ناصر با لحنى پر از عشق گفت: «ما از کار دنیا غافلیم، ولى تو کار عشق شاگرد اوّلیم. دل ما تو دست تو یه عروسک کوکیه، کوکش کردى اونم رقصید. اگه تو هم خسته بشى، باز این دل سرتق ما میل رقصیدن داره.»
گلى از خوشحالى پر درآورده بود: «عشق نه زوریه، نه عادته، خواستنیه.» سرشرو پایین انداخت: «از وقتى شمارو دیدم یه آدم دیگه شدم، کاش مىشد اسممرو هم عوض کنم.»
«نه تو رو خدا خانوم گل، مىخوامت با صداقت، با محبّت، بىنهایت تا قیامت ولى خدایى انگارى عشق پاهاش پنبهایه، چون ما که نفهمیدیم چطورى پا گذاشت رو قلبمون و لت و پارش کرد. پا به پا مىکنم برگردم خونه و تو رو ببینم. دنیام شده چهاردیوارى خونه. تب عشق چنون مارو گرفته که گُرگُر میزنیم. تب با یه لگن آب پایین میاد ولى تب ما پایین اومدنى نیست.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب به قشنگی طاووس |
نویسنده | نیلوفر پورعباسی |
ناشر چاپی | انتشارات ذهن آویز |
سال انتشار | ۱۳۸۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 457 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-5219-97-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |
دست نویسنده درد نکنه که با این ادبیات خاص با زحمت فراوان بر روی کاغذ آورده جاهایی باور کردنی نبودجاهایی خیلی سن خوب وروان ودلنشین نوشته شده بود نکات ارزنده درش هویدا بود مرز دوست داشتن وتاثیر وسال واختلاف طبقاتی ووو...
چرا کسی رو که دوست دارن به زبون نمیارن وبهش اعتراف نمیکنن چرا که چند تا زندگی داغون شد وی بچه بیگناه رو دستشون موند اکا کار خوب روحشمت کرد چون نزاشت این اتفاق براش بیفته. اما ماهان کار خوبی نکرد که دو خانواده سهله 3 خانواده را در گیر کرد وآخرشم که معلوم نشد تا درد رو از جان خسته بدر برد
ریشه اینکار از تیمور شروع شده ونسل به نسل ادامه داشت
اما ناصر کارش درست بود واینطور آدما موفق و کامیابند همیشه ناصر عاشق شد واعتراف کرد ودست بکار شد وامون نداد تا قبل از جنگ ومرافه کارو فیصله داد
ماهان وتیمورم میتونستن ولی جرات نداشتن یا هرچی نمیدونم ولی بد کاری کردن وبدون عشق ازدواج کردن و سرنوشت بدی داشتن
تحمیل کردن نظر به کسی که براش خوبی کردی واونم باهات تعارف داره درست نیست که شمسا این کارو با ماهان کردواونم تو رو دربایسی گیر کرد وملیحه از بی توجهی وبی کسی وغم وغصه وافسردگیی بچهی مشکل دار آورد وخودش هم از دنیا رفت
اینا رو ازش باید درس گرفت
کلا داستان شیرین وی عاشقانه خاص بود بخونیدش حتما وازخوندنش لذت ببرید