نقد، بررسی و نظرات کتاب دختر کشیش - جورج اورول

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
Fatemeh Keshvari
۱۳۹۷/۰۲/۱۹
جورج اورول در این کتاب به ظرافت و در کمال سادگی نشان میدهد که چگونه سرگذشت نوشته شده و از پیش تعیین شده و کهنه انسان را در خود میکشد... و هرگاه درهایی جدید و نو به تقابل با تن کهنگی‌ها گشوده میشود، چگونه باورهای منسوخ نسبت به ان مقاومت کرده و با نیرویی چند برابر هرچیز جدید و متفاوت را لگدکوب کرده و دوباره خودش را جایگزین ان میکند... دوروتی محکوم و محتوم به آن سرنوشت بود چه زمانی که معلم شد و چه زمانی که دختر کشیش بود... به عنوان یک روان تحلیلگر بر این باورم که تنها راه تغییر سرنوشت منتقل شده از نسل قبل و در دست گرفتن اختیار به دست خود از طریق طی طریق خودشناسی و تحلیل خود میدانم، چراکه همان طور که جورج اورول به زیبایی به نقش میکشد این باورهای منسوخ چنان با گوشت و پوست انسان عجین میشود که به طور ناخوداگاه و خودکار اگر در حال تخریب هم باشد فرد دوباره همان را میسازد چنانکه دوروتی همین کار را کرد...
maniya
۱۴۰۳/۰۹/۲۵
داستان در مورد یک دختر به نام دوروتی بود که پدرش یک کشیش بود پدر او یک آدم خوش مذهب بود که فقط به فکر انجام مراسمات روحانیت در کلیسا بود که هر روز انجام می‌داد و بقیه اتفاقات خانه اصلاً برایش مهم نبود دوروتی که در چنین جایی بزرگ شده بود برایش بسیار سخت بود که به تنهایی چنین مشکلاتی را انجام دهد آن‌ها به مغازه‌های خرید بدهی داشتند اما پدرش اصلاً برایش مهم نبود و فقط به فکر این بود که آن مقدار دارایی که دارد در جایی سرمایه‌گذاری کند درودی هر روز یک برنامه‌ریزی داشت که بر اساس آن روزش را شروع می‌کرد آن‌ها هر روز صبح زود در کلیسا مراسمات مذهبی و خاندان دعا داشتند وهو هر روز به جاهای مختلفی سر می‌زد و به پیرزن‌ها افراد مریض و یا کودکان رسیدگی می‌کرد او با بچه‌ها نمایش تمرین می‌کرد که بتواند با آن پول برای کمک به کلیسا جمع آوری کند از خود گذشتگی زیادی انجام می‌داد و پدرش اصلاً به فکر او نبود پدرش یک فرد افسرده ه جز دعا کردن کار دیگری انجام نمی‌داد اما عاقبت دورتی در شبی که بسیار خسته بود و در حال خیاطی و درست کردن کارهای نمایش در کلیسا بود به طور مشکوک ربوده شد و از لندن سر در آورد و فراموشی گرفت او سختی‌های زیادی کشید گدایی کرد ر مزرعه رازکچین‌ها کار کرد مراقبت توسط عموی پولدارش در یک مکان فقیرنشین به معلمی گرفته شد اون سختی‌های زیادی کشید حافظه‌اش را به دست آورد وقتی به شهر خود برگشت پدرش دیگر مثل قبل بندوباری اولین باراورانوازش کردوبه اومهربانی صحبت کرد دوروتی می‌دانست که هیچگاه ازدواج نمی‌کند و آینده نامعلوم دارد اما مثل خود نیز در شهرش وجود داشت پدرش تمام بدهی‌های خود را پرداخت کرده بود اما عاقبتم متوجه نشدم که چه کسی اوراربوده است وازاین شهر خارج کرده است آیا اوواربرتون بود؟
🌱📚Andia
۱۴۰۳/۰۹/۱۱
کتابی بی نظیر که نیازی به گفتن بنده نیست زیرا آثار جورج اورول بهترین هستند در مورد کتاب خلاصه ای بخواهم بگویم: (کشیش کتابی است با دنیایی متفاوت و نگارشی ساده تر از هر چیز که اورول تاکنون نوشته است. شخصیت اصلی داستان، دختر کشیش (دوروتی) است که در محیطی خشک، یعنی خانهٔ پدرش (کشیش) زندگی می کند. دوروتی دختری است که از کودکی تحت تعلیمات خشک و تحجر گرایانهٔ پدرش بزرگ شده است. هر چند دوروتی تا حدودی روحیهٔ منحصر به فردی داردو بعضی از جملات کتاب که بی نظیر بودند: چقدر بزدلانه است که افسوس خرافاتی را بخوری که از شرّ آن ها رهایی یافته ای و بخواهی چیزی را باور کنی که در اعماق وجودت بدانی حقیقت ندارد! سخن گفتن نقره است و سکوت طلا.» وقتی چیزهایی در ذهنت تغییر کند، آنگاه کل دنیا تغییر می کند؛ چون نگاه تو به دنیا متفاوت می شود. وقتی چیزهایی در ذهنت تغییر کند، آنگاه کل دنیا تغییر می کند؛ چون نگاه تو به دنیا متفاوت می شود. اگر شما مجبورید یک مشت حرف چرند و یاوه به بچه ها تدریس کنید، دیگر نباید با آن ها مثل انسان رفتار کنید. شما باید با آن ها مثل حیوان رفتار کنید؛ نه اینکه آن ها را تشویق کنید. دختری که ناگهان از خانه خارج می شود، بدون اینکه حتی به صبحانه پدرش فکر کند، قادر به انجام هر کاری خواهد بودوقت شناسی نشانه تربیت شاهزادگان است.» با تشکر از کتابراه 🌹
م.ح
۱۴۰۳/۰۹/۰۵
سلام. باسپاس ازکتابراه. این کتاب جزو بی نظیرترین کتابهایی بودکه خواندم. ازچندوجه مختلف، نظرم رامی نویسم. ۱- زندگی مادی ومعنوی شخصیت اصلی داستان، بیانگر این واقعیت تلخ است که هرقدر فقر مادی بیشتر باشد، توجه به جنبه های دیگر زندگی، به حاشیه رفته وبه دست آوردن غذا وسیرشدن شکم، کانون توجه خانواده می شود و متاسفانه بسیاری از جرم وجنایت هاازبستر فقر، برمی خیزند. هرچند این موضوع، یک قاعده کلی نیست وانسانهای شرافتمندی هستند که دربدترین وضعیت اقتصادی زندگی می کنند وفرزندان صالحی تحویل جامعه می دهند. بانگاهی به زندگی معنوی شخصیت اصلی داستان، متوجه این نکته تلخ می شویم که برخی عادات مذهبی، فقط بخاطر جو خانواده ومحیط اطراف وبه صورت اجبار یاطوطی وارهستند. مثالی می زنم تابهتر متوجه شوید. خواهرزاده یکی ازشهدای شاخص وبزرگوار شهرمان، بابنده مراودات خانوادگی دارند ومتاسفانه همیشه درحال نفرین کردن وفحش دادن به این شهید عزیز است که بخاطر دایی ام، مجبورم چادر بپوشم! وازدایی ام متنفرم که بخاطرش نمیتونم راحت آرایش کنم وبگردم وازاین حرفها! یعنی ایشان، حجاب رافقط بخاطر اینکه خواهرزاده یک شهید شاخص است، برگزیده وهیچ اعتقاددرونی نسبت به آن ندارد. ومثال دوم، بازهم دوستانی دارم که درماه رمضان روزه می گیرند چون درخانواده ای بزرگ شده اندکه ازکودکی به آن ها تفهیم شده که روزه نگرفتن، گناه کبیره است وازاین حرفها، ایشان هم باعذاب خاصی روزه هایش رامی گیرد. یعنی هم دلش می خواهد روزه نگیرد وهم احساس گناه وعذاب وجدان اجازه نمیدهد که روزه نگیرد! دراین رمان هم، شخصیت اصلی درنتیجه زندگی بایک کشیش، اعتقادات دراوست که مشخص است به اجبار زندگی دراین شرایط خاص بوده وبه مرور، رنگ می بازدکه البته تحت تاثیر فقرمادی شدید دربرهه ای اززندگی اش نیزمی باش
javad delikhoon
۱۳۹۷/۰۲/۰۳
جرج اورول نابغه‌ای هست تو نویسندگی. داستان کتاب درباره‌ی دختری هست به نام دروتی که دختر یک کیشیش خشکه مذهب هست که به خاطر اعتقاداتی که براش به ارث رسیده زندگی ساده و بی‌آلایشی داره و به ناچار غصه‌ی سهل انگاری‌های پدر رو میخوره و تا حدودی بلکه بیشتر زحمت سهل انگاری‌های پدر هم که انسان تن پروری هست روی دوششه. تا اینکه یه آقای نامرد و از خدا بی‌خبری دروتی رو با هزار دوز و کلک به خونش میاره و دروتی بیهوش میشه همسایه اون آقای نامرد که زنه خبر چینی هست آبروی دروتی رو میبره به ناحق و دروتی به خودش میاد میبینه مفلوک و خانه به دوشه و چقدر سختی که نمیکشه تا دوباره برگرده به خونش. از اون مردک هیز انقدر بدم اومد که تو قطار حمله ور شد به دروتی که موقع خوندن کتاب دوست داشتم جلوم بود تا منفجرش میکردم. درکل کتاب خوبیه. ممنون کتابراه.
پروین احمدی
۱۴۰۳/۱۰/۰۸
باسلام نقطه قوت کتاب این است که توصیف جزئیات بسیار دقیق و زیباست طوری که حس میکنی در متن داستان قرار داری و کتاب در کل علاوه بر آشنایی باآیین مذهبی مسیحیت و به تصویر کشیدن ذهنیت مردم راجب مذهبیون به گوشه‌ای از مشکلات و عقایدآن‌ها می‌پردازد و مشخص نیست دوروتی چگونه سر از شهردیگری در می‌آورد و نهایت اینکه کتاب بیان می‌دارد تغییر برای انسان‌ها کار سختی است و انسان‌ها تا چیزی را از دست ندهند قدر و ارزش آن را نمیفهمند باتشکر از عوامل کتابراه به خاطر دسترسی سریع وآسان به کتاب و گسترش فرهنگ کتابخوانی و آشنایی با ادبیات جهان
فرناز
۱۴۰۳/۱۰/۰۹
نگارش کتاب بسیار ساده و روان و صادقانه و موضوع داستان جالبه. اما دو نقطه ضعف اساسی داره. اول اینکه حاشیه روی خیلی زیاد و ملال آوری داره و دوم اینکه به اصلی‌ترین پرسش‌های خواننده پاسخ داده نشده. دوروتی چگونه حافظه‌اش را از دست داده و سر از لندن درآورده؟ او در کجا به هوش می‌آید؟ آن جا چه اتفاقی برایش افتاده؟ فرار کرده یا ربوده شده؟ توسط که؟ آیا او بیماری مغزی دارد؟ از دست دادن حافظه الکی نیست و معمولا عوارض ضربه مغزی یا آلزایمر است. و من خواننده نمیتونم به راحتی بپذیرم یکی به این مسخرگی حافظه‌اش را از دست بده!!!!!
م کاظمی
۱۴۰۳/۰۹/۱۱
به نظرم اورول می‌خواهد بگوید که ایمان دوروتی چیزی بیش از عادت و آموخته‌های او نبود. وقتی او نتوانست گذشته‌اش را به یاد بیاورد، وقتی ندانست که کیست، تنها غرایز اصلی او برجا ماندند و چیزهایی که در لایه‌های عمیق وجود او بودند؛ وجدان او، توانایی خواندنش، شخصیتش. اما از آن مناسکی که او هرروز اجرا می‌کرد و آن قدر به آن‌ها مقید بود که تمام آسایش شب و روزش را فدایشان می‌کرد، هیچ چیز در روح و ضمیر او باقی نمانده بود. فقط هاله‌ کمرنگی از خاطره مانده بود و پس از آن پوسته‌ای که او را به زندگی‌اش پیوند می‌داد.
تینا مطیع
۱۳۹۷/۰۵/۱۹
کتاب خوب و جالبی بود توصیف لحظه به لحظه یک روز دوروتی در اول کتاب واقعا هنرمندانه بود البته اینکه مدام در کتاب ذکر میشد که دوروتی به خاطر یک حادثه ایمانش را از دست داده اصلا قبول ندارم در واقع یک حادثه باعث شد او از عادات و روزمرگیهایش فاصله بگیرد و به چیزهایی غیر از آنچه از بچگی آموخته بود فکر کندو این فکر کردن مستقل از پدرش باعث شد تمام آموزه‌های قبلی در نظرش بی‌پایه و اساس برسد.
فرشته عزتی
۱۴۰۳/۱۰/۰۸
سلام دوستان اولین کتابی بود که از این نویسنده خوندم قلمی بسیار دلنشین و روان داشتن داستان با یک زندگی روزمره و یکنواخت شروع میشه ولی با یه اتفاق روال عادی زندگی به طور کلی تغییر میکنه دلنشینی داستان برای من شاید به خاطر این بود که شبیه اتفاقاتی بود که برای خودم در زندگی پیش اومد و جهت و مسیر زندگیم کلا تغییر کردزندگی برای همه یه داستانی هست که از قبل مشخص شده وطبق همون برنامه جریان هستی رو به جلو میرهحتما این کتاب رو بخونید
سوگل رضایی
۱۴۰۳/۰۹/۱۷
موضوع کتاب جالب بود ولی روال داستان ادم رو اذیت میکرد از سختی ها تا نا امیدی هابه ادم این مفهوم رو میرساند انگار تو فقر و بیکسی خدایی نیست که به داد ادم برسه یا کلا ایمان دروغه بنظرم میشد داستان رو با یه معجزه قشنگ تر کرد از طرفی هم چرا مشخص نشد دروتی چطور از یه جای دیگه سر دراورده و چه بلایی سرش اومده کلا به نظر من ما وقت یه دور بیهوده زدیم چون داستان دوباره برگشت سر جای خودش
فروغ حقیقی
۱۴۰۳/۱۰/۰۱
این کتاب از نظر داستانی خیلی داستان جذاب و زیبایی نداره ولی از نظر فلسفی و روانشناختی حرف‌های زیادی برای گفتن داره. واقعا بعضی از عقاید انسان‌ها فقط آمیخته‌ای از عادت‌ها و نظرات پوسیده گذشتگان هست، باورهای غلطی که گاهی حتی شادی و نشاط رو نشانه ابتذال و بی ایمانی می‌دونه. ‌ای کاش گاهی همه ما با تفکر و تحقیق در افکار و باورهایمان خانه تکانی می‌کردیم. ممنون از کتابراه
هیما.م
۱۴۰۳/۰۹/۲۷
کتاب "دختر کشیش" نوشته جورج اورول داستانی است درباره‌ی دختری به نام دوروتی، دختر یک کشیش در انگلستان. او زندگی‌ای پر از وظایف دینی و اجتماعی دارد و در تلاش است تا انتظارات پدرش و جامعه را برآورده کند. این داستان با کشمکش‌های درونی دوروتی و چالش‌هایی که در زندگی روزمره با آن‌ها مواجه است، به تصویر کشیده می‌شود. کتاب به بررسی مفاهیمی مانند وظیفه، ایمان و هویت فردی می‌پردازد.
بیتی
۱۴۰۳/۰۹/۱۹
کتاب متفاوتی بود اما نویسنده میتونست با گسترش کلمات و جملاتش، درک زیباتر و بهتری به خواننده بده طوری که خواننده بتونه خیلی سریع با کتاب ارتباط برقرار کنه، نویسنده بخش وسیعی از اول و میان کتاب رو خیلی تکراری نوشته و در اخر به کتاب رنگ و لعاب داده که این میتونه یه نقطه ضعف باشه، نویسنده میتونست با اتفاقات و حوادث جدید هر لحظه به خواننده هیجان بده.
عارف محبی
۱۴۰۳/۰۹/۰۴
اورول در این کتاب هم جنبه انتقادی نوشته‌های خودش رو حفظ کرد اما اگه دنبال تم داستانی مثل مزرعه حیوانات یا ۱۹۸۴ هستید سبک نوشتاری این دو کتاب غیر ازجنبه انتقادی، شباهت دیگه‌ای با اون دو کتاب نداره. من خودم هم دو کتاب دیگه‌ای که از اورول خونده بودم رو نسبت به این کتاب بیشتر دوست داشتم و این کتاب خیلی ساده نوشته شده. اما خوندن این کتاب هم خالی از لطف نیست
پری پارسا
۱۳۹۸/۰۹/۱۵
از خواندن این کتاب لذت بردم. علاوه بر اینکه از لحاظ داستانی بسیار جذاب بود، نکات قابل تامل بسیاری داشت. نکاتی درباره تعصب بیجا در دین که باعث دوری افراد از دین میگردد. مطرح کردن این موضوع که تهمت و قضاوت بیجا تا چه حد میتواند به یک نفر آسیب بزند. و نکاتی که درباره آموزش و پرورش غلط مطرح گردید واقعا جالب و قابل تفکر بود.
بهروز شایسته پور
۱۴۰۳/۰۹/۱۲
کتاب "دختر کشیش" داستانی ساده و در عین حال تأثیرگذاره که به زندگی یک دختر در خانواده‌ای سخت‌گیر می‌پردازه. روایت واقع‌گرایانه و اورول طوریه که مخاطب کاملا با شخصیت اصلی همذات‌پنداری می‌کنه. هرچند ریتم داستان ممکنه برای بعضی‌ها کند باشه، ولی پیام‌های عمیقش درباره تضادهای درونی و فشارهای اجتماعی ارزش وقت گذاشتن رو داره.
MelikaSadeghnejad
۱۴۰۳/۱۰/۰۱
کتابی بود که آدم رو با خودش همراه میکرد و کنجکاو برای این که ببینی سر انجام چه اتفاقی میفته توصیفات جذابی داخلش اتفاق افتاده بود و در اون جرایاناتی پیش میومد که به نوعی اتفاقات دنیای امروز رو برای خواننده تداعی میکردند در قالب داستان یک نوع اعتراض رو به یک سری شرایط بیان میکرد
حسین علی اف
۱۴۰۳/۰۹/۰۹
داستان به نحوی باقدرت نوشته شده که به راحتی می‌تونیدباآن ارتباط برقرارکنیدونشان از توانایی نویسنده دارد، این داستان ارزش این رادار که تبدیل به فیلم گرددومن به داستان بیش از چهار ستاره نمیدهم دراوج بهترین بودن مگر اینکه بهترین باشد واین کتاب رابه شما پیشنهاد می‌کنم دانلودوبخوانید.
Mosayeb Padash
۱۳۹۷/۰۹/۰۶
داستان فقر و ندارئ بود میشه گفت دنیائ امروز داخلش حس کرد که همه معیارها با پول سنجیده میشه و پول حلال تمام مشکلات کتاب آموزنده و خیلئ خوبیه خسته کننده نیست و توانایئ انسان رو در شرایط سخت شرح میده در کل کتاب مفید و با ارزشئ
تشکر از کتاب راه
Shakila Mohamadi
۱۳۹۷/۱۲/۰۲
با این کتاب میشه فهمید که باور‌های غلطی که در خودمون گسترش دادیم در صورتی که بهشون هیچ اعتماد قلبی نداریم رو میتونیم عوض کنیم و‌ی من تازه بسازیم اما خب دوروتی داستان این کارو نکرد چون پدرش براش در اولویت بود تا خودش، اقایدش، و زندگیش
Mosayeb Padash
۱۳۹۷/۰۹/۰۶
نظرها و دیدگاه‌ها خیلئ بهتر شده و میشه واقعا فهمید که خواننده‌ها و مخاطب هائ خوبئ به خودش جذب کرده سایت کتاب راه
از اینکه دیگه نظرهائ مسخره ائ مثل: عالئ بود-خوب بود-اینجور چیزها رو نمیبینم خوبه
نرگس آریانفر
۱۴۰۳/۱۰/۱۱
کتاب دختر کشیش، اثری متفاوت از آثار جورج اورول است و با بیانی ساده و شیوا نوع زندگی درخانواده یک کشیش، اعتقادات و محدودیت‌های آن، جدال دورنی دختر کشیش با خود و اعتقاداتش در برهه‌های مختلف زندگی به خوبی ترسیم شده است.
Sam.Gh
۱۴۰۳/۰۹/۱۳
اورول در بیان زندگی فقرا در انگلستان در اوایل قرن بیستم مهارت دارد. بیان اعتقادات خشک و عاری از معنا و زندگی ربات گونه‌ی دختر کشیش و جامعه‌ای عاری از اندیشه فاسد و ثروتمندان ستمگر و بی احساس.
جواد پارسی
۱۴۰۳/۰۹/۰۳
دختر کشیش انتقاد اجتماعی دیگری از اورول است که با قلم بی‌نظیر این نویسنده به شکل داستانی خواندنی وجذاب روی کاغذ آماده است دودرقیاس با سایر داستان‌های اورول بسیار ساده نوشته شده است
Parisa Segalesh
۱۳۹۹/۰۵/۲۰
فضای متفاوتی از کتاب‌های دیگه جورج اورول داشت. ولی درکل رمان خوبی بود و دید ادم رو تغیر میده. ولی بعضی جاها خیلی به جزئیات پرداخته بود وداستان خسته کننده میشد. ولی درکل ارزش وقت گذاشتن داره
ایده کرمی یگانه
۱۳۹۹/۰۲/۲۸
کتاب جالبی بود مخصوص کسایی که یک دفعه فکر میکنن که چه عقایدی احاطه شون کردی و گرفتار روزمرگی شدن. این داستان خیلی از ماهاست. سری کتابهای جورج اورول کلا در سبک واقعیت هستند.
بهار 🌹
۱۴۰۳/۰۹/۲۳
اورول که یه نویسنده فوق العاده است و این داستانش هم خیلی بامعنا، ولی متاسفانه غم انگیز بود و من رو اینقدری توی جزئیات برد که همراه با دختر کشیش، کلی فشار روحی رو تحمل کردم
مریم وزیری
۱۴۰۳/۰۹/۱۹
بی شک یکی از بهترین کتابهایی بود که از خواندنش لذت بردم، این اثر جورج اورول نگارشی بسیار ساده و جذاب ولی تامل برانگیز دارد.
ممنونم از همه دست اندرکاران کتابراه
افسانه کیانی
۱۴۰۳/۰۹/۱۷
باسلام. داستان به طور کلی خیلی پر مفهوم بود، که هر کسی قادر به درک اون نیست. ولی به نظرم خیلی جاها تو ضیحات داستان زیادی بود. مثل شربتی که بهش اب اضافه کنیم و بی مزه بشه.
لونا
۱۴۰۳/۰۹/۱۳
این کتاب خیلی قشنگ با توصیفات و مسائل اجتماعی نوشته شده بود که باعث میشد آدم واقعا درکش کند و همین نشان دهنده‌ی استعداد نویسندگی جروج اورول است و همین باعث میشود محو کتاب شد
Hamidreza Soleymani
۱۳۹۹/۰۷/۳۰
واقعاً میشه فضایی رو که نویسنده در داستان‌ها توصیف کرده با تمام وجود احساس کرد. از نظر من زنده بودن و زنده توصیف کردن وقایع اصل مهمی بود که من رو ترغیب کرد
امیر جلالی
۱۴۰۳/۰۹/۲۸
واقعا لذت بردم، از نگارش و ترجمه... کاملا حساب شده و بافکر با شروع، بدنه و پایانی قدرتمند که خواننده رو کاملا تحت تاثیر خودش داره. عالی بود.
محمدرضا اکبری پردنجانی
۱۴۰۳/۰۹/۰۷
سلام کتاب خوبی است، وبسبارآموزنده. نقداین کتاب این است که به در جامعه امروزی نمی‌خورد. و، تنهاآگاه شدن از شرایط زندگی دشوارومتعصب آن دوران است. سپاس.
Hamed Zeyghami
۱۳۹۹/۱۱/۱۴
شکاف عمیقی داشت، اینکه به یک باره چگونه دوروتی حافظه‌اش را از دست داد، و چطور سر از لندن دراورد بسی جای سوال دارد. کاملا با دیگر آثار اورول متفاوت بود
امیر میرزاوند
۱۴۰۳/۰۹/۲۲
این کتاب و همچنین دیگر نوشته‌های جورج اورول از بهترین نوشته‌های ادبیات کلاسیک جهان می‌باشند که به دوستان ادیب و علاقه مند توصیه می‌گردد
Ziba Abu
۱۴۰۳/۰۹/۰۷
کتاب جالب و سرگرم کننده و اموزنده‌ای بود. ارزش یکبار خوندنو داره توصیه میکنم بخونید.
ممنون از نویسنده محترم و کتابراه موفق و موید باشید. 🌹
سیاوش
۱۴۰۳/۰۹/۰۳
من همیشه جورج اورول را بهترین نویسنده‌ی غرب میدانم، هیچکس مثل او نمیتواند یک فیلم دیدنی را با خواندن یک کتاب به نمایش بگذارد، بیست بیسته
alireza najafirad
۱۴۰۲/۰۱/۳۰
این کتاب رو بعد از ۱۹۸۴ از جرج اورول خوندم و خیلی جذبم کرد
کتاب جذابیه از دختری با مشکلات مادی
نویسنده توانمندیه آقای اورول
سام کریمی
۱۳۹۷/۱۲/۲۹
یکی از بهترین کتابایی که خوندم و چون تو یه برهه حساس از زندگیم هستم خیلی کمکم کرد!
Dean Winchester
۱۳۹۷/۰۴/۰۳
حس همزاد پنداری عجیبی میکنه ادم تو این کتاب با دوروتی... پیشنهاد میشه اخر هفته بخونیدش حتمن
زهرا حمیدی سوها
۱۳۹۷/۰۳/۱۳
در کل جرج اورول یه نویسنده بسیار توانمنده من هنوز کتاب رو نخوندم اما مطمئنم که مثل سایر کتاب هاش عالیه.
مقدم
۱۴۰۳/۰۹/۲۴
داستان قشنگی بود من واقعا لذت بردم. از تحلیل‌هایی که نویسنده در طول داستان داشت هم خیلی چیزای خوبی میشه یاد گرفت
زهرا کریمی
۱۴۰۳/۰۹/۱۹
اگر قلعه حیوانات و ۱۹۸۴ رو دوست داشته باشید اینم پیشنهاد میکنم بهتون. تقریبا با همان سبک نوشتار و همونقدر معناگرا
حسن جلائیان وحیدی
۱۴۰۳/۰۹/۱۲
رمان خوبی بود فقط نفهمیدم چطور دختر گشیش سر از خیابان در آورد. ولی در کل چیزهائی در مورد کلیسا رو دانستم
زهرا تیموری
۱۴۰۳/۰۹/۰۵
من اصلا این کتاب رو دوست نداشتم
به نظرم شخصیت اصلی کتاب کاملا بلاتکلیف بود و آخرم برگشت نقطه‌ی اول خودش
رعنا سرمالیان
۱۳۹۷/۰۵/۱۴
خیلی خوب! ولی داستان دربعضی جاهامثه زمانی که دوروتی درمزرعه کارمیکنه به کندی پیش میره.
Bahar
۱۴۰۳/۰۹/۲۱
از نظر محتوا و بیان جزئیات کامل بود و آدم میتونست تک تک لحظات سختی که دوروتی تحمل کرد و حس کنه
مهکامه
۱۴۰۳/۰۹/۱۸
سلام به دوستان کتابخوان، توصیفات کتاب جوری بود که کامل میشد حسش کردم، من خوشم اومد، لذت بخش بود.
محمد فتحی نژاد
۱۴۰۳/۰۹/۰۲
این اثر از جمله آثار عمیق و زیبای جورج اورول است که مطالعه آن را به همه دوستان عزیز توصیه می‌کنم
1 2 >>