معرفی و دانلود کتاب افسانهی امبر 3: نشان تک شاخ
برای دانلود قانونی کتاب افسانهی امبر 3: نشان تک شاخ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب افسانهی امبر 3: نشان تک شاخ
کتاب افسانهی امبر 3: نشان تک شاخ نوشتهی راجر زلازنی، نویسندهی توانای آمریکایی است که در خلق داستانهای فانتزی تبحر خاصی داشت. این کتاب سومین مجلد از مجموعهی افسانهی امبر و ادامهی داستان شاهزاده کروین است. کروین که نیروهایی را برای دفاع از تاج و تخت فراخوانده، حالا توطئهگران و دسیسهگران سلطنتی، شیاطین خبیث، الگوهای ماوراءطبیعی، ناشناخته و شومی را در مقابل خود میبیند و ناگهان هرآنچه که تابهحال در مورد ماهیت واقعی امبر میدانست، دستخوش تغییر میشود.
دربارهی کتاب افسانهی امبر 3: نشان تکشاخ
کتاب افسانهی امبر 3: نشان تکشاخ (The Chronicles of Amber 3: Sign of the Unicorn) با مرگ اِریک برادر شاهزاده کروین آغاز میشود. او گوهر داوری را به کُروین سپرده و حالا اوست که بر تخت امبر مینشیند. آنکس که بر امبر حکمرانی میکند، حاکم دنیای یکتا و حقیقیست و آنکس که به امبر خیانت میکند، دعوتنامهای برای خشم فرستاده است!
راجر زلازنی (Roger Zelazny) در ادامهی داستان شاهزاده کروین، مرگ مشکوکی را توصیف میکند. کروین بهعنوان حاکم امبر تمامی مسئولیتها را قبول کرده اما خود را هدف خیانت خواهر و برادر میبیند، او میداند که نمیتواند به هیچیک از آنها اعتماد کند. و باید در سرزمین رویاها، جایی که یک پیشبینی شوم برای او رنج و عذاب در نظر گرفته، دنبال راه چاره بگردد. هنوز چند روزی از پایان جنگ نگذشته که برادر کروین، کین، کشته میشود و انگشت اتهام به سمت کسی جز کروین برنمیگردد چون کین با کسی جز او اختلاف نداشت. پس از قتل کین، کمکم مسئلهی ناپدید شدن باقی اعضای خانواده نیز مطرح شده و مشخص میشود که یک دشمن نامرئی با قدرت بسیار زیاد، شاهزادهها را تسخیر کرده، طرف تاریک آشکارا با برخی از برادران و خواهران کروین در ارتباط است. او باید به هر قیمتی که شده بفهمد چه کسی پشت همهی این توطئهها است چراکه پادشاهی امبر با ضربه خوردن به هستهی اصلیِ قدرت، در خطر است. اما یافتن خائن آسانتر از چیزیست که کروین تصور میکند...
زلازنی داستان سوم از مجموعهی افسانهی امبر را با توصیف اوضاع نابهسامان سرزمین پادشاهی و بیقراری و شک و تردیدی که بر فضا حاکم است، آغاز میکند. شاهزاده کروین در محوطهی قصر سلطنتیست اما سعی دارد از دیدها پنهان باشد چراکه یک مرگ دیگر رخ داده. مرگی که مایهی تهدید برای سلطنت کوتاه، اندوهبار و هنوز برقرارنشدهی کروین اول است.
کتاب افسانهی امبر 3: نشان تکشاخ، در یازده فصل به رشتهی تحریر درآمده، پیمان اسماعیلیان آن را به فارسی برگردانده و نشر پیدایش انتشار آن را برعهده داشته است.
دربارهی مجموعهی افسانهی امبر
زمین تنها سایهای از جهانی دیگر است، جهانی واقعی بهنام اَمبر. و دنیاهای دیگر هم سایههایی از همین جهان هستند. راجر زلازنی در مجموعهی افسانهی اَمبر، که از محبوبترین و معروفترین مجموعههای فانتزی و حماسی در ادبیات جهان است، مانند دیگر آثار خود، باز هم تخیل را با حماسه پیوند زده. او بیشک از تجربیترین و متبحرترین نویسندگان دنیاهای فانتزیست که جایگاه ویژهای برای مضامین اساطیری در آثار خود قائل است. افسانهی اَمبر را خوانندگان همهی سنین، پیر تا جوان دوست دارند و با شاهزاده کروین همراه خواهند شد تا تاج و تخت خود را پس بگیرد و به چیزی که حق مسلّم خود میداند، برسد. اما راه کروین دشوار است، پیچیدهتر و صعبالعبورتر از چیزی که بتوان تصور کرد.
این مجموعهی جذاب و پرهیجان ده جلد دارد که از دو قسمت پنجگانه تشکیل شده. پنج کتاب اول به سرگذشت شاهزاده کروین جنگجو اختصاص دارد و کتابهای سری دوم دربارهی پسر او هستند، شاهزاده مرلین جادوگر.
نکوداشتهای کتاب افسانهی امبر 3: نشان تکشاخ
- این سومین جلدیست که زلازنی در آن کروین را بهعنوان قهرمان نمایش میدهد. عالی بود. جهان امبر حالا بیشتر آشکار میشود، اسرار فراوان و عمیقتر میشوند. سبک نوشتن هنوز یکسان است و کروین همچنان دوستداشتنیترین قهرمان است. او کامل نیست، اما سرسخت و عملگرا است، و البته با تصمیمات سخت زیادی روبهرو است. بیصبرانه منتظر خواندن ادامهی داستان هستم! (جیم، نویسنده)
- کتاب سوم این مجموعه هم بسیار قویست اما کمی کندتر از دو کتاب قبلی پیش میرود. در این جلد داستانهای مربوط به شاهزادههای آمبر به طور فزایندهای پیچیده میشوند. کروین بالاخره بر تخت مینشیند اما هیچچیز به همین سادگی به پایان نمیرسد، فریب و دسیسه همچنان ادامه دارد. (استیپان کوبتس، نویسنده)
- فانتزی برتر! (واشنگتن پست)
- زلازنی 80 درصد این داستان را به گفتوگوهای بین شخصیتها اختصاص داده است. اثری زیبا، قوی، جذاب، و مهمتر از همه، کاملاً زادهی تخیلی که قویتر از مهارت داستانگویی نویسنده است. (گریم روداگان، نویسنده)
کتاب افسانهی امبر 3: نشان تکشاخ برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای علاقهمندان به ژانر فانتزی و تخیلی با درونمایهی تاریخی و حماسی، انتخاب بسیار مناسبی است.
در بخشی از کتاب افسانهی امبر 3: نشان تک شاخ میخوانیم
تکسورامی یک شهر بندری بزرگ و بیدر و پیکر بود، با روزهایی شرجی و شبهایی دراز که سرشار از موسیقی و بازیهای شبانهروزی و دوئلهای صبحگاهی بود، و البته فلاکت و جراحت برای کسانی که صبر و طاقت کافی نداشتند. جریانهای هوایی فراز شهر هم که بینظیر بودند. من یک هواپیمای بیموتور قرمزرنگ کوچولو داشتم که دو روز در میان با آن هوانوردی میکردم. زندگی یعنی این. تا هروقت دلم میخواست در زیرزمین خانهای بالادست رودخانه که دیوارهایی ضخیم مناسب میل مشتریان داشت، طبل میزدم و چنان دودی دور چراغها راه میانداختم که انگار جویی از شیر روان شده بود. از طبل نواختن که سیر میشدم دنبال کمی جنبوجوش و بازی و ولگردی میافتادم. تمام شب کارم همین بود. ای لعنت به اریک! باز یاد او افتادم... یکبار متهمم کرد به اینکه حین بازی تقلب میکنم، این را قبلاً گفته بودم؟ باور کن تنها جایی که دست به تقلب نمیزنم حین کارتبازی است. این کار برایم خیلی جدی است، در این کار خیلی ماهرم و تقریباً خوششانس هم هستم. درست برعکس اریک. مشکل اریک این بود که آنقدر در کارهای مختلف سرآمد بود که حتی حاضر نبود نزد خودش هم اعتراف کند که شاید بقیه در بعضی امور از او بهتر باشند. اگر مدام در یک زمینه شکستش میدادی، لابد تقلب میکردی. یک شب سر همین موضوع بدجوری دعوا راه انداخت، که ممکن بود به جاهای باریک هم بکشد، ولی جرارد و کین میانهی دعوا را گرفتند؛ این را باید در حق کین بگویم. آندفعه طرف مرا گرفت. بیچاره کین... حقش نبود اینطوری برود! با گلوی بریده... باری، من در تکسورامی بودم و خوش میگذراندم و بازیهایم را میبردم و در آسمان پرسه میزدم. شهر پر بود از گلهای روندهی شببو، پر بود از بوهای خوش بندرگاهی، ادویهجات، قهوه، قیر، نمک، هرچه بخواهی. آدمهای خوشمشرب، تجار و پاسبانها، آدمهای بیمصرف و ساده مثل همهجا. جاشوها و مسافران همیشگی که در رفتوآمد بودند. آدهایی مثل خودم که نه در متن، بلکه در حاشیه زندگی میکردند. کمی بیش از دو سالِ شاد و بیغم را در تکسورامی گذراندم. واقعاً میگویم. تماس چندانی هم با بقیه نداشتم. فقط سلام و احوالپرسیهای مختصر کارت پستالی از طریق کارتهای تماس و همین. امبر تقریباً از ذهنم بیرون رفته بود. همهی اینها یک شب که با دست پر روبهروی حریفی نشسته بودم که نمیتوانست تصمیم بگیرد دارم توپ میزنم یا نه، به هم ریخت.
یکدفعه کارت توی دستم شروع کرد به حرف زدن با من.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب افسانهی امبر 3: نشان تک شاخ |
نویسنده | راجر زلازنی |
مترجم | پیمان اسماعیلیان |
ناشر چاپی | نشر پیدایش |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 284 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-295-261-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان طنز نوجوان |