معرفی و دانلود کتاب آلبوم خانوادگی

عکس جلد کتاب آلبوم خانوادگی
قیمت:
۲۰,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب آلبوم خانوادگی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب آلبوم خانوادگی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب آلبوم خانوادگی

کتاب آلبوم خانوادگی رمانی متفاوت و خواندنی به قلم مجتبی پورمحسن است که در آن راوی اول‌شخص داستان سرگذشت خود را با ورق زدن یک آلبوم عکس خانوادگی و یادآوری خاطرات تلخ و شیرین گذشته‌اش روایت می‌کند و در این مسیر رفته‌رفته مخاطب را با حوادث و شخصیت‌های داستان آشنا می‌سازد.

درباره‌ی کتاب آلبوم خانوادگی

مرور آلبوم‌های عکس قدیمی برای بسیاری از افراد با حس مشترکی همراه است که اغلب قابل‌وصف نیست، اما مجتبی پورمحسن (Mojtaba Pourmohsen) توانسته در نگارش رمان آلبوم خانوادگی به‌خوبی از آن بهره گیرد و با جسارت و نوآوری در انتخاب فرم روایت، یکی از متفاوت‌ترین رمان‌های سالیان اخیر ادبیات فارسی را خلق کند.

در این کتاب، راویِ اول‌شخصِ داستان با ورق زدن یک آلبوم و مرور عکس‌های آن، آن‌چه در ذهنش تداعی می‌شود را در قالب یک مونولوگ بیرونی بیان کرده و در خلال بیان این تراوشات ذهنی، شخصیت‌های حاضر در هر عکس را معرفی می‌کند. در واقع آنچه این رمان را از دیگر رمان‌های فارسی متمایز می‌کند شیوه‌ی شخصیت‌پردازی آن است که گویی مبتنی بر تصاویری است که اگرچه مخاطب آن‌ها را ندیده است، اما راوی با درهم‌آمیختن خاطرات نهفته در پس هر تصویر، شخصیت‌ها و روحیات آن‌ها را برای او شرح می‌دهد.

علاوه ‌بر ویژگی‌های فرمی و محتوایی، از دیگر دلایل اثرگذاری این رمان می‌توان به برانگیختن حس نوستالژی در خواننده از طریق بیان خاطرات اشاره کرد که هر لحظه می‌تواند با گره خوردن به خاطرات شخصی مخاطب، او را با خود همراه سازد.

دو چاپ نخست کتاب آلبوم خانوادگی را نشر زاوش منتشر کرده و مسئولیت انتشار آن از چاپ سوم به بعد به عهده‌ی نشر چشمه بوده است.

کتاب آلبوم خانوادگی برای چه کسانی مناسب است؟

خواندن کتاب آلبوم خانوادگی را می‌توان به تمام مخاطبان رمان‌ فارسی، به‌ویژه رمان‌های روان‌شناختی پیشنهاد کرد.

با مجتبی پورمحسن بیشتر آشنا شویم

مجتبی پورمحسن نویسنده، شاعر، مترجم، منتقد ادبی و فعال سیاسی ایرانی، در اردیبهشت‌ماه سال 1358 در شهر رشت متولد شد. او که سابقه‌ی سردبیری روزنامه‌ی گیلان امروز را در کارنامه دارد، نخستین اثر خود به نام «من می‌خواهم خودم را تصادف کنم، خانم پرستار» را در سال 1379 به چاپ رساند و پس از انتشار آثاری چون مجموعه شعر «هفت‌ها» و رمان آلبوم خانوادگی، با نگارش رمان «بهار 63» توانست عنوان کتاب سال نویسندگان و منتقدان مطبوعات ایران در سال 1388 را به دست آورد.

از دیگر آثار مهم پورمحسن می‌توان به کتاب «ما و غرب» اشاره کرد که دربرگیرنده‌ی مجموعه مصاحبه‌هایی تحلیلی با شماری از متفکران و روشنفکران معاصر ایرانی نظیر صادق زیباکلام، محمد قائد، فریبرز رئیس دانا و... می‌باشد.

در بخشی از کتاب آلبوم ‌‌‌‌خانوادگی می‌خوانیم

این ‌هم ‌فخری ‌ماست. ‌آره، ‌شباهتی ‌به ‌چهره‌ی ‌الانش ‌ندارد. ‌فخری ‌همه‌کاره‌ی ‌خانه‌ی ‌ما ‌بود. ‌وقتی ‌مادر ‌همه‌ی ‌حواسش ‌به ‌چل‌تاس ‌و ‌تعداد ‌صلوات‌ها ‌بود، ‌فخری ‌بود ‌که ‌خانه ‌را ‌می‌روفت ‌و ‌می‌سابید ‌و ‌راه ‌می‌برد. ‌یک ‌چیزی ‌بگویم ‌بخندی. ‌فخری ‌دوم ‌راهنمایی ‌که ‌بود، ‌امتحانش ‌را ‌صفر ‌شده ‌بود ‌و ‌وقتی ‌نتوانسته ‌بود ‌صفر ‌را ‌بکند، ‌کنج ‌اتاق ‌اَبجی، ‌ورقه‌ی‌ ‌امتحانی ‌را ‌خورده ‌بود. ‌هنوز ‌همه‌اش ‌را ‌نخورده ‌بود ‌که ‌پدر ‌پریده ‌بود ‌توی ‌حیاط، ‌شیلنگ ‌را ‌از ‌شیر ‌آب ‌کنده ‌بود ‌و ‌رفته ‌بود ‌توی ‌اتاق، ‌سه‌تا ‌به ‌دیوار ‌می‌خورد، ‌یکی ‌به ‌فخری.

‌تازه ‌همان ‌یک‌بار ‌هم ‌نصفش ‌می‌نشست ‌توی ‌پای ‌اَبجی. ‌وقتی ‌دید، ‌پدر‌ ‌را ‌می‌گویم، ‌که ‌فخری ‌آن‌قدر ‌خوب ‌پشت ‌اَبجی ‌قایم ‌شده ‌که ‌در ‌امان ‌است، ‌دست ‌کشید ‌و ‌به ‌پدر ‌و ‌مادر ‌صاحب‌بچه، ‌یعنی ‌خودش ‌و ‌مادرم، ‌چندتا ‌فحش ‌آب‌دار ‌با ‌پسوند «کش» ‌داد. ‌آن ‌روزها ‌فخری ‌هنوز ‌همه‌کاره‌ی ‌خانه ‌نشده ‌بود. ‌نه ‌که ‌سال‌ها ‌طول ‌کشیده ‌باشد ‌که ‌او ‌به ‌این ‌درجه‌ی ‌رفیع ‌برسد، ‌نه، ‌دو ‌سال ‌بعد ‌بود ‌که ‌اکرم ‌رفت ‌دانشگاه. ‌دانشگاه ‌آزاد ‌قم. ‌از ‌این‌جا ‌بود ‌که ‌کم‌کم ‌فخری ‌جای ‌اکرم ‌را ‌گرفت.

‌حالا ‌او ‌بود ‌که ‌می‌بایست ‌جلوِ ‌دست‌شویی ‌بایستد ‌و ‌وردهای ‌مادر ‌را ‌تأیید ‌کند. ‌فخری ‌البته ‌از ‌چند ‌سال ‌قبل، ‌آب‌مالی ‌چندباره‌ی ‌وسایل ‌را ‌به ‌خواست ‌مادر ‌انجام ‌می‌داد. ‌ما ‌بزرگ ‌می‌شدیم ‌و ‌بزرگ‌تر، ‌و ‌فخری ‌با ‌مسئولیت‌هایی ‌سنگین‌تر ‌از ‌قبل، ‌بار ‌خانه ‌را ‌به ‌دوش ‌می‌کشید. ‌من ‌و ‌مهری ‌مثل ‌بقیه‌ی ‌اعضای ‌خانواده ‌خیلی ‌مدیون ‌فخری ‌هستیم. ‌پس ‌طبیعی ‌بود ‌من، ‌که ‌از ‌حمام ‌گرفتن ‌فراری ‌بودم، ‌و ‌مهری ‌دست‌به‌دامن ‌فخری ‌شویم ‌که ‌پنجشنبه‌ها ‌حمام‌مان ‌کند.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب آلبوم خانوادگی
نویسنده
ناشر چاپینشر چشمه
سال انتشار۱۳۹۳
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات92
زبانفارسی
شابک978-600-229-346-6
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان روانشناسی ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب آلبوم خانوادگی

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب آلبوم خانوادگی

برای دریافت کتاب آلبوم خانوادگی و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.