معرفی و دانلود کتاب امروز، بشریت...: مجموعه داستان
برای دانلود قانونی کتاب امروز، بشریت... و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب امروز، بشریت...: مجموعه داستان
سید مهدی شجاعی در کتاب امروز، بشریت... فجایعی را به ما یادآوری میکند که نتیجهی رویگردانی از ارزشهای انسانی و اجتماعی هستند. داستانهای کوتاهی که در این اثر گرد آمدهاند از فراموشی عشق، خانواده و احساس برایمان میگویند که در نهایت، شکافهای عمیق عاطفی را در جامعه پدید میآورند. صراحت کلام و انتقادهای تیزوتند نویسنده، این مجموعه داستان را به کتابی خواندنی و اثرگذار بدل کرده است.
دربارهی کتاب امروز، بشریت...
داستانهایی که سید مهدی شجاعی در کتاب امروز، بشریت... گرد آورده، هریک بازگوکنندهی فجایعی هستند که جامعهی دههی شصت ایران را درگیر خود کرده بودند. از آنجایی که سالهای دههی شصت غالباً با هشت سال جنگ تحمیلی همراه بود و حفظ تمامیت ارضی ایران بر هر مسئلهی دیگری اولویت داشت، این فجایع از چشم صاحبنظران و منتقدان پنهان ماندند. رفتهرفته، با پایان جنگ و سالهای دههی شصت، بحرانهایی که در این دوران ریشه دوانده بودند بیشازپیش خودنمایی کردند و بسیاری از مشکلات ریزودرشت اجتماعی و فرهنگی را با خود به دنبال آوردند. نویسنده در کتاب حاضر سعی دارد بحرانهایی را به مخاطب نشان بدهد که اخلاق و ارزشهای جامعهی ایرانی را با خود به ورطهی نابودی کشانده بود.
«آخرین دفاع» نخستین داستان این کتاب است و ماجرای دادگاهی را بازگو میکند که متهم آن به دلیل قتل همسرش بازداشت شده. مرد که دیده بود همسرش نسبت به روابط عاطفیشان بیتفاوت شده و تلاشی برای از بین بردن رخوت و یکنواختی در زندگی زناشوییشان نمیکند، چارهای برای عبور از این مشکل نمیشناخت جز اینکه او را با چاقو به قتل برساند! البته اهالی دادگاه قصد دارند با استناد به جنون مرد حین ارتکاب قتل، او را بیگناه جلوه داده و تبرئه کنند. بااینحال، خود متهم علاقهای به عفو شدن ندارد و ترجیح میدهد به افشاسازی حقایق کمک کند و سپس تسلیم طناب دار بشود. در این داستان نمادین، گویی تمام خانوادههایی که با مرگ عاطفه و عشق دستوپنجه نرم میکنند و بهجای بهبود زندگی زناشویی خود به بیتفاوتی و ارضای نیازهای خود در خارج از خانه تن میدهند، از سوی نویسنده مورد محاکمه قرار میگیرند.
داستان «آب در لانه» از واقعیتی تلخ برایمان میگوید که شاید در ایران دههی شصت متداول بوده اما باید اعتراف کنیم همچنان با گذشت چهل سال از آن دوران، ریشهکن نشده است. در این داستان کوتاه دختری را به نظاره مینشینیم که نه برای عشق، بلکه برای رفع نیازهای مادی خود سعی در فریب یک پسر و ازدواج با او دارد. اینجاست که ازدواج بهجای اینکه نتیجهی عشق و احساس متقابل طرفین باشد، صرفاً به دستاویزی برای چپاول مادی دیگری تبدیل میشود. میبینیم که سید مهدی شجاعی در انتخاب سوژهی داستانهای خود تا چه حد از صراحت برخوردار بوده و سعی داشته حقایق اجتماعی را تا حد ممکن عریان و بیپرده به مخاطبانش بنمایاند.
«حساب پسانداز»، ششمین داستان کتاب امروز، بشریت... به بیان معضلی میپردازد که اگرچه از جنس مادیات است اما مانند دو داستان قبلی به چهارچوب زندگی زناشویی محدود نمیشود. خانههای اجارهای و هزینهی سنگین آنها موضوع اصلی این داستان را تشکیل میدهند. نیاز به مسکن تنها یکی از ضروریات زندگی انسانهاست اما گاه آنقدر کمبود آن در لحظهلحظهی زندگی احساس میشود که انسانها تصمیم میگیرند انسانیت را به خاطر آن پایمال کنند. میبینیم که انحطاط اخلاقی مرزی نمیشناسد و میتواند تا جایی پیش برود که پول و مسکن، کنترلگر رفتارهای انسان باشند.
بهطور کلی صراحت نویسنده هم در گزینش موضوعات و هم در نحوهی بیان آنها در سراسر اثر حاضر به چشم میخورد و موجب جذابیت آن برای مخاطب میشود. کتاب امروز، بشریت... در حقیقت مرثیهای است برای جامعهای که ستونهای اخلاقیاش یکییکی فرومیریزند و اگر فکری به حال آن نشود، بهتدریج باید شاهد کشتار انسانها به دست خودشان باشیم.
سید مهدی شجاعی در داستانهای این مجموعه از جامعهای زخمخوردهای برایمان میگوید که در مسیر مدرنیته، نهتنها به مقصود خود نرسیده، بلکه داراییهای گذشتهاش را نیز از دست داده. از سنت دل کنده تا به فراتر از آن دست پیدا کند اما هم ناکام مانده و هم ارزشهای سنتی خود را از کف داده. برای چنین جامعهای جز یأس و فروپاشی ارکان اجتماعی، از جمله خانوادهها، انتظار دیگری نمیتوان داشت.
واقعیتهای تلخی که در کتاب امروز، بشریت... بیان میشوند گاه آنچنان مضحک به نظر میآیند که نویسنده در نمایش آنها راهی جز استفاده از طنز ندارد. به این ترتیب بحرانهای اجتماعی دستمایهی خنده قرار میگیرند اما نه خندهای از سر خوشحالی، بلکه خندهای سیاه و بسیار تلخ...
انتشارات نیستان این اثر انتقادی و اجتماعی را به تمامی دوستداران ادبیات معاصر فارسی ارائه کرده است.
کتاب امروز، بشریت… برای چه کسانی مناسب است؟
تمامی علاقهمندان داستانهای کوتاه ایرانی با مضامین اجتماعی را به خواندن کتاب امروز، بشریت… دعوت میکنیم. مجموعهای از داستانهایی با حالوهوای دههی شصت خورشیدی!
با سید مهدی شجاعی بیشتر آشنا شویم
سید مهدی شجاعی (متولد 1339) نویسنده، روزنامهنگار و فیلمنامهنویس موفق ایرانی است. تحصیل در رشتهی ریاضی و فیزیک در مقطع دبیرستان، در ادامه، ورود به دانشکدهی هنرهای دراماتیک در سال 1356، تحصیل در رشتهی کارگردانی و سپس رها کردن آن و پرداختن به رشتهی نمایشنامهنویسی و ادبیات دراماتیک، کارنامهی آکادمیک وی را میسازند.
از آنجایی که سید مهدی شجاعی بخش گستردهای از آثار ادبی خود را در حوزهی ادبیات آیینی به نگارش درآورده، به اعتقاد برخی از صاحبنظران، باید او را «پدر ادبیات آیینی» دانست. هنوان برخی از آثار اوست: کتابهای «رزیتا خاتون» و «غیر قابل چاپ».
در بخشی از کتاب امروز، بشریت...: مجموعه داستان میخوانیم
زندگی ما در این سه سال، مثل زندگی دو مسافر یک هتل بود. رابطه ما، مثل رابطه دو هماتاقی با یکدیگر بود؛ دو هماتاقی که براساس قرارهای گذاشتهنشده، کارهایشان را با هم تقسیم کردهاند، یکی موظف است اجاره خانه را بدهد، مایحتاج را بخرد، پول آب و برق را بپردازد، و دیگری موظف است صبح تا ظهر در مدرسه درس بدهد و بعدازظهر کارهای خانه را بکند و اضافات آن را بر عهده دیگری بگذارد؛ درست مثل دو هماتاقی که محترمانه و محتاطانه با هم زندگی میکنند.
البته اینکه میگویم اینطور بودیم، غلط است، من اینطور نبودم و نمیتوانستم بشوم و نتوانستم. شب که از سرِ کار میآمدم، میدیدم که میز شام چیده شده، چای برقرار است، میوه روی میز هست، زیرسیگاری هم تمیز شده، اما خانم خواب تشریف دارند؛ چون صبح مدرسه داشتهاند و طبعاً تا آن وقت شب، یعنی ساعت هشتونیم، نمیتوانستهاند علاف من بشوند. بنابراین شامشان را خورده بودند و خوابیده بودند. گاهی وقتها هم نمیخوردند و نمیخوابیدند، و آن زمانی بود که بایست ورقه تصحیح میکردند و البته، وضعیت باز به همان منوال بود؛ تفاوت چندانی نمیکرد.
این از شبها. صبحها هم تا من از خواب بلند شوم، خانم صبحانهشان را خورده بودند و رفته بودند. اگر ساعت شش از خانه بیرون نمیزدند، ساعت هفتونیم به مدرسهشان که آن طرف شهر است نمیرسیدند. حق داشتند؛ خب، نمیرسیدند.
فکر کردم که شاید اشکال از من باشد که دیر به خانه میروم. مدتی اضافهکاری نکردم و رأس ساعت سه بعد از ظهر، خودم را به خانه رساندم. اما نه تنها در این فاصله هیچ معجزهای رخ نداد، بلکه عدم مطابقت دخل و خرج، باعث بروز اختلافاتی تازه شد.
اینها را گفتم که اوضاع را بتوانید مجسّم کنید، وگرنه مسأله، دیر یا زود خوردن یا خوابیدن نیست؛ مسأله، طرز تلقی آدم از زندگی مشترک است.
فهرست مطالب کتاب
آخرین دفاع
امروز، بشریّت...
آب در لانه
یکی بیاید مرا تحویل بگیرد
با یه جُنگ چطوری؟
حساب پسانداز
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب امروز، بشریت...: مجموعه داستان |
نویسنده | سید مهدی شجاعی |
ناشر چاپی | انتشارات نیستان |
سال انتشار | ۱۳۹۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 120 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-337-055-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |