نظر م.ح برای کتاب دختر کشیش

دختر کشیش
جورج اورول، مهشید مرادی البرزی
۲۳۱ رای
م.ح
۱۴۰۳/۰۹/۰۵
سلام. باسپاس ازکتابراه. این کتاب جزو بی نظیرترین کتابهایی بودکه خواندم. ازچندوجه مختلف، نظرم رامی نویسم. ۱- زندگی مادی ومعنوی شخصیت اصلی داستان، بیانگر این واقعیت تلخ است که هرقدر فقر مادی بیشتر باشد، توجه به جنبه های دیگر زندگی، به حاشیه رفته وبه دست آوردن غذا وسیرشدن شکم، کانون توجه خانواده می شود و متاسفانه بسیاری از جرم وجنایت هاازبستر فقر، برمی خیزند. هرچند این موضوع، یک قاعده کلی نیست وانسانهای شرافتمندی هستند که دربدترین وضعیت اقتصادی زندگی می کنند وفرزندان صالحی تحویل جامعه می دهند. بانگاهی به زندگی معنوی شخصیت اصلی داستان، متوجه این نکته تلخ می شویم که برخی عادات مذهبی، فقط بخاطر جو خانواده ومحیط اطراف وبه صورت اجبار یاطوطی وارهستند. مثالی می زنم تابهتر متوجه شوید. خواهرزاده یکی ازشهدای شاخص وبزرگوار شهرمان، بابنده مراودات خانوادگی دارند ومتاسفانه همیشه درحال نفرین کردن وفحش دادن به این شهید عزیز است که بخاطر دایی ام، مجبورم چادر بپوشم! وازدایی ام متنفرم که بخاطرش نمیتونم راحت آرایش کنم وبگردم وازاین حرفها! یعنی ایشان، حجاب رافقط بخاطر اینکه خواهرزاده یک شهید شاخص است، برگزیده وهیچ اعتقاددرونی نسبت به آن ندارد. ومثال دوم، بازهم دوستانی دارم که درماه رمضان روزه می گیرند چون درخانواده ای بزرگ شده اندکه ازکودکی به آن ها تفهیم شده که روزه نگرفتن، گناه کبیره است وازاین حرفها، ایشان هم باعذاب خاصی روزه هایش رامی گیرد. یعنی هم دلش می خواهد روزه نگیرد وهم احساس گناه وعذاب وجدان اجازه نمیدهد که روزه نگیرد! دراین رمان هم، شخصیت اصلی درنتیجه زندگی بایک کشیش، اعتقادات دراوست که مشخص است به اجبار زندگی دراین شرایط خاص بوده وبه مرور، رنگ می بازدکه البته تحت تاثیر فقرمادی شدید دربرهه ای اززندگی اش نیزمی باش
هیچ پاسخی ثبت نشده است.
👋 سوالی دارید؟