معرفی و دانلود کتاب ارباب دل
برای دانلود قانونی کتاب ارباب دل و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ارباب دل
کتاب ارباب دل به قلم فرحناز مهدی آزاد، روایتگر زندگی دختری زجر کشیده و فداکار است که برای نجات جان پدرش راضی به ازدواج با ارباب ده میشود. داستان پرفراز و نشیب زندگی او و تلخیهایی که در سالهای جوانی دیده، نشانهای از روح مردسالارانه در روستاهای ایران است.
درباره کتاب ارباب دل:
فرحناز مهدی آزاد در این اثر داستانی خشم و بیعدالتی حاصل از باورهای سنتی و غلط جامعه را به تصویر میکشد. داستان ارباب دل از زبان راویان مختلفی روایت میشود که هر یک شخصیتهای اصلی داستان هستند.
نقطۀ آغاز این رمان قتل غیرعمدی است که پدر نازنین، مرتکب میشود و خانواده مقتول برای رضایت دادن و عدم درخواست حکم قصاص، بنا بر باوری قدیمی، یکی از دختران قاتل را به عقد یکی از مردان خانواده مقتول درمیآورند. در طی این ازدواج اجباری به خونخواهی از فرد کشته شده، هرگونه ظلم و ستمی بر این دختر جوان روا میشود. نازنین که خود داوطلبانه قربانی این حادثه شوم میشود همیشه باور داشته برای نجات جان پدرش این فداکاری را انجام داده و ظاهرا راضیست؛ اما روزگار او به تیرگی و تلخی سپری میشود و بهترین سالهای عمرش در فضایی آکنده از غم میگذرد.
این اثر را میتوان علاوه بر وجه روایی و جنبه داستانی آن، اعتراضی به باورهای پوسیده و مردسالارانه ایران به ویژه در شهرها و روستاهای کوچک تلقی کرد. شما با خواندن این رمان میتوانید تا حدودی با فرهنگ بومی قبایل بختیاری نیز آشنا شوید.
خواندن کتاب ارباب دل به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
تمامی علاقمندان داستانهای ایرانی و دوستداران رمانهای اجتماعی را به خواندن این اثر دعوت میکنیم.
با فرحناز مهدی آزاد بیشتر آشنا شویم:
این شاعر و نویسندهی خوش قریحه تاکنون چندین مجموعه شعر و رمان نوشته است که هرکدام مضامین گوناگونی مثل عشق، شکست، امید و... دارند. از دیگر آثار او میتوان به ارباب دل، سایه تنهایی و حدیث دل اشاره کرد.
در بخشی از کتاب ارباب دل میخوانیم:
با حالتی عصبی روبه مادربزرگ کرده و گفتم خانوم جان احترامتون واجب اما اگه از روز جمعه که این دختر رسما به عقدم در میاد کوچکترین بی احترامی بهش بشه مطمئن باشید که ساکت نمیمونم چون از جمعه اون زنه اربابه و اگه نسبت بهش به احترامی کنید یعنی به ارباب بیاحترامی کردید، فکرم نکنید خبر ندارم دیروز تا حالا با کلفتای خونه دمخورش کردید و کلی کار اونا رو دادید که این بدبخت انجام بده، اما خواهش میکنم اجازه بدید حرمتها حفظ بشه اگه قراره اون زنه من باشه و تقاص پس بده خودم میدونم چطوری تقاص ازش بگیرم، فعلا هم دارم میرم سرکشی روستاهای مجاور و تا جمعه صبحم برنمیگردم مراسم عقدکنان رو هم بگذارید برای جمعه بعدازظهر و لازم نیست بگم که اون دختر روز جمعه مثل تمام عروسای آبادی باید مراسم عقدکنان داشته باشه به خصوص که این مراسم باید در شان ارباب باشه.
و با گفتن خداحافظ تا جمعه خونه رو ترک کردم و به سمت ماشینم حرکت کرده و همراه با رسول که به عنوان راننده و پیشکار همیشه همراهم بود به سمت روستاهای اطراف حرکت کردیم.
جمعه صبح طبق قرار به عمارت برگشتم و بلافاصله دوشی گرفته و کمی دراز کشیدم چون به یکی دوساعت خواب نیاز داشتم حدود ساعت ده سلیمه پشت دراتاقم بود تا خبر بده که میهمانان از جمله خانواده دخترک و همکاران پدرش برای شرکت در مراسم عقد اومدن.
لباس پوشیده و به سالن پذیرایی رفتم، فضا بیشتر شبیه مجلس عزا بود تا عقد، مادر و خواهر و برادرهاش گریه میکردند و خانوادهی من هم درست مثل میرغضب تماشاگر عجز و نالهی اونها بودند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ارباب دل |
نویسنده | فرحناز مهدی آزاد |
ناشر چاپی | نشر پلک |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 374 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-235-540-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |