معرفی و دانلود کتاب آب و آینه
برای دانلود قانونی کتاب آب و آینه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آب و آینه
کتاب آب و آینه نوشته لیدا آقاجانی داستانی تخیلی، معنوی با درونمایههای عاشقانه است که از بسیاری نمادهای سنتی و فرهنگی ایرانی برگرفته شده و روایتگر سفر زنی از جنس آب است که از رود برمیخیزد.
درباره کتاب آب و آینه:
این داستان کوتاه ایرانی که تماما حاصل خلاقیتهای ذهنی نویسنده است ماجراجویی زنی به زلالی آب را روایت میکند. او از رود برخاسته و سفری ادیسه وار را آغاز میکند و در طی آن مسیر پر فراز و نشیب طعم عشق را میچشد و به دنبال معنای حقیقی آن میشتابد.
کتاب آب و آینه مناسب چه کسانی است؟
چنانچه به داستانهای کوتاه ایرانی علاقه دارید، مطالعه این کتاب به شما پیشنهاد میشود.
با لیدا آقاجانی آشنا شویم:
او متولد سال 1359در شهر تهران است. لیدا آقاجانی مدرک کارشناسی را در رشته گرافیک و مدرک کارشناسی ارشد را در رشته انیمیشن دریافت کرد و هم زمان با ورود به حوزه ساخت انیمیشن، نوشتن داستان تخیلی و دور از واقعیت را آغاز کرد. آقاجانی ایدههای جدید و نوینی در آمیختن عناصر فرهنگی و ایرانی با داستانهای فانتزی داشت، به همین دلیل توانست قصههایی تمثیلی و استعاری برگرفته از طبیعت و ذات انسان، همراه با نمادهای ایرانی خلق کند.
در بخشی از کتاب آب و آینه میخوانیم:
بالای چاه ایستاد. بعد از اندکی تامل به سمت چاه خم شد. چیزی درون چاه نیافت. سطل را به درون چاه انداخت. صدای آب به گوشش رسید. سطل را بالا کشید. به آب درون سطل نگاه کرد. انتظار کشید. تا شاید عشق، درون آن ظاهر شود. اما عکسالعملی از آب ندید. ظرف را خالی کرد. فقط آب بود. کنار چاه نشست. بعد روسری را از سر باز کرد، و روی لبهی چاه گذاشت. به آب ریخته شده چشم دوخت. آهی کشید.
رود از جا برخاست و قدم درون سطل نهاد. وارد سطل آویزان بالای چاه شد. به طناب تکیه داد، و به ماه زل زد. نور ماه از او عبور کرد. رود دستش را مقابل ماه گرفت، اما نتوانست مانع عبور نور شود. نور بر روی آب ریخته شده موج میزد. خواست با ماه سخن بگوید. به شکل ظرف درآمد. ظروفی مانند لیوان، سطل و... بعد خواست که مظروف باشد. پس از عشق و ناکامی گفت. سپس درون سطل آرام گرفت. سطح آب درون سطل بعد از چند موج یک دست صاف شد. و نور ماه درونش تابید. ماهی همچنان در آب میچرخید.
پیرمرد کنار چاه آمد. روسری را دید. به اطراف نگاهی انداخت. اما رود را نیافت. سطل را برداشت، تا درون چاه بیندازد. سطل را پر یافت. آب را درون سطل دیگر کنار چاه ریخت. اندکی آب درون سطل ماند. ماهی توان چرخیدن در آب کم را نداشت. به نفس افتاد. رود در مرگ درنگ نکرد. اما ریسمان باز شد، و سطل به انتهای چاه سقوط کرد. به ناگاه سطل پر از آب شد. رود از چاه سر برآورد. گویا توان مردن نداشت. از آن جا بیرون آمد. روسری را برداشت، و بر سر نهاد. همانجا کنار چاه ماند. پیرزن از پنجره او را جست. سپس از خانه خارج شد. و به سمت رود رفت. از زیر آرنجش گرفت، و او را بلند کرد. به سمت خانه حرکت کردند. وقتی مقابل در رسیدند، باران باریدن گرفت. رود سرش را برگرداند. به قطرات باران که از آسمان میباریدند، خیره شد. بعد هر دو وارد خانه شدند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آب و آینه |
نویسنده | لیدا آقاجانی |
ناشر چاپی | انتشارات زرین اندیشمند |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 52 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7591-69-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |