معرفی و دانلود کتاب بازی زمانه

معرفی کتاب بازی زمانه

بازی‌های بی‌پایان سرنوشت و سرگذشت پسری جوان، موضوع کتاب بازی زمانه به قلم عبدالله خادمیان است که در قالب داستانی در زمان معاصر نگاشته شده. ماجرا از سال‌هایی نه‌چندان دور آغاز می‌شود و به روایت تجربیات قهرمان داستان در دوران کودکی، جوانی، وقوع جنگ با عراق و سال‌های پس از آن می‌پردازد.

درباره‌ی کتاب بازی زمانه

کتاب بازی زمانه به قلم عبدالله خادمیان، روایت پسری هفت‌ساله از خانواده‌ای فقیر است که پدرش کارگری ساده بیش نیست و به خاطر مشکلات مالی، شب‌ها پس از تعطیلی کارخانه سرِ کارِ دیگری می‌رود. پسر که روی خوشی از زندگی ندیده و فقط با فقر و تنگدستی آشناست، تبدیل به پسری گوشه‌گیر و منزوی شده و شاهد تقلای خانواده‌اش برای به‌دست‌آوردن مایحتاج اولیه‌ی زندگی می‌باشد.

آغاز سال تحصیلی برای او نویدبخش دورانی جدید است که باعث می‌شود دوستانی تازه پیدا کند و از تنهایی درآید. با اینکه هفت سال بیشتر ندارد، اما اوّلین عشق دوران کودکی خود را تجربه کرده و مانند بسیاری از پسربچه‌ها، مهری کودکانه نسبت به خانم معلم پیدا می‌کند که باعث می‌شود در مدرسه دست به کارهای عجیبی بزند. سال‌های نوجوانی او با وقوع انقلاب و جنگ ایران و عراق همراه می‌شود، رویدادهایی که زندگی همه‌ی ایرانیان را تحت‌تأثیر قرار دادند. آتش ویرانگر جنگ و شهید شدن برخی اعضای خانواده باعث می‌شود قهرمان داستان تصمیمات جدیدی برای زندگی خود بگیرد و او نیز وارد جبهه شود تا دِین خود را به مردم و سرزمینش ادا کند.

عبدالله خادمیان داستان خود را در شش فصل به رشته‌ی تحریر درآورده است. فصل دوم کتاب حاضر، فصل مشترک زندگی هر جوانی است: عاشقی. زندگی پسر که حتی در دوران جنگ نیز فرازونشیب چندانی نداشت، به‌یک‌باره دستخوش تحولی عظیم می‌شود و او برای به‌دست‌آوردن دختر محبوبش، حاضر است هر کاری بکند. بازی زمانه نیز از همین فصل آغاز شده و موانع یکی‌یکی از راه می‌رسند تا مجید در رسیدن به خواسته‌ی خود با مشکلات متعددی روبه‌رو شود. در پیچ‌وخم مسیر سرنوشت، او نیز مانند بسیاری از هم‌سن‌وسالان خود مرتکب حماقتی می‌گردد که عذاب آن دست از سرش بر نمی‌دارد و ماجرا با روایت آن اشتباه و نتایج متعاقبش ادامه می‌یابد تا به فصل پایانی کتاب می‌رسد.

کتاب بازی زمانه توسط مؤسسه‌ی فرهنگی آرمان رشد به چاپ رسیده و در اختیار علاقه‌مندان به ادبیات داستانی قرار گرفته است.

کتاب بازی زمانه برای چه کسانی مناسب است؟

خواندن کتاب بازی زمانه به علاقه‌مندان به داستان‌های ایرانی در قالب سرگذشت‌نگاری با نگاهی به رویدادهای معاصر توصیه می‌شود.

در بخشی از کتاب بازی زمانه می‌خوانیم

سرش را پایین انداخت و گفت: «راستی من واقعاً قاطی دارم؟» خندیدم و با دست به پشت کمرش زدم و گفتم: «وِل کن. به چه چیزایی فکر می‌کنی. برو یه ساعت استراحت کن تا موقع پست‌دادنت بشه.» نگاهی به من کرد و گفت: «مجید، من چند ماهه که با تو آشنا شدم. توی پادگان همه از آموزش‌ها خسته می‌شدن؛ ولی تو نه. همه جمعه‌ها می‌رفتن خونه‌شون؛ ولی تو می‌موندی. بعضیا نامه می‌دادن و جواب می‌گرفتن؛ اما تو فقط گهگاهی با من صحبت می‌کردی. چند ماهم که اینجاییم، ندیدم یه نامه برای کسی بنویسی یا برات نامه بفرستن. به کسی تلفنم نمی‌زنی. چرا؟ مگه کسی رو نداری؟ کسی چشم‌به‌راهت نیست؟» کمی به فکر فرو رفتم. نگاهی عمیق به چشم‌های غلام‌رضا انداختم. بعد آهسته گفتم: «اومدم بجنگم، نیومدم که هی دیگرون رو از احوال خودم باخبر کنم. اگه خدا خواست و رفتم مرخصی که خب اونا می‌تونن من رو ببینن و از احوالم باخبر بشن. دیگه چه لزومی داره که هی نامه بدم یا تلفن بزنم. حالا هم به این چیز‌ا فکر نکن. بلند شو برو اسلحه‌ت رو بردار برو توی سنگر خودت. منم برم به بقیۀ بچه‌ها سر بزنم و ببینم اوضاع‌واحوال چه‌جوریه.»

سکوت عجیبی در روستا حاکم‌ شده بود. گهگاهی صدای پارس سگی به گوش می‌رسید و گاهی صدای «ایست» از سربازی به عابری. همراه یکی از سگ‌های اهلی شروع به سرکشی از سنگر‌ها کردم. همه‌چیز مرتب و روبه‌راه بود. در طول چند ماه گذشته نیرو‌های ژاندارمری ضربات مهلک و مرگ‌آوری به نیرو‌های کومله و دموکرات زده بودند. به همین‌ خاطر بیشتر پایگاه‌ها هوشیار بودند. آن‌ها همچون نمی‌توانستند کار مهمی انجام بدهند، به پاتک‌زدن‌های گاه‌به‌گاه به پایگاه‌هایی که در روستا‌ها مستقر بودند، دلشان را خوش می‌کردند. به خیالشان این‌طوری به حکومت جمهوری اسلامی ایران ضربه می‌زدند.

فهرست مطالب کتاب

فصل اول: کودکی و نوجوانی
فصل دوم: عاشقی
فصل سوم: گل مریم
فصل چهارم: حماقت
فصل پنجم: عذاب وجدان
فصل ششم: پایان