معرفی و دانلود کتاب قدرت استثنایی: کتاب دهم مجموعه ترس و لرز (مجموعه پارک وحشت)
برای دانلود قانونی کتاب قدرت استثنایی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب قدرت استثنایی: کتاب دهم مجموعه ترس و لرز (مجموعه پارک وحشت)
اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که خیال میکنید دوقلو بودن خیلی باحال است بهتر است قبل از اینکه برای زندگی بعدیتان آرزویش کنید، سری به کتاب قدرت استثنایی نویسندهی پرفروش آر ال استاین بزنید و خودتان از ماجرای دوقلوهای نیمچه افسانهای جیلیان و جکسون سر در بیاورید. اینجا قرار است با این خواهر و برادر دست به کارهای عجیبی بزنیم و قدم به قلمروی تاریکی بگذاریم و در دل وحشت غرق شویم.
دربارهی کتاب قدرت استثنایی
دوقلوها که حوصلهشان حسابی سر رفته بود تصمیم میگیرند با یک خروار پاپکورن یک سری به سینما بزنند و از آنجایی که جزء باحالترین دوقلوهای عالم هستند صندلی ردیف اول را برای ایجاد حس ماجراجویی بیشتر در کنار کمی گردندرد و سوزش چشم برمیگزینند که دقیقاً توی حلق کاراکترهای فیلم بنشینند و حسابی از تصاویر گنده و غولآسای صفحهی سینما لذت ببرند. غافل از اینکه همزمان با خودشان یک خواهر و برادر دیگر هم آن طرفها پیدایشان میشود که حسابی روی مخ جیلیان و جکسون هستند. به این ترتیب این گروه چهارنفره وسطهای فیلم دعوایشان میشود و توسط مامور سینما مثل 4 تا موش ولگرد به بیرون از سالن پرت میشوند و همانطور که پکر و بیحوصله بیرون سینما منتظر رسیدن والدینشان هستند، یکمرتبه چیز خیلی عجیبی را کشف میکنند. یک تابلوی بزرگ که رویش نوشته شده: بانوی سرنوشت! 4تایی میپرند سمت اتاقک کوچک و عجیبوغریب بانوی سرنوشت که به نظر میآید یک چیزی توی مایههای غرفهی فالگیری باشد! و خب کجایش را دیدید؟ آر ال استاین (R. L. Stine) در کتاب قدرت استثنایی (!Help! We Have Strange Powers) یک عالم غافلگیری تازهی محشر برایمان دارد...
اولش همه چیز خندهدار و مسخره به نظر میرسید. بچهها یک سکه انداختند در صندوق فالگیر و در ازایش یکتکه کاغذ کوچک دریافت کردند که رویش نوشته بود: «به پارک وحشت خوش آمدید!» آنها با خیال اینکه همهچیز سرکاری بود به خانه برمیگردند؛ اما از صبح فردا اتفاقات عجیب و باورنکردنی یکی پس از دیگری خودشان را نشان میدهند؛ جیلیان و جکسون قدرتهای ماورایی عجیبی پیدا کردهاند؛ آنها میتوانند فکر بقیه را بخوانند و اشیا را با چشمهایشان روی هوا معلق نگه دارند و... دوقلوها حسابی با قدرتهای جادویی هیجانانگیزشان خوش میگذرانند و گاهی وقتها هم چیزهایی که میشنوند حرصشان را درمیآورد، اما چیزی نمیگذرد که متوجه میشوند شخص دیگری نیز راز آنها را میداند. کسی که برای تصاحب این قدرتها هیچچیز جلودارش نیست.
قدرت استثنایی یک ماجراجویی درستوحسابی از استاد ترس و وحشت آر ال استاین است. هرکسی با ذرهای خلاقیت هم میتواند بهراحتی خودش را بهجای شخصیتهای داستان بگذارد و تصور کند که اگر قرار بود حرفهای توی ذهن اطرافیانش را بشنود، چه حسی داشت و چه اتفاقاتی ممکن بود رخ بدهد. با این حساب، دوست داشتید خودتان هم قدرت استثنایی ذهنخوانی را به دست میآوردید؟
بهعلاوه، در کنار همه این ماجراهای هیجانانگیز، دوقلوها با چالشهای دیگری نیز روبهرو میشوند. وقتی که بهتدریج متوجه میشوند قدرتهایشان فقط برای سرگرمی نیست و ممکن است عواقب خطرناکی به دنبال داشته باشد، تصمیم میگیرند از این قدرتها برای کمک به دیگران و حل مشکلاتشان استفاده کنند. اما آیا میتوانند؟ و آیا همهی افرادی که با آنها روبهرو میشوند، نیت خوبی دارند؟ دوقلوها مجبورند در مواجهه با مسائل اخلاقی و استفادهی مسئولانه از قدرتهایشان، تصمیمات دشواری بگیرند. قدرت استثنایی فقط داستان سادهی ترسناک نیست و سعی دارد در خلال ماجراهای هیجانانگیز، به موضوعات عمیقتری مثل مسئولیتپذیری و دوستی و همراهی نیز بپردازد. این کتاب را میتوانید با ترجمهی شهره نورصالحی از نشر پیدایش بخوانید، با ماجراجوییهای جیلیان و جکسون همراه شوید و حسابی لذت ببرید.
کتاب قدرت استثنایی برای چه کسانی مناسب است؟
اگر دوقلو هستید، اگر دوقلو نیستید، اگر آرزو داشتید دوقلو بودید... هیچ فرقی ندارد. بهتر است این کتاب را درهرصورت بخوانید. البته حواستان باشد این کتاب ترسناک است همراه کمی چاشنی شوخی و ماجراجویی. اگر دل و جرئتش را دارید و وقتی قصه به جاهای ترسناکش رسید جا نمیزنید، قدرت استثنایی آر ال استاین را بخوانید.
در بخشی از کتاب قدرت استثنایی: کتاب دهم مجموعه ترس و لرز (مجموعه پارک وحشت) میخوانیم
نینا بِروبِر نگاهم کرد و رنگش پرید. فکرش را خواندم. مشکل بزرگی برای دفترچه پیشآمده بود.
نینا از اتاق رفت بیرون و چند ثانیه بعد با سرِ افتاده، برگشت. دفتر را داد دستم و زیرلبی گفت: «خیلی متأسفم.»
دفترچه خیس آب بود، یکتکه خمیر لهیده. حتی نمیشد آن را ورق زد.
- پام به یک چیزی گیر کرد و افتادم تو یک چاله آب. جیلیان، خیلی متأسفم. آخه من خیلی دستوپاچلفتیام.
تو دلم گفتم، اره، واقعاً بیعرضهای. خیلی زحمت کشیده بودم و یادداشتهای دقیقی برداشته بودم. میخواستم از درس علوم A بگیرم. ولی حالا...
نینا گفت: «شاید بتونی تو مایکروفر خشکش کنی.»
چه ایده معرکهای.
«من باید برم.» این را گفتم و رویم را برگرداندم که برادرم را پیدا کنم. با آرتی تو اتاق نشیمن بود. کنار هم ایستاده بودند، تو دست هر کدامشان یک دستگاه کنترل گیم بود و هر دو به صفحه تلویزیون نگاه میکردند.
آرتی داشت برای برادرم توضیح میداد: «وقتی به این طرف حرکتش بدی، دستهای مشتزن رو تکون میده.»
چند قدم رفتم جلو و گفتم: «جکسون، بیا، باید بریم.»
صدایم را نشنید. جکسون عاشق بازیهای وی است. آرتی و جکسون رفتند تو کارِ یک مسابقه کشتی. هر دو مثل مشتزنها مشتهایشان را عقب و جلو میبردند و رقص پا میکردند. پسرها به هوا مشت میزدند و مشتزنهای روی صفحه تلویزیون هم حرکتهای آنها را دنبال میکردند.
جکسون حسابی غرق بازی شده بود و حال میکرد. با هر مشتی که میزد، صدایی از خودش درمیآورد: «آآن آآن آآن.» حالا مشتزنهای روی صفحه تلویزیون همدیگر را مشت میزدند.
انگار آرتی سکندری خورد؛ مشتش خطا رفت... و محکم خورد تو چانه جکسون.
جکسون از درد زوزه کشید: «آخخخخخخخ!» چانهاش را گرفت و از پشت تلوتلو خورد و رفت عقب و پشتش خورد به دیوار اتاق.
آرتی دستگاه کنترل را انداخت و داد زد: «اتفاقی بود! اتفاقی بود!»
فکرش را خواندم. واقعاً اتفاق بود.
اما جکسون از عصبانیت مثل حیوان نعره زد، چانهاش را مالش داد و آمد طرف آرتی.
فکرش را خواندم: دیگه بسه! طاقتم تموم شده.
فکر بعدیاش این بود: بهم کمک کن، جیلیان. بیا به این دوقلوهای لرنر یک درس حسابی بدیم.
به دفترچه خیس و لهیدهام نگاه کردم و من هم بهاندازه جکسون جوش آوردم. با صدای بلند گفتم: «باشه. بزن بریم!»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب قدرت استثنایی: کتاب دهم مجموعه ترس و لرز (مجموعه پارک وحشت) |
نویسنده | آر ال استاین |
مترجم | شهره نورصالحی |
ناشر چاپی | نشر پیدایش |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 196 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-349-906-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان ترسناک نوجوان |