نقد، بررسی و نظرات کتاب میدگارد 9: رنگین کمان آفرینش - بخش دوم - احمدرضا صالحی
4.8
205 رای
مرتبسازی: پیشفرض
نارین نصرتی
۱۴۰۳/۰۷/۲۰
133
خسته نباشید میگم به نویسنده ماهر این رمان دوست داشتنی که ما رو تونسته ۹ جلد به دنبال خودش بکشونه. به شدت منتظر جلد های بعدی داستان هستم و امیدوارم که ما رو دوباره این همه منتظر نزارین 👌🏻 توی این دو جلد حضور اریا خیلی کمرنگ تر بود نسبت به جلد های قبل ولی این لازمه کار بود که ابهامات و حفره های داستانی که وجود داشت با این دو جلد برطرف بشه. تعداد شخصیت ها خیلی بیشتر شده ولی امیدوارم که از کیفیت شخصیت پردازی کرکتر ها کم نکنه. مخصوصا کسایی مثل خفقان و صوفیا که بنظرم نقطه قوت داستان حساب میشن مخصوصا خفقان که به شدت کار هاش با منطق و برنامه جلو میره همه رو تونسته تحت کنترل خودش در بیاره واقعا شخصیت کم نظیری داره بعضی دوستان به شخصیت پردازی اریا انتقاد کرده بودن که قدرت خاصی نداره و بدون برنامه و نقشه خاصی شیرجه میزنه توی دل دشمن. بنظرم چیزی که بیشتر از همه MC یه داستانی رو متمایز و خاص میکنه اینه که اصلا قدرت خاص و منحصر به فردی نداشته باشه و ما بتونیم سیر تحول و رشد فکری و استراتژیک فرد رو دنبال کنیم اگه غیر این باشه که اصلا نکته جالبی نمیمونه برای گفتن (البته همچنان امیدوارم که development بیشتری رو توی شخصیت و کار های اریا داشته باشیم) داستان سرپینا هم که واقعا غم انگیز و جالب بود و تونست خیلی از اتفاق هایی که افتاده رو توجیه کنه که یکی دیگه از نقاط قوت داستان بود امیدوارم اقای صالحی عزیز همینجوری پر قدرت جلو برید و هرچه زودتر بتونید داستان رو کامل کنین
سلام و عرض ادب خدمت آقای صالحی؛ میدگارد جهانی بود که از لحظه همراهی با داستان و ماجراجویی کارکترهای اون همیشه ازش لذت بردم. جاهایی از هیجان زیاد میخواستم جیغ بزنم و بعضی جاها میخواستم یه سری از کارکتر هارو با دستای خودم خفه کنم، خیلی جاها با انجمن خندیدم و در بخش های انتهایی جلد نهم که اصلا از خودم انتظارش رو نداشتم برای آریا اشک ریختم، برای تمام این لحظات از خالق میدگارد سپاسگذارم. نکته اول اینکه کارکتر های هفت جلد قبل نقش خیلی کمتری داشتن و شاهد کارکترهای جدید زیادی بودیم، خیلی از ابهامات که در جلدهای گذشته ذهن مخاطب رو درگیر میکرد حل شد. نکته دوم، آریا با کمک خواهرهای رنگین کمان پیشرفت چشمگیری داشت و بالاخره فرصت پیدا کرد قدرت هاشو به دست بگیره هر چند که بسیار کم بود و به تسلطی که برای رویارویی با ایزدانی همچون افدرا که در آینده با اونها روبروست بسیار ناچیزه. نکته ای که از همه جالبتره! داستان به طور کلی از این رو به اون رو شد، دلیل بسیاری از رفتارهای خفقان با نسیم و کاظم مشخص شد، هر چند زمانی هم که معلوم نبود بنده با اقتداری که از خفقان دیدم میدونستم دلیل خوبی برای دشمنیش داره. یک درخواست دارم لطفا صوفیا رو پر قدرت به داستان برگردونید از خفن ترین شخصیت های داستانیه که دیدم. در کل جلد های ۵ و بخش پایانی ۷ و جلد ۸ از بین اینهایی که تا حالا نوشتید به نظر من بهترین ها بودن از نظر گیرایی داستان و اتفاقات اون و شیوه پرداخت و پیچش داستان بسی برام جذاب بودن. پرش های زمانی برای فهم داستان و گذشته کارکتر ها لازم بود، در نتیجه نقدی بهش وارد نیست. باورم نمیشه این دو جلد آخر واقعا رفته ارشاد اسلامی و برگشته، حاوی صحنه های بزرگسالانه خیلی زیادی بود. منتظر ادامه هستم.
خفن ترین و قوی ترین قلمی که خوندم، بعد اینکه کارای آقای صالحیو خوندم بقیه ی رمانا برام مثل داستان بچگانه میمونه، حتی کپی هایی هم که از میدگارد کردن خیلی بچگانست. این مجموعه جذاب ترین مجموعیه که منو جذب خودش کرده و برخلاف کسایی که همش میگن که پس چرا تموم نمیشه، من دعا دعا میکنم که واقعا هیچوقت تموم نشه. با همه ی شخصیتای این مجموعه زندگی کردیم، با آریا بزرگ شدیم و پیشرفتشو دیدیم، با صوفیا لجبازی کردیمو عاشق شدیم، با تینا مادری کردیم، با خیلی از شخصیتا خندیدیم و با مرگشون گریه کردیم. برای همین نمیخوام تموم بشه، میخوام با بچه های گروه درمورد معماهای کتاب صحبت کنیم و کتابو کشف کنیم، بعدِ چند روز که روشون بحث کردیم و به توافق رسیدیم که کدوم نظریه درسته، آقای صالحی بیاد و کل نظریه های مارو زیر سوال ببره. لطفا عاشق این کتاب باشید. عاشقانه بخونیدش و ازش لذت ببریدممنون از آقای صالحی برای دنیای زیبایی که برامون خلق کردن.
واای، خدای من از طرفی اونقدر جذب کتاب شدم که دلم میخواد پرواز کنم و از طرف دیگه میدونم تا مدت ها هیچ کتابی بعد میدگارد به دلم نخواهد نشست اینقدر این دو جلد زیبا و بهنگام ساخته و پرداخته شده بود که در مقوله هیچ تعریفی نمیگنجه.آرایه های ادبی زیبا در کنار متن روان و قابل لمس فضا سازی دوسداشتنی با قلم استاد صالحی همه و همه یک داستان کامل و باورنکردنی رو بوجود آورده بود که فوق العاده بود. در طول مدتی که مشغول مطالعه بودم کاملا از دنیای مادی خارج و محو داستان شدم. به جرات یکی از شاهکارهای حماسی ادبی در ژانر گمانه زن همین میدگارده و این مساله برای کسانی مثل من که خوره کتابند کاملا مشهود و ثابت شده است. متاسفم برای کسانی که با نقد منفی سعی در بد جلوه دادن چنین شاهکارهایی میکنندهرچند خدشه ای وارد نمیشود اما کاملا مشخص است که برخی کامنت ها کاملا مغرضانه و از روی حسادت است
سلام 🤕 بلاخره خوندن جلد نه تموم شد ولی غم که پایانی داشت بدجور دلم اذیت کرد ب خصوص ک میدونم تا یه سال دیگه باید صبر کنم تا جلد ده برسه
ولی خداروشکر که تونستم جلد نه بخونم
خب آقای صالحی شخصیتها خیلی زیاد شدند تازه هم زاداکوپ هم پسر سرپینا دراومده آه چه خبره همه فامیل هم هستن؛ آریا که اگه میخواد پیشرفت کنه ما مو به مو و جزء به جزء تمریناتش بلید همراهش بشیم؟ یعنی نمیشه یکم مونتاژ کرد؟ بعد همیشه تمریناتش کامل نمیکنه مثلا الان خودش بعنوان دهشت تاریکی آموزش کانل دریافت نکرد تازه رز هفت گیتی هم خب آموزشش یاد نگرفت
موندم آریا تو چی خوبه؟ ولی شاید شما میخاین بمون برسونین که آریا یه آدمیزاد که کم و پیش شبیه ما هم میشه ولی واقعا از نظر شخصیت خیلی هندز بچه اس چرا اقتدار نداره؟ فقط بلده یواشکی اشک بریزه یا از تمرینات غش کته یا عصبانی بشه و ع یادش دیوار بلرزونه
آقای صالحی تو این جلد گذاشتی جدی جدی آریا ول کنم و عاشق خفقان بشم 😄 اوووف چقد اقتدار و نبوغ فکری داره! کاش آریا شبیهاش بشه
بنظرم حق از اول با خفقان بود و اون با بدگمانیهای بقیه مظلوم شده و شخصیت مثبتی داره و اونی که واقعا بده همون ملکه نسیم با شاه کاظم بی فایده
ولی دوباره میگم قبلا تو جلد هفت هم گفتم زیاد جز نگر نباشین خوبه اگه یکم ما کنجکاو بشیم و ادامه اتفاقات ندونیم
چرا ما باید تمام اتفاقات شخصیتها بدونیم
من الان اگه شخصیت جدیدی میبینم حالم بهم میخوره چون حس دارم الان مو به مو از کودکی تا بزرگیش باید ببینم
ولی این همه نقد به معنی بدی اثر نیست!!! شما نابغه هستین واقعا شاهکار ساختین
من از وقتی که دانش آموز و الان ک دانشجو هستم هرجا نام از کتب فانتزی میاد؛ کتاب میدگارد معرفی میکنم خدا قوت... آقای صالحی
ولی خداروشکر که تونستم جلد نه بخونم
خب آقای صالحی شخصیتها خیلی زیاد شدند تازه هم زاداکوپ هم پسر سرپینا دراومده آه چه خبره همه فامیل هم هستن؛ آریا که اگه میخواد پیشرفت کنه ما مو به مو و جزء به جزء تمریناتش بلید همراهش بشیم؟ یعنی نمیشه یکم مونتاژ کرد؟ بعد همیشه تمریناتش کامل نمیکنه مثلا الان خودش بعنوان دهشت تاریکی آموزش کانل دریافت نکرد تازه رز هفت گیتی هم خب آموزشش یاد نگرفت
موندم آریا تو چی خوبه؟ ولی شاید شما میخاین بمون برسونین که آریا یه آدمیزاد که کم و پیش شبیه ما هم میشه ولی واقعا از نظر شخصیت خیلی هندز بچه اس چرا اقتدار نداره؟ فقط بلده یواشکی اشک بریزه یا از تمرینات غش کته یا عصبانی بشه و ع یادش دیوار بلرزونه
آقای صالحی تو این جلد گذاشتی جدی جدی آریا ول کنم و عاشق خفقان بشم 😄 اوووف چقد اقتدار و نبوغ فکری داره! کاش آریا شبیهاش بشه
بنظرم حق از اول با خفقان بود و اون با بدگمانیهای بقیه مظلوم شده و شخصیت مثبتی داره و اونی که واقعا بده همون ملکه نسیم با شاه کاظم بی فایده
ولی دوباره میگم قبلا تو جلد هفت هم گفتم زیاد جز نگر نباشین خوبه اگه یکم ما کنجکاو بشیم و ادامه اتفاقات ندونیم
چرا ما باید تمام اتفاقات شخصیتها بدونیم
من الان اگه شخصیت جدیدی میبینم حالم بهم میخوره چون حس دارم الان مو به مو از کودکی تا بزرگیش باید ببینم
ولی این همه نقد به معنی بدی اثر نیست!!! شما نابغه هستین واقعا شاهکار ساختین
من از وقتی که دانش آموز و الان ک دانشجو هستم هرجا نام از کتب فانتزی میاد؛ کتاب میدگارد معرفی میکنم خدا قوت... آقای صالحی
ممنون از استاد صالحی محترم بابت میدگارد عزیز💓
خب با خوندن کتاب آدم میتونه برای دقیقهها و ساعتهای زیادی از دنیای واقعی دور بشه,,
اما با میدگارد حتی بعد از اتمام مطالعه باز هم در دنیای اون سیر میکنه., وصحنه ب صحنه کتاب رو دوباره مرور میکنه و خودش رو داخل اون دنیا میبینه.
تو این جلد از کتاب به خیلی از سوالاتی که پیش اومده بود جواب داده شده و خیلی عالی اتفاقات گذشته رو که تو آینده تاثیر داشته توضیح داده شده,
از رشد و شکوفایی آریا گفته شده خب آریا یک نیمه انسان و پری هست که داره کم کم به نقطه اوج خودش میرسه و انجمن پریزاد که خیلی عادی و راحت در کنار هم مشکلات رو سپری میکنن و در کنار هم زندگی میکنن
از خفقان که خیلییییی مرموز و غیر قابل حدس و پیش بینی هست. و فکر کنم خود پیشگو باشه
البته خیلی سوالات جدید پیش میاد که دقیقا افدار کیه چقدر قدرت داره دنبال چی میگرده, گایا چرا انقدر مرموزه, دختر هئومه چی میشه و کجاست
یا اون کسی که کیارش آزادش کرد کیه دقیقا
چه قدرتی داره چرا زمهریر گفت دیجور بازنده هست دربرابر اون آیا قدرت خیر هست با شر؟
آیا ملکه نسیم که قلبشو آریا بیرون آرود که در اصل قلب زمهریر بوده
دوباره بدست فرزانه با قلب خودش به زندگی بر میگرده؟
وای فقط امیدوارم جلد جدید زودتر از این جلد منتشر بشه
چون این جلد واقعا خیلی طول کشید تا منتشر شده
ممنون از استاد صالحی بزرگوار 🌺
ممنون از کتابراه 🌸
خب با خوندن کتاب آدم میتونه برای دقیقهها و ساعتهای زیادی از دنیای واقعی دور بشه,,
اما با میدگارد حتی بعد از اتمام مطالعه باز هم در دنیای اون سیر میکنه., وصحنه ب صحنه کتاب رو دوباره مرور میکنه و خودش رو داخل اون دنیا میبینه.
تو این جلد از کتاب به خیلی از سوالاتی که پیش اومده بود جواب داده شده و خیلی عالی اتفاقات گذشته رو که تو آینده تاثیر داشته توضیح داده شده,
از رشد و شکوفایی آریا گفته شده خب آریا یک نیمه انسان و پری هست که داره کم کم به نقطه اوج خودش میرسه و انجمن پریزاد که خیلی عادی و راحت در کنار هم مشکلات رو سپری میکنن و در کنار هم زندگی میکنن
از خفقان که خیلییییی مرموز و غیر قابل حدس و پیش بینی هست. و فکر کنم خود پیشگو باشه
البته خیلی سوالات جدید پیش میاد که دقیقا افدار کیه چقدر قدرت داره دنبال چی میگرده, گایا چرا انقدر مرموزه, دختر هئومه چی میشه و کجاست
یا اون کسی که کیارش آزادش کرد کیه دقیقا
چه قدرتی داره چرا زمهریر گفت دیجور بازنده هست دربرابر اون آیا قدرت خیر هست با شر؟
آیا ملکه نسیم که قلبشو آریا بیرون آرود که در اصل قلب زمهریر بوده
دوباره بدست فرزانه با قلب خودش به زندگی بر میگرده؟
وای فقط امیدوارم جلد جدید زودتر از این جلد منتشر بشه
چون این جلد واقعا خیلی طول کشید تا منتشر شده
ممنون از استاد صالحی بزرگوار 🌺
ممنون از کتابراه 🌸
بسیار عالی بود این جلد و واقعا لذت بردم از خوندنش (اسپویل ممکنه باشه) اتفاقات زیادی افتاد از جمله شخصیت سازی خوب خفقان که مشخص شد تمام کارهاش طی یک برنامه ریزی چند هزارساله بوده، در عوض شخصیت کاظم درست پرداخته نشده در حالی که تو این جلد فهمیدیم سروکار اهریمن های باستانی بیشتر با کاظمه نه خفقان که مطمئنا در جلدهای بعدی بیشتر میپردازه بهش، شخصیت جدیدو مرموزی به نام جادوگر فرزانه وارد این جلد شد که من حس کردم میتونه یکی از همون هفتا اهریمن باستانی هم باشه یا اینکه خدمتگذارشونه، تو یجا فرزانه در مورد سکویا میگه زنده بودنش یعنی اینکه اون نفرین هنوز وجود داره که معلوم نیست این نفرین چه ربطی به آریا داره (هر چی هس زیر سر بائوباب شاهه)، متاسفانه هر کی میمیره یجوری دوباره برمیگرده و حتی ممکنه سرپینا هم برگرده البته بعید میدونم ولی شیث و سوسا وسروش و نسیم که صددرصد برمیگردن اون جوون مو بلند در مراسم ازدواج هم آریا بود که احتمالا آینده همین آریای کنونی با قدرت بیشتره، نمیدونم از کجا یهو نسرم عاشق دلخسته آریا شد (یجورایی همه عاشق آریا شدن دیگه) حتی سکویا هم بنظر میرسه آریا رو دوست داره ولی نقش بازی میکنه و پایان داستان که به زیبایی و غمانگیزی اتفاق افتاد باید ببینیم آیا نفرین سرپینا ربطی به اهریمن های باستانی داره یا نه، نسیم که تا قبل سرپینا فکر میکردم ممکنه شخصیت آنچنان بدی نباشه ولی بعد سرپینا نظرم عوض شد سوالی که میمونه اینه که سورنا تقریبا ۲۰سال قبل مرد و به خدمت افدرا دراومد چطور توی عروسی سرپینا که برا ۱۴هزارسال قبله حضور داشته؟ بهر حال این جلد خیلی قوی بود و واقعا لذت بردم تمرکز بیشتر به نقش های دیگه بود تا اصلی و علت و معلول هارو بهمون نشون داد ممنون از نویسنده گرامی
سلام به آقای صالحی نویسنده توانمند تیتر وار میگم تا مطلب طولانی نشه جهان سازی 10شخصیت پردازی 8پلان بندی 9مبارزه 9قهرمان اصلی 7قهرمان خاکستری 10توضیح مختصر در مورد قهرمان اصلی که پایین تمرین نمره رو بهش دادم. قهرمان این داستان نه هوش مبارزه بالایی داره نه هوش استراتژیک داره. هر قدرتی هم داشته باشه در ابتدای مبارزه شمشیر عقرب خود رو می کشه و حتی توسط چیتان زخمی میشه و در انتهای هر نبردی یکی نجاتش میده. در کل اگه شخصیت اصلی نبود تا حالا هزار بار مرده بود. یک پلان خفقان میخواد نسرم و صوفیا رو بکشه. وقتی میخواد نسرم رو بکشه کاظم در حال تخمه خوردن هست. ولی وقتی خفقان میخواد صوفیا رو بکشه میاد و وساطتت می کنه. به نظرم یک پدر باید به فکر دختر خودش باشه نه خط اصلی داستان. حتی اگه بعدا شخصیت منفی داستان بشه باز هم باید همون طور ریاکارانه به روش قبلیش ادامه بده و از دخترش حمایت میکرد. از این مدل پلانها که شخصیت ها نسبت به خط داستان فعال تر از نسبت خانوادیگیشون هستند زیاد تکرار شده. ولی در کل این داستان بهترین مدل ایرانی این سبک داستان هست و از خوندنش حسابی لذت میبرید.
سلام و عرض خسته نباشید خدمت نویسنده محترم، این سری نهم میدگارد، منو به این فکر واداشته که آیا نویسنده از جلد اول برای الان برنامه ریز کردن؟ یعنی از چند سال پیش خط داستان رو تعیین کردن؟ چون تمام نقطههای کور از جلد اول تا جلد ۸ کم کم داره روشن میشه، و همیشه برای من بعضی از قسمتا سوال بی جواب بود که این جلد پاسخ درصد زیادیشو داد،
واقعا شگفت انگیزه این همه نبوغ و خلاقیت، اما با تمام لذتی که بردم و با خوندن هر خط کتاب تحسینکردم نویسندهی عزیز رو، اما یک ستاره کمتر دادم اونم فقط به خاطر صحنههای مثبت ۱۸ که آقای صالحی در متن گنجانده بودن، و نیازی نبود برای جذابیت داستان اینقدر با جزئیات تعریف بشن،، صحنه آموزش آریا توسط آبگینه، یا شوخیهای دینارگل و همسرش، سرپینا و سروش... واقعا نیازی بهشون نبود، و شرم خوندن ابن قسمتها جذابیت داستان رو دچار انحراف میکنه، بزارید داستان همون سیر معصومانه خودش رو پیش ببره، خواهشا در جلد بعدی بیشتر رعایت کنید،
واقعا شگفت انگیزه این همه نبوغ و خلاقیت، اما با تمام لذتی که بردم و با خوندن هر خط کتاب تحسینکردم نویسندهی عزیز رو، اما یک ستاره کمتر دادم اونم فقط به خاطر صحنههای مثبت ۱۸ که آقای صالحی در متن گنجانده بودن، و نیازی نبود برای جذابیت داستان اینقدر با جزئیات تعریف بشن،، صحنه آموزش آریا توسط آبگینه، یا شوخیهای دینارگل و همسرش، سرپینا و سروش... واقعا نیازی بهشون نبود، و شرم خوندن ابن قسمتها جذابیت داستان رو دچار انحراف میکنه، بزارید داستان همون سیر معصومانه خودش رو پیش ببره، خواهشا در جلد بعدی بیشتر رعایت کنید،
سلام بر نویسنده عزیز و خلاق جناب اقای صالحی هیچوقت اینقدر حرص نخورده بودم تو عمرم سر کسی انصاف و بزاریم این جلدو با احساس حرص در اخر تموم کردم من با هیچی از مطالب کتاب مشکلی نداشتم ولی اونقدر حسم با حس اریا قاطی شد که با حسرتهای اون داغونم کرد کاش اخرش رو اینجوری تموم نمیکردید کاش یکمی از ادامه جریان جنگ و اریا میزاشتین و مثل هیجان جلد 7 ادم با حس هیجان جلد و تموم میکرد نه با حس حسرت ولی یه خواهش دارم از نویسنده اونم جلد بعدی رو اگر بتونه زودتر حلش کنه واقعیتش اصلا با این احساسات منفی اصلا کیف نکردم البته یه چیزی هم بگم اونجوری که معلومه اینسری چاشنی +18 بودن داستان خیلی بیشتر از جلدهای قبلی بود اونا هم باحال بود از نویسنده محترم جناب اقای احمد رضا صالحی عاجزانه خواهش میکنم حتما اینسری جلد بعدو زودتر منتشر کنه
اقای صالحی همانطور که در قسمتهای قبلی به شما عرض کردم متاسفانه حساب بانکی شما با افزایشی که داشت نهایتا به از دست دادن اعتبارتان نزد کارشناسان ادبی پایان داد شما برای هرچه طولانیترکردن این رومان و کسب درامدبیشتر انقدر کارکترهای بی شمار انهم در زمانهای مختلف کلاف این رومان را انقدر در هم پیچیده کردید که کلا از اختیارتان خارج شد و همانگونه که پیش بینی میشد انقدر تناقضات در جلدهای اخر زیادشده که مشخص کند شما هنوز ظرفیت چنین مجموعههای طولانی را قادر به مدیریت نیستیدای کاش این کتاب را خیلی زودتر جمع میکردید و دنبال تجربه خلق مجموعهای دیگر میرفتیدواقعامتاسف شدم که شرافت نویسنگی و نبوغتان را فدای زیاده خواهیهای مالی کردید حال دیگر یک صدم شوقی که اوایل برای مطالعه جلد بعدی در انتظار سپری میکردم وجود ندارد و ترجیح میدهم انرا پایان گرفته فرض کنم
حقیقتا این مجموعه کتاب اگه قرار بود به یه مجموعهی تلویزیونی تبدیل بشه قطعا پرهزینهترین سریال تاریخ سینما اما به قطع پربینندهترین هم میشد. و واقعا مایهی تاسفه که نویسندگانی این چنین رویاپرداز با قلمی هنرمند داریم و من حتی نسخهی چاپی اسن کتابهارو در قسمت پرفروش کتاب فروشیها ندیدم به جاش کلی کتاب زرد ترجمه شده توی این قسمت دیده میشه. این مجموعه کتاب که به خوبی میشه توانایی و رشد قدرت قلم نویسنده رو از جلد اول تا این جلد به وضوح درش دید به نظرم میتونه در صورت ترجمه شدن حتی از مجموعه هری پاتر رولینگ ستون هم موفق تر عمل کنه در بازار جهانی. به هر حال پیشنهادیه که امیدوارم به گوش نویسندهی هنرمند این کتاب برسه و یه روزی یه سریال پر محتوا درمورد این مجموعه کتاب در سطح سینمای جهانی ساخته بشه.
با آرزوی موفقیت برای شما حناب آقای صالحی💐
با آرزوی موفقیت برای شما حناب آقای صالحی💐
باسلام خدمت آقای صالحی مثل بقیه فصل ها این دفعه هم عالی بود تشکر فراوان از شما. کتاب بقدری زیباست که دلم نمیخواد تموم بشه جالب اینه دوسال منتظر چاپ بعدی میمونیم اونوقت تو دو روز تموم میکنیم دوتا سوال داشتم یک اینکه چرا دیگه آریا از شرکان کمک نمیگیره و یا ازقصر قاصد هفت وادی هردفعه که نیرویی جدید بدست میاره نیروهای قبلی فراموش میشه حالا قصر کراسوس رو میگیم چون خودش پیداشده ولی شرکان خیلی جاها میشده ازش کمک بگیره. و مطلب دوم اینکه به گذشته همه اشاره شد جز تاراسارنوش توجلد پنج به گمانم بافترس که حرف میزد میگفت زندگی پیچیده ای داشته که کسی نمیدونه و اینکه چرا رابطش باقطمیر بهم خورد اونا که واقعا همو دوست داشتن این خیلی ذهنمو درگیر کرده لطفا تو چاپ های بعدی اگر میشه کمی به زندگی گذشته تارا اشاره کنین بسیار ممنون و متشکر ازشما
سلام وقت بخیر آقای صالحی پرداختن به موضوعات که در جلدهای قبلی گنگ بود جذابیت کتاب رو بهتر کرد اما نقش آقای آریا که از نظر من نقش اول و شخصیت مقبول من هست در این دو جلد به صورت محسوسی کم رنگ شده که بهتر هست بیشتر روی شخصیت اصلی داستان تمرکز کنید. دو تا مطلب دیگر هست که پراکندگی مطالب زیاد هست از این شاخه به شاخهی دیگر پریدن مطلب رو برای خواننده گنگ میکنه و مطلب از دست خواننده خارج میشه البته این برخورد در سریال 45 دقیقهای قابل قبوله ولی در کتابی که 3 الی 4 روز طول میکشه یکم سخت میشه البته این روش خوبیهایی هم داره اما بهتر کم رنگ بشه دوم استفاده از عبارات شب جمعهای که زیاد مشهود بود البته این موضوع حتما رسیدگی کنید فرهنگ وسنن ما با این روش (رک و بی پروا) صحبت کردن میانه خوبی ندارد. ممنونم که این قدر پر انرژی و مصمم هستید. پاینده باشید
باید گفت مشخص که عشق آریا به تینا (دینارگل) یکطرفه بوده و تینا از اول هم عاشق آریا نبوده وگرنه با یکی دیگر ازدواج نمیکرد هرچندکه حافظهاش را از دست داده باشد، زیرا اول عشق از عقل نیست که اگر حافظه از دست برود فراموش شود، دوم برپایه همه داستانهای عاشقانه و همان پایه اول حتی با وجود ازدست رفتن عقل باز یک عاشق چیزهای درونش جلوی اینکه عشق خودش را فراموش کند و با دیگری پیوند ببندد را مانع میشود هرچند که خود دلیلش را نداند. آریا همان زمان که دینارگل یا همان تینا عاشق پارسیس شد و با او ازدواج باید میفهمید که عشقش یک طرفه هست و پیگیرش نمیشد. همیشه گفت عشق یکطرفه مایه دردسر است. بنتبرا خمین دلایل که برای عشق ندشتم، نمیتوان گفت پارسیس سواستفاده کرده گرچه نویسنده در جاهایی از کتاب شاید ناخواسته چنین کوشیده باشد.
تینا یا دینارگل حتی حضور آریا را وقتی نزدیکش متوجه نمیشود پس عاشقش نبوده از اول. با پارسیس هم که با میل خودش ازدواج کرده است.
شاید هم بهتر باشد بگوییم اصلا عشق یک چیز ساختگی هست و وجود ندارد.
چون ادعا میشود عقل و دانش، عشق را نمیفهمد بعد بطرز خنده داری با ازدست رفتن حافظه که آن هم فقط انبار ذخیره داده، اطلاعات و دانش عقل هست عشق فراموش میشود؟؟؟
تینا یا دینارگل حتی حضور آریا را وقتی نزدیکش متوجه نمیشود پس عاشقش نبوده از اول. با پارسیس هم که با میل خودش ازدواج کرده است.
شاید هم بهتر باشد بگوییم اصلا عشق یک چیز ساختگی هست و وجود ندارد.
چون ادعا میشود عقل و دانش، عشق را نمیفهمد بعد بطرز خنده داری با ازدست رفتن حافظه که آن هم فقط انبار ذخیره داده، اطلاعات و دانش عقل هست عشق فراموش میشود؟؟؟
فقط میتونم بگم مغزم منفجر شد بعد از جلد نهم اونم تا صفحه 50 حتی و ربع ساعت هنگ بودم از اتفاقاتی که افتاده و این حجم از قشنگی، غیر قابل درک، غیر قابل پیش بینی و شاهکاری فقط از یه نویسنده توی دنیا برمیاد اونم شماس آقای صالحی اگر این پیام رو میخونید خواسم بگم بهتون واقعا بهترین هستن و خسته نباشید خدمت شما بابت این رمان همه چیز تموم که ارزشش از هزار تا سریال از هزار تا بازی هم بیشتره و جذاب تر حتی!! ممنون میشم که سریع تر جلد های بعدی رو بدید و اینطور بگم زمانی که این رمان به پایان برسه قطعا یکی از دارک ترین روزا زندگیمه چون هیچ وقت همچین چیزی تا میلیون ها سال دیگ هم تکرار نمیشه مرسی از تک تک این لحظه های زیبایی که برای ما در این رمان ساختید بی نظیر هستید شما
با تشکر فراوان از کتابراه و جناب اقای صاحی فقط نقدی که میتونم از مجموعه میدگارد بگیرم اینه که هر چی داره میره جلوتر از جذابیت و هیجانش داره کم میشه و رفته رفته اون جذابیتی که خواننده هنگام خوندن کتاب بهش دست میداد و تصویر سازی میکردیم کم شده خواهشی که دارم از جناب صالحی اینه که از طنزهایی که قبلا استفاده میکرد بین کارکترها و صمیمتی که بینشون بود دوباره بهره ببره و تصویر سازی که یه خواننده هنگام خواندن کتاب بهش دست میده رو بیشتر کنه احساساتی که در جلد های قبلی بود در این چهار جلد خیلی کمتر دیده میشه ولی با این حال به اقای صالحی بابت خلق این اثر تبریک میگم و بهشون افتخار میکنم با تشکر
باسلام و خسته نباشید از جلد های اول تا الان شاهد تغییر در دیالوگ ها و نسبتا پخته تر شدن کاراکتر سازی ها هستیم ولی گاها استفاده از کلمات و اصطلاحات نا بجا باعث میشه به دانش ادبی نویسنده شک کنم مثلاً کلمه استفهام آمیز؟؟اولا ما در ادبیات فارسی چنین کلمه ای نداریم و از طریق معادل سازی متحرجم ها به فارسی اضافه شده دوم این کلمه در ادبیات به صورت استفهام استفاده میشه سوما استفهام نام یک ارابه و تکنیک ادبی هست و نویسنده به جای استفاده از تکنیک فقط نام اش بیان کرده مابقی واگذار کرده به قدرت تخیل مخاطب!! نمی دونم واقعا!!! رفته رفته از هری پاتر و کیم آف ترونز رسیدیم به انیمه ها و بازی های کنسولی
میدگارد رو تا حالا بالای ۷ یا ۸ بار از اول خوندم از موقعی که منتشر جلد ۴ بودم تا الان آقای صالحی بشدت در دو جلد دارید با فلش بکهای زیاد داستان را کش میدید و به اون اضافه میکنید یا خیلی جاها واقعا مسخره شد تو جلد هشت و نه آریا داره با هلاهل میجنگه کسی که تو جلد ۵ هم برای خفقان تو حیاط قصر مشکل ساخت داره با اون میجنگه بعد سارنوش کنده درخت برمیداره میاد وسط جنگ خونین آریا باهاش هلال رو میزنه؟ واقعا مسخره نیست؟ اصلا داستان در چنین صحنههای بشدت افول پیدا میکنه و اصلا انتظار نداشتم اگر هر کتاب دیگهای بود واقعا فرقی نمیکرد چون هیچ چیزی ندارن ولی میدگاردی که میپرستیتمش واقعا.....
میدگارد ۸ و ۹ واقعا فوق العاده بود. ارزش این همه انتظار رو داشت. هر یک خطش پر از سوپرایز بود و هنوزم کلی سوال تو ذهن خواننده جا گذاشتید اقای صالحی و این شگرد شما برای جذب مخاطب واقن تاثییر گذاره. هر چقدر ک طول بکشه منتظر میمونم تا جواب سوالاتم در جلدای بعدی رو بگیرم.من میدگارد رو تا حالا ده دفعه از جلد ۱ تا ۷ خوندم و سوالاتی برام پیش اومده بود ک انگار اصلا اقای صالحی یادش رفته اینجای داستان چی بوده و این سوال تو این دو جلد پاسخ داده شد. و حالا از ۱ تا ۹ میخونم. از خط اول جلد ۱ تو میدگارد زندگی کردم تا خط اخر فصل ۹ و روحم اونجا جا مونده.
اول از همه یه خداقوت به نویسنده کتاب میگم چون واقعا عالی بود بعضی جاها که تو فصل اول برام مبهم و سوال بود باز میشد خیلی قشنگ بودپیچیدگیشو واقعا ستایش میکنمبه طرز عجیب اونو چیزی که فکر نمیکنی یه درصد اتفاق بیفته دقیقا همون میشهآدمایی که فکر میکنی بدن واقعا نیت بدی ندارن آدمایی که فکر میکنی خوبن ذات پلیدی دارن نمیشه اصلا نه اعتماد کرد به کسی نه یک درصد حدس زدفقط اینکه تینا از آینده رفت به گذشته یهو مادر میدگارد شد قشنگ نبود جا داشت بهتر باشه واینکه رفته رفته نقش اصلیمون یعنی آریا تو کتاب داره هی کمرنگ و کمرنگ تر میشه بقیه بیشتر رنگ میگیرن
بنظرم نسبت به جلدهای گذشت این دوجلد پرش بالایی داشت. درحالی که خیلی از ابهامات جلدهای قبل رو برطرف میکرد خیلیهای دیگه هم باز خلق کرد که بنظرم خوب بود وهمچنین بخشهایی از کتاب بود که منو واقعا شگفت زده میکرد خیلی عالی بود ایده خواهران رنگین کمان فوق العاده جذاب بود ولی خب برام سوال شد که زفوروس بحدی قوی بود خواهران رنگین کمان رو مغلوب وآواره کرده بود و دریک بازه زمانیای داخل بدن اریا قرار داشت والان خارج شده وخواهران رنگین کمان تو وجود اریا هستن
پس چجوریه که با اینحال الان با وجود خواهران رنگین کمان اریا قوی تر دیده میشه تا زمان قبل که زفوروس بود
پس چجوریه که با اینحال الان با وجود خواهران رنگین کمان اریا قوی تر دیده میشه تا زمان قبل که زفوروس بود
خیلی خوبه ولی کاش اینقد طولانی نشه خسته کننده شده هر چی جلوتر میره هنوز شروع نشده انگار تازه دارن یارکشی میکنن هرجلدی که منتشر میگم کاش اخری باشه میدونم که رازالود ماجراجویی و معماییه و از اینجاخطر اسپویل هست اینکه نسیم سزوار مرگ راحتی نبود من راضی نیستم واقعا این زنیکه از اولشم آب زیرکاه بود اینقد بین انتشارش فاصله میوفته که آدم باید بره از اول همه جلداشو بخونه کاش نویسنده همه رو یجا مینوشت ومیداد بیرون با این تخیل نویسنده رو تحسین میکنم و دلم میخواد این قصه رو باور کنم ممنون از کتابراه که این اثر قشنگ رو برامون میذاره
همون طور که قبلاً گفتم: ۱. پرش زمانی خیلی خیلیی زیادی داره که واقعا لازم نبود اینهمه عقب جلو بشه ۲. هر تصوری که از هر شخصیت داستان داشتید، توی این بخش عوض میشه، یعنی اگه فکر میکردین طرف آدم خوبیه، اینجا با همون فلش بک ها معلوم میشه ک خیلی هم بد بوده۳. اینجا هم قراره مثل جلدهای قبلی، از تموم شدن کتاب توی لحظه حساس و انتظار برای اومدن جلد جدید،، حرصی بشید ۴. قلم نویسنده عالیه و البته بیشتر شبیه فیلمنامه اسو این هم جذاب ترش کرده هم گیج کننده تر۵. شخصیت گیملی خیلی جذابه کاش بیشتر حضور داشت
ضمن خسته نباشید به اقای صالحی عزیز نویسنده کتاب میخواستم بگم که لطفا تا جایی ک میتونن این مجموعه خفن رو ادامه بدن واقعا ما از جلد اول با اریا بزرگ شدیم و زندگی کردیم هرجلد داره عالی تر از جلد قبلی پیش میره و خیلی از ابهاماتی که در جلدهای اولیه بود داره برطرف میشه مثل مرگ سرپینا در همون چهارشنبه شب که در جلدهای اول ازش صحبت شده بود و....... من انقدر به این مجموعه پر هیجان عادت کردم که الان تموم شد اومدم سرچ کردم ببینم قسمت ۱۰ اومده یا نه
انقد که من سر این دو جلد تعجب کردم و هیجان زده شدم و دلم میخواست جیغ بزنم سرجلدای قبلی همچین حسایی نداشتم انقد داستان هیجانی و خوب بود که هر جا وقت پیدا میکردم فقط شروع میکردم به خوندن عالییی بود خسته نباشید میگم به اقای صالحی عزیز که با قلمشون ادم طوری تو کتاب غرق میشه که وقتی از کتاب بیرون میاد باور نمیکنه هر چیزی که خونده و تو ذهنش تصور کرده همه ش تخیلی بوده
خیلی خیلی منتظر این دوجلد بودم امیدوارم جلد بعد خیلی خیلی زودتر بیاد
خیلی خیلی منتظر این دوجلد بودم امیدوارم جلد بعد خیلی خیلی زودتر بیاد
من خیلی کتاب میدگارد و دوست داشتم هر نه جلد و هم خواندم. میدگارد کتابی بود که تو همهی جلدها من هیجان واقعی و احساس کردم. خیلی ممنونم از آقای صالحی که همچین رمان خوبی نوشته.
یادمه وقتی جلد هفتم همچین جای حساسی تموم شد و جلدهای دیگه نیومده بود خیلی ناراحت شدم و وقتی فهمیدم که جلدهای جدید اومده از خوشحالی داشتم میمردم
آقای صالحی ما بیصبرانه منتظر جلدهای جدید هستیم و امیدواریم همین طوری این داستان ادامه داشته باشه 💖
یادمه وقتی جلد هفتم همچین جای حساسی تموم شد و جلدهای دیگه نیومده بود خیلی ناراحت شدم و وقتی فهمیدم که جلدهای جدید اومده از خوشحالی داشتم میمردم
آقای صالحی ما بیصبرانه منتظر جلدهای جدید هستیم و امیدواریم همین طوری این داستان ادامه داشته باشه 💖
سلام و عرض ادب خدمت نویسنده محترم. خیلی وقت بود منتظر ادامه داستان بودم. همه درس هامو کنار گذاشتم که ببینم ادامه داستان چی میشه.. ب نظرم این سری داستان خیلی طولانی و با جزئیات بود و من که تصویر سازی ذهنی خوبی دارم انگار واقعا توی داستان بودم. اینقدر غرق داستان و شخصیت هاش شدم که حتی تو خواب هم میدیدمشون. واقعا خوشم اومد خیلی ذهن خلاقی میخواد که اینجور داستان هارو خلق کنه اونم با این جملات و توصیفها و ب این دقت بکار گیری کلمات...
واقعا خیلی عالی بود. تشکر ویژه از نویسنده خوب کتاب میدگارد، واقعا خیلی عالی هست که تونسته ۹جلد ما رو دنبال خودش بکشه، فقط یه ایراد کوچیک داره اون هم بعضی جاها خیلی مکث داره در قسمت های از داستان که می تونه خیلی سریع تر ازشون بگذره واقعیت من خودم بعضی صفحات رو نخونده رد میکردم البته باید بگم خیلی جاهاش واقعا آدم رو میخکوب می کنه وجالبتر اینکه آدم خودش رو درون داستان تصور میکنه، در کل بی صبرانه منتظر فصل های جدید هستم
درود و خدا قوت به جناب آقای صالحی نویسنده توانا در ژانر فانتزی ایرانی هرچی تعداد جلدهای کتاب افزایش پیدا میکنه قدرت ذهن باز نویسنده بیشتر تجلی پیدا میکنه این نشان از قدرت ذهن خلاق جناب صالحی داره ولی داره به حاشیه کشیده میشه و توی یه دور مسلسل وار کشیده میشه بهتره کیفیت رو فدای کمیت نکنیم ولی در مجموع مجموعه زیبا رو خلق کردند
من همیشه از جلد یک تا این جلد این کتابرو ستایش کردم و خلاقیت و هوش نویسنده رو تحسین کردم، اما در این جلد جدا از اینکه همه تمجیدهای قبلی سر جاشه یه انتقاد هم از نویسنده دارم، در این جلد صحنههایی وجود داره که به نظرم برای کودکان مناسب نیست با توجه به اینکه داستانهای تخیلی و فانتزی مورد علاقه نوجوانانه باید یکسری مصلحتها در نظر گرفته بشه
خفقان شخصیت بی نظیری که آقای صالحی خلق کرده باهوش توانا غیر قابل پیش بینی و یه شاه واقعی در مقابلش کاظم که فکر میکنم در جلدهای بعد بیشتر بهش پرداخته بشه شخص مرموز داستان میدگارد که از خیلی چیزها خبر داره و همچنین جلدهای بعد بیشتر از زمهریر و سروش و افدرا خواهیم خواند. سپاس از استاد صالحی عزیز بخاطر خلق این اثر هنری فوق العاده
واقعا کتاب عالی بود غیر از پرش های زمانی زیاد (که برای شناخت بیشتر شخصیت ها لازم بود) و طولانی شدن کتاب که کم کم داره جذابیت کتاب رو از بین می بره مشکلی احساس نکردم اصلا فکر نمی کردم منی که اصلا به کتاب علاقه نداشتم ۹ فصل کتاب خوندم! اونم از یه نویسنده ایرانی! ممنون از آقای صالحی مشتاقانه منتظر جلد های بعدی هستیم
چی میشه گفت جز اینکه فوق العاده بود؟!!! امیدوارم کتاب بعدی هرچه زودتر منتشر بشه و لازم نباشه چندسال صبر کنیم! راستش حس میکنم روند داستان داره یکم پیچیدگی به خودش میگیره و امیدوارم توی جلد بعدی این پیچیدگی کمتر وجود داشته باشه. ولی اون قسمتی که آریا دینارگل و پارسیس رو در کنار هم دید واقعا درد داشت.
با اینکه کتاب فوق العاده بوده تا اینجا ولی یک انتقاد دارم. بعضی جاها مهارت ها و جادوهایی که شخصیت ها به کار میبرن در مقابل هم گنگه یعنی جاهایی که حریف مرتبه روحی بالاتری داره و از قدرت و عظمت ابعاد روحی اون شخصیت توصیف زیادی شده یکهو طرف مقابلش به راحتی بهش چیره میشه، اگر روی این مورد کار بشه داستان قوی تر میشه.
داستان کتاب رو بسیار دوست دارم و از نویسنده محترم بابت خلاقیت و نثر قویشون هم تشکر میکنم هم تبریک میگم. ولی این فلاش بکها و تعدد زیاد شخصیتها یکم داره گیج کننده و اذیت کننده میشه جوری که آدم سررشته داستان رو گم میکنه و واقعا حوصله ادم نمیکشه که در هرمرتبه بیش از صدصفحه رو بخونه.
خب یه نقد که به نویسنده دارم اینه که داستان های فرعی بیش از حد زیاد بود، دقیقا جایی که هیجان داستان بالا می رفت ۵۹ صفحه داستان فرعی (یا هر چی که اسمش هست) بود و همه هیجان تا دوباره به اونجا برسیم از آدم می رفت، برعکس جلد ۶ و ۷ خیلی برام دلپذیر نبود (همه جاهای خوبش، ای بابا)