معرفی و دانلود کتاب سروان کوپنیک

معرفی کتاب سروان کوپنیک

کتاب سروان کوپنیک، نمایشنامه‌‌ای آلمانی در ژانر کمدی سیاسی را در بر گرفته است. کارل زوکمایر، نویسنده‌ی نمایشنامه، با ترکیب طنز و تراژدی، مسائل اجتماعی و اقتدارگراییِ نظامیِ آلمان عصر ویلهلمی را در این اثر نقد کرده است. در این نمایشنامه، ویلهلم ویگت، یک آلمانی بی‌سواد، یونیفرم نظامی بر تن می‌کند و خودش را در قالب افسری نظامی جا می‌زند. این اتفاق، ماجراهای جالبی را در ادامه رقم می‌زند.

درباره‌ی کتاب سروان کوپنیک

کتاب سروان کوپنیک (The Captain of Köpenick)، خواننده را با نمایشنامه‌ای کلاسیک از ادبیات آلمان همراه می‌کند. کارل زوکمایر (Carl Zuckmayer)، نویسنده‌ی نمایشنامه، چهره‌ای سرشناس در ادبیات نمایشی آلمان به حساب می‌آید. این نمایشنامه‌نویس شهیر، جوایز و افتخارات متعددی از جمله جایزه‌ی کلایست، مدال شهر گوتینگن، جایزه بزرگ دولتی اتریش برای ادبیات و حلقه‌ی سالزبورگ را در کارنامه‌اش دارد. نمایشنامه‌ی پیش رو، برداشتِ آزاد جان مورتیمر (John Mortimer) از نمایشنامه‌ی سروان کوپنیک است.

کارل زوکمایر، ساختار نمایشنامه‌ی سروان کوپنیک را در 3 پرده و 21 صحنه نوشته است. نسخه‌ی بازنویسی‌شده‌ی پیش رو، به 2 پرده کاهش یافته و هر کدام از این پرده‌ها به ترتیب در 10 و 7 صحنه اجرا می‌شوند. داستان در حدود سال 1900 میلادی در برلین و کوپنیک روایت می‌شود. یونیفرم در این نمایشنامه، نقشی محوری دارد و بین افراد مختلف، دست به دست می‌شود. ماجراهای جالب این یونیفرم، آن را به عنصری مهم در نمایشنامه‌ی سروان کوپنیک تبدیل کرده است.

شورش سروان کوپنیک علیه قوانین خشک نظامی

در ادامه‌ی این نمایشنامه‌ی انتقادی، یونیفرم مذکور از سمساری سر درمی‌آورد. از طرف دیگر، ویلهلم فوگت، کفاشی است ماهر که بیشتر عمر خود را در زندان سپری کرده. فوگت، خدمت سربازی نرفته است. با این حال از آنجایی که زندانبانی نظامی داشته، راه و رسم خدمت در ارتش را یاد گرفته است. در ادامه‌ی نمایشنامه‌ی سروان کوپنیک، فوگت، یونیفرم را پیدا می‌کند. شخصیت اول داستان که هرگز در نظام خدمت نکرده، با پوشیدن این یونیفرم به یک نظامی تمام‌ عیار تبدیل می‌شود. فوگت، گروهی از سربازان را به خدمت می‌گیرد و به شهرداری کوپنیک حمله‌ور می‌شوند. کارل سوکمایر، نمایشنامه‌ی سروان کوپنیک را با انتقادی جدی به قوانین خشک و نظامی زده‌ی آلمان دوران ویلهلمی، به پایان می‌رساند.

کتاب سروان کوپنیک را انتشارات قطره با ترجمه‌ی یدالله آقاعباسی، چاپ و روانه‌ی بازار کرده است.

در نکوداشت کتاب سروان کوپنیک

• نمایشنامه‌ی سروان کوپنیک، یکی از آثار برجسته‌ی کارل سوکمایر در هجو نظامی‌گریِ پروسی است. (بریتانیکا)

اقتباس‌های سینمایی و فرهنگی از کتاب سروان کوپنیک

• فیلم سینمایی سروان کوپنیک به کارگردانی هِلموت کویتنر، محصول 1956
• سریال سروان کوپنیک، به کارگردانی رودولف کارتیه، محصول 1958
• سریال تلویزیونی سروان کوپنیک، با هنرپیشگی دونالد پلیسنس، محصول 1974

کتاب سروان کوپنیک برای شما مناسب است اگر

• به مطالعه‌ی آثار ادبیات نمایشی آلمان قرن بیستم میلادی علاقه دارید.
• از خواندن نمایشنامه‌هایی که قدرت نظامی در آن‌ها نقد شده، لذت می‌برید.
• خواننده‌ی نمایشنامه‌هایی در ژانر بلک کمدی با درونمایه‌ی سیاسی هستید.

در بخشی از کتاب سروان کوپنیک می‌خوانیم

فون شلتوف: (با دلخوری زیاد) این می‌فهمه چه‌کار داره می‌کنه؟ اینجا خارج از حوزه‌ی نظامیه. من اسم و شماره‌ش رو بر‌می‌دارم...

دکتر جلنک: لازم نیست قاطی این موضوع بشی...

سرباز: (همان‌طور که پولی را به‌طرف خود می‌کشاند.) بیا تو بغلم، عزیزم. آره. یه‌ذره تکون بخور. این اون مانوریه که من به‌خاطرش رفتم تو ارتش. (فریاد می‌زند.) نوشیدنی! خرگوش‌های لباس‌شخصی!

فون شلتوف: من تحمل این یکی رو دیگه ندارم. دیگه داره کفرم بالا می‌آد.

دکتر جلنک: (با غرور پیشخدمت را با بشکن صدا می‌زند و او نمی‌آید.) گارسون، صورت‌حساب.

سرباز: نوشیدنی بیارین... خاطی، بازداشتی!

پیشخدمت: (سینی آماده می‌کند.) دارم می‌آم، جناب تیمسار.

سرباز: تیمسار؟ آره، این درسته. من یه درجه‌ی تیمساری یه جایی دارم. نوشیدنی بیار، تا پوتین نکردم تو هرچی‌نه‌بدترت، لات بی‌سروپا!

کاله: (به ویگت) موش. نظر من رو بخوای، می‌گم موش رو انتخاب کرد.

ویگت: ولی کاله... نکته‌ش رو نمی‌گیری؟ این یه موش یونیفرم‌پوشه.

فون شلتوف: تحملش رو ندارم، بهت می‌گم دیگه تحملش رو ندارم. زنه نشسته رو یونیفرمش!