معرفی و دانلود کتاب بن بست نورولت

معرفی کتاب بن بست نورولت

کتاب بن بست نورولت رمانی مفرح و سرگرم‌کننده از جک گانتوس است. در این اثر مخاطب دو ماه از زندگی پسرکی شیطان و سربه‌هوا خواهید بود که مجبور است ایام تعطیلات خود را در خانه‌ی پیرزنی عجیب و غریب سپری کند؛ پیرزنی که با خیره‌سری‌هایش ماجراهای هیجان‌انگیزی را برای قهرمان داستان رقم می‌زند... بد نیست بدانید که کتاب پیش رو، مدال طلای نیوبری را برای خالق خود به ارمغان آورده است.

درباره کتاب بن بست نورولت

جک گانتوس یکی از نویسندگان صاحب سبک آمریکایی در حیطه‌ی ادبیات کودک و نوجوان است. آثار او که عمدتاً با ته‌مایه‌هایی از عناصر اتوبیوگرافیک همراهند، داستان‌هایی پرکشش و سرگرم‌کننده، با بارقه‌هایی درخشان از نبوغ و تخیلی ژرف‌اند. نوشته‌های داستانی گانتوس، به یک میزان تحسین مخاطبین خاص و عام را برمی‌انگیزند. گواه این مدعا آن است که بسیاری از این آثار، ضمن برانگیختن ستایش منتقدان، در رأس فهرست پرفروش‌ترین عناوین نشریه‌ی مشهور نیویورک تایمز قرار گرفته‌اند.

کتاب بن بست نورولت (Dead End in Norvelt) یکی از شناخته‌شده‌ترین نوشته‌های داستانی جک گانتوس است. این اثر که رمانی تاریخی با عناصر پررنگ ماجراجویانه است، نخستین بار در سال 2011 به انتشار رسید. کتاب خیلی زود به دل خوانندگان جوان و نوجوان نشست و در نشریات تخصصی نیز، با تشویق‌ها و تحسین‌های فراوانی مواجه شد.

داستان کتاب بن بست نورولت در تابستان سال 1962 اتفاق می‌افتد. قهرمان این داستان پسرکی به نام جک گانتوس است. آغاز ماجرای او زمانی است که پس از بازی‌بازی کردن با تفنگ شکاری پدر و در کردنِ تیری از آن، ناچار از مواجهه با تنبیهی سخت و طاقت‌فرسا می‌شود: محرومیت از تعطیلات تابستانی و تحمل دو ماه حبس در خانه! برای پسرک سربه‌هوایی چون جک، هیچ مجازاتی سخت‌تر از این متصور نیست. با این حال او چاره‌ای جز تن دادن به این حکم بی‌رحمانه ندارد.

باری، روزها برای جک به یک منوال می‌گذرد، تا این‌که واقعه‌ای، شور و هیجان را به زندگی یکنواخت او تزریق می‌کند. این واقعه، آشنایی او با خانم همسایه است؛ پیرزنی عجیب و غریب که ظاهراً با ارواح درگذشته در ارتباط است! آشنایی جک با این پیرزن و ورودش به خانه‌ی وی، ماجراهایی گوتیک، ترسناک، مهیج، و البته، عاشقانه را برای او به ارمغان می‌آورد. ماجراهایی که در عین خنداندن شما، گاهی از فرط هیجان و اضطراب لرزه به اندامتان می‌اندازند...

کتاب بن بست نورولت توسط کیوان عبیدی آشتیانی به زبان فارسی ترجمه شده و از سوی انتشارات افق در اختیار مخاطبین علاقه‌مند قرار گرفته است. شک نداشته باشید که با مطالعه‌ی این اثر، یکی از بهترین تجربه‌های ادبی خود را رقم خواهید زد.

جوایز و افتخارات کتاب بن بست نورولت

• برنده‌ی مدال طلای نیوبری برای بهترین کتاب ادبیات کودک و نوجوان در سال 2012
• برنده‌ی جایزه‌ی پنسیلوانیا یانگ ریدرز
• منتخب انجمن نویسندگان بوستون
• برنده‌ی جایزه‌ی اسکات ادل

نکوداشت‌های کتاب بن بست نورولت

• هیچ‌کس از هنر روایت‌گری جک گانتوس برخوردار نیست. و این کتاب (بنبست نورولت) شبیه به هیچ اثر داستانی دیگری نیست. بله، بی‌نظیر است... بامزه، فکرشده، عجیب و غریب. در یک کلام: بی‌نیاز از توصیف. (Jon Scieszka)
• کتاب بن بست نورولت اثری درخشان، سرشار از اطلاعات تاریخی، مملو از رمزوراز و آکنده از لحظات مفرح و دلنشین است. با مطالعه‌ی آن به یاد شهر دوران کودکی خودم افتادم. اگرچه شهر من هرگز به اندازه‌ی نورولت عجیب و غریب نبود! (Dave Barry)
• در تمام آثار جک گانتوس اندکی عناصر زندگینامه‌ای یافت می‌شود؛ اگرچه این تمهیدی برای اوست تا شخص خودش را درگیر ماجراهای خیال‌انگیز و سرگرم‌کننده‌ای که روایت می‌کند، سازد. (Publishers Weekly, starred review)
• کتاب بن بست نورولت داستانی نیمه‌اتوبیوگرافیک، با لایه‌های روایی فراوان است. معتقدم که در این اثر، بیشتر از عناصر کمیک، با مؤلفه‌های گوتیک مواجه می‌شویم. البته این مؤلفه‌ها در پوششی از طنز ظریف ارائه شده‌اند. (The Horn Book, starred review)
• یک کتاب خواندنی و سرگرم‌کننده. (School Library Journal)

کتاب بن بست نورولت مناسب چه کسانی است؟

نوجوانانِ علاقه‌مند به داستان‌های طنز و تاریخی، مطالعه‌ی کتاب بن بست نورولت، اثر جک گانتوس، را بی‌اندازه مفرح و لذتبخش خواهند یافت.

با جک گانتوس بیشتر آشنا شویم

جک گانتوس (Jack Gantos) متولد سال 1951 و اهل پنسیلوانیای آمریکاست. او نویسنده‌ی داستان‌هایی جذاب و خواندنی برای تمام رده‌های سنی‌ست. پدرش معمار ساختمان و مادرش کارمند بانک بود. علاقه‌اش به نویسندگی در سنین کودکی هویدا شد؛ زمانی که دفترچه‌ی خاطرات خواهر خویش را مطالعه نمود و با خود فکر کرد که خودش می‌تواند «بسیار بهتر از این‌ها بنویسد». او در مدرسه‌ی بریتانیایی‌ها تحصیل کرده و مدارج دانشگاهی را در کالج امرسون (واقع در بوستون) طی نموده است. از وی آثار فراوانی به انتشار رسیده است. آثاری که عمدتاً، اما نه تماماً، برای مخاطبین نوجوان و جوان (موسوم به یانگ ادالت) به رشته‌ی تحریر درآمده‌اند.

مشهورترین کتاب جک گانتوس «حفره» نام دارد. او در این کتاب به روایت مشکلات و معضلات دوران جوانی و نوجوانی خویش نشسته. کتاب حفره از سوی انجمن کتابخانه‌های آمریکا، بهترین کتاب نوجوان سال لقب گرفته است. دیگر اثر مشهور گانتوس رمانی نوجوان با عنوان «بن بست نورولت» است. این اثر که در سال 2011 به انتشار رسیده، تاکنون افتخارات فراوانی را برای جک گانتوس به ارمغان آورده است.

در بخشی از کتاب بن بست نورولت می‌خوانیم

بیل را با دو دست جلو صورتم گرفتم، چشم‌هایم را بستم و فرض کردم در قرون وسطی زندگی می‌کنم و فریاد زدم: «کسی که این شمشیر را صاحب شود پادشاه انگلستان خواهد شد.» لحظه‌ای احساس کردم جزو شوالیه‌های شاه آرتور هستم و چیزی نمانده شاه بشوم، اما وقتی چشم‌هایم را باز کردم همان بچه‌ای بودم که در مزرعه‌ای در پنسیلوانیای غربی ایستاده بود و بیل زنگ‌زده‌ای در دست داشت. شاه آینده‌ی انگلستان نشده بودم، اما‌ای کاش شده بودم. شاه آرتور فقط باید با طاعون و قحطی و شوالیه‌های بدسیرت مبارزه می‌کرد، در حالی‌که من پسربچه‌ای تنها بودم که باید زمین را برای یک پناهگاه دروغکی می‌کندم.

بابا داشت به‌طرف تراکتور می‌رفت که صدایش زدم: «بابا، فکر می‌کنی جنگ‌های گذشته بدتر بوده یا جنگ‌های آینده بدتر است؟»

بدون آن‌که لحظه‌ای فکر کند، سریع و بدون تردید جواب داد: «آینده. جنگ‌ها روزبه‌روز بدتر می‌شوند، چون آدم‌ها راه‌های بهتری برای کشتن هم‌دیگر پیدا می‌کنند.»

حقیقت داشت. انسان‌های غارنشین با سنگ و چوب توی سرِ هم می‌زدند. در جنگ‌های صلیبی از شمشیر و نیزه استفاده می‌کردند. بعد، توپ و تانک اختراع شد و بالاخره بمب اتم که این آخری عاقبتِ جنگ‌ها را وحشتناک‌تر خواهد کرد. هیچ بنی‌بشری زنده نخواهد ماند. تمام حیوانات نابود می‌شوند. ماهی‌ها در آب‌های اسیدی می‌میرند. گیاهان از آلودگی هوا خشک می‌شوند. هیچ چیز نمی‌ماند مگر حشراتی هم‌اندازه‌ی دایناسورها. نفس عمیقی کشیدم و بیل را توی زمین فرو کردم. تنهاکاری که برای زنده ماندن می‌شد کرد همان بود که بابا می‌گفت، یعنی ساختن پناهگاه‌هایی زیرزمینی مثل آن‌هایی که ارتش برای رئیس‌جمهور و دولتش ساخته بود.

مدتی نگذشته بود که سر و کله‌ی مامان پیدا شد. یک پارچ آب و فنجان در دست‌هایش بود. آب خنک برای‌مان آورده بود و درضمن می‌خواست پیشرفت کار را هم بررسی کند.