معرفی و دانلود کتاب آسمان خانه پدری
برای دانلود قانونی کتاب آسمان خانه پدری و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آسمان خانه پدری
به خاطراتتان رجوع و سعی کنید تا روزهای معمولی گذشته را به یاد بیاورید. به سراغ تصویرهایی که مغزتان کاملاً اتفاقی آنها را در خود ذخیره کرده است بروید. اگر این یادآوری برایتان سخت است، کتاب آسمان خانه پدری با شیوهی روایتگری خود، به شما کمک میکند تا همهچیز را شفاف بهخاطر آورید، بهخصوص اگر زندگی ساده و صمیمیای داشتهاید. رویا خاکسار خاطرات دختری را که دوران نوجوانی و جوانیاش با سالهای انقلاب و جنگ مصادف است، بازگو میکند؛ خاطراتی که گویی بخشی از آنها را خودمان تجربه کردهایم، مثل طولانیترین سفری که رفتیم، بهترین کتاب شعری که خواندیم و اولین باری که عشق را تجربه کردیم.
دربارهی کتاب آسمان خانه پدری
زندگی معمولی را نباید دستکم گرفت. بخش زیادی از خاطرات خوب ذهن ما، متعلق به لحظات معمولی و روزهای عادی هستند؛ مثل روزی که روی چمن پارک دراز کشیدیم و به گذر ابرها نگاه میکردیم، یا وقتی که لیوان چای را محکم در دو دستمان گرفتیم تا موقع خندیدن به جوک بیمزهی دوستمان، چای داغ از لیوان بیرون نریزد. کتاب آسمان خانه پدری مملو از این اتفاقات عادی است که در زندگی دختری به نام عقیق رخ میدهند. داستان از یک روز گرم تابستانی در شهر آبادان آغاز میشود. عقیق دختری عادی است که در شرایطی غیرمعمولی بزرگ شده؛ دورانی که هر خانواده همراه با حوادث سیاسی، دستخوش تغییر میشده و ناچار تغییر مسیر میداده. تحولات سیاسی برای عقیق از همان کودکی مهم و تأثیرگذار بوده است؛ از زمانی که عمویش به اتهام فعالیتهای سیاسی به زندان ساواک افتاد و پدرش هم به عضویت حزب توده درآمد.
کتاب آسمان خانه پدری مثل فیلمی بدون کات که در یک برداشت ضبط شده است، بازگو میشود. رویا خاکسار با الهام از شیوهی زندگی واقعی که در هیچ روزی از آن، به ما خبر نمیدهند یک فصل به پایان رسیده و فصل جدیدی در حال آغاز است، این رمان را بدون فصلبندی ارائه کرده است. داستان کتاب آسمان خانه پدری با آغاز جنگ دستخوش تغییر میشود. عقیق و خانوادهاش راهی جز این پیدا نمیکنند که شهر دوستداشتنیشان را ترک کنند و به اصفهان بروند. اصفهان برای عقیق شهر اولین تجربیات دورهی جوانی، ادبیات و برف است!
ممکن است بسیاری از ما متولد دههی شصت به بعد باشیم و ندانیم یک دختر آبادانی که در دههی چهل متولد شده، با چه چالشها و فراز و نشیبهایی مواجه بوده است. شاید برای نسل جوان امروز کمی عجیب بهنظر برسد که یک نفر، سالهای سال، عاشق کسی باشد اما هیچگاه به خود آن آدم نگوید که دوستش دارد! رویا خاکسار با شخصیتهای قابل درک و باورپذیری که در کتاب آسمان خانه پدری به نمایش گذاشته، ما را با خصوصیات اخلاقی، فضای فکری و اندیشههای نسل گذشته مواجه میکند. کتاب آسمان خانه پدری روایتگر فضای اجتماعی و عرفی دههی شصت و پنجاه است. این کتاب امکان درک متقابل بیننسلی و آگاه شدن از مختصات سیاسی و اجتماعی دهههای پیشین را در اختیار ما میگذارد.
کتاب آسمان خانه پدری در انتشارات پیک مشاور چاپ و توزیع شده و هماکنون در دسترس خوانندگان قرار گرفته است.
کتاب آسمان خانه پدری برای چه کسانی مناسب است؟
رمان آسمان خانه پدری برای افرادی که به داستانهای عاشقانه و اجتماعی علاقهمند هستند، خواندنی خواهد بود.
در بخشی از کتاب آسمان خانه پدری میخوانیم
دلم برای مجتبی تنگ شده بود. سه چهار سالی بود برای ادامه ی تحصیل به هند رفته بود. مجتبی هشت سال از من بزرگ تر بود. اهلِ نامه دادن یا تلفن زدن، نبود. بی بی گاهی موقع نماز خواندن همان طورکه مهره های تسبیح را با انگشت هایش از نخ رد می کرد، برایش دعا می کرد. گاهی که در حیاط خانه شان روبروی باغچه مینشست، ساعت ها به جای درختِ توتی که حالا خشک شده بود، نگاه می کرد و توی فکر فرومی رفت.
روزی که عمو مجتبی به فرودگاه می رفت، موقع خداحافظی در برابرِ اصرار بی بی که از خودش با نامه یا تلفن خبری بدهد، به شوخی گفته بود: «این درختِ توت روح من است تا وقتی سالم و سرحال است، من هم سالم و سرحالم.» و با دست به درختِ توتِ توی باغچه اشاره کرده بود.
یکی دو سالِ بعد جیرجیرک ها به شهر هجوم آوردند. همه ی مردم کلافه شده بودند. تا چند روز هر صبح که بیدار می شدیم، تمام حیاط، باغچه و پشت بام را پر از جیرجیرک های سیاه و درشتی می دیدیم که تمامِ سطح زمین را پوشانده بودند. کار همه اول صبح شده بود جارو زدن و جمع کردنِ آنها در کیسه های بزرگ.
بی بی فکر کرده بود اگر اطرافِ درختِ توت نفت بریزد آن را از گزندِ جیرجیرک ها حفظ می کند و در کمال یأس و ناباوری فردای آن روز دیده بود درخت کاملاً خشک شده. نفت مثلِ جذام به تنِ درخت نشسته و او را سیاه و پلاسیده کرده بود. آن هم درختی که اگرچه بی بی وانمود می کرد با بقیه ی درخت های باغچه فرقی ندارد، اما گاهی او را می دیدم که با چه وسواسی به آن می رسد و مراقب است به موقع به آن آب و کود بدهد. حتی گاهی دور آن می چرخید و برگ های خشکی را که در دسترسش بود، می کند و دور می انداخت. اگر کسی او را از دور می دید فکر می کرد اطرافِ درختی مقدس مراسمِ مذهبی انجام می دهد.
تا چند روز بی بی گریه می کرد و می پنداشت برای عمو مجتبی اتفاقی افتاده. ولی بعد از چند روز می گفت بی خبری یعنی خوش خبری و سعی می کرد خودش را قانع کند درخت توت هیچ ربطی به مجتبی ندارد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آسمان خانه پدری |
نویسنده | رویا خاکسار |
ناشر چاپی | انتشارات پیک مشاور |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 225 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6568-86-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |