نقد، بررسی و نظرات رمان وکیل خیابانی - جان گریشام

باعرض سلام درود وخسته نباشین وامیدواذم جانانه‌ترین تبریکات وتشکرات حقیر راپذیراباشیدبهترین داروبهترین هدیه وبهترین امیدرابه عنوان بیماری مبتلابه سرطان که تنهاتفریح وتنوعم مطالعه است وبهترین هارابرایتان ارزومندم

داستان جالب هست.   تجربه نزدیک به مرگ غیرمنتظره   برروی  هرکسی  کمابیش تاثیر خواهد گذاشت. در این مورد همبرای قهرمان داستان تاثیر خاصی میذاره اما اشکالی که هست در داستان در مورد  تاثیراتی که این اتفاق بر روی سایر افراد میزاره، چیزی گفته نمیشه.
مطمینا مباحث حقوقی که در داستان گفته میشه برای یک غیر آمریکایی ممکنه جذاب نباشه و حتی حوصله سر بر باشه.
شخصیت پردازی به نظرم خوب و قابل قبول بود
به نظر من قسمت تصادف غیر منتظره داستان یک از قسمتهایی هوشمندانه  بود که نویسنده به داستان اضافه کرده که باعث میشه قهرمان داستان که خودش  وکیله هم درگیر مشکل قضایی بشه
ترجمه داستان خیلی مشکل داشت و غلط املایی هم زیاد بود مثلا کلمات  غذایی به جای قضایی،   آماتور به جای آرتور، وزارت به جای وراث، یا حتی آینده به جای گذشته  استفاده شده، جاهایی هم جملات تکرار شده.
در کل داستان ارزش خوندن دارد و آدم رو به فکر وامیداره برای افراد فقیر و بی خانمان چیکار میتونیم بکنیم

خیلی خوب بود کتاب خوبی بود، داستان خوبی بود، کاملا قابل لمس و واقعی، بازبانی ساده و قابل فهم که به خوبی دو دنیای مختلف و دو طبقه مختلف ثروتمند و فقیر و بی‌تفاوت دردبرابر دیگران و مسئولیت پذیر‌ها رو نشون می‌داد، اما این کتاب ایراد‌هایی هم داشت، یکی اینکه اشتباهات املایی زیاد بود، یکی دیگه این که بعضی اوقات یک جمله دوبار تکرار می‌شد و یکی دیگه این که پایان کاملی در بر نداشت مثلا سرنوشت رابی به طور کلی مشخص نشد و یا اینکه تکلیف ازدواج مایکل بروک با مگان مشخص نشد یا حین داستان مشخص نشد که مردی که به جای کلیر تلفن رو برداشت کی بود و چرا و چطور از جریان داستان ناگهان حذف شد، اما در کل داستان جالب و پیش رونده‌ای بود، از این کتاب و از مطالبی که بیان کرد واقعا لذت بردم

خیلی خوب بود. داستان در مورد یک وکیل پولدوست است که زندگی‌اش با مرگ یک سیاه پوست (میستر) عوض می‌شود. وکیل تحت تاثیر این قضیه قرار میگیرد و سعی می‌کند به فقرا و سیاه پوستان خدمت کند. او با یک وکیل خیابانی سیاه پوست آشنا می‌شود و در شبی که وکیل او را برای کمک کارتون خوابها دعوت کرده با یک زن سیاه پوست آشنا میشود که چهار فرزند نامشروع دارد. پس از مدتی خبردار می‌شود که زن به همراه چهار فرزندش در یک ماشین خفه شده. وکیل وقتی پی قضیه می‌رود متوجه می‌شود که آن‌ها به دلیل اینکه از جا و مکان خود اخراج شده‌اند در ماشین زندگی میکردند. وکیل آنهایی که زن را از خانه‌اش بیرون کرده‌اند مقصر مرگ آن پنج نفر می‌داند همین است که بر علیه آن‌ها شورش می‌کند و حق آن‌ها را پس میگیرد. ممنون از کتابراه

نقد کتاب وکیل خیابانی: داستان در مورد یک وکیل پولدوست است که زندگی‌اش با مرگ یک سیاه پوست (میستر) عوض می‌شود. وکیل تحت تاثیر این قضیه قرار میگیرد و سعی می‌کند به فقرا و سیاه پوستان خدمت کند. او با یک وکیل خیابانی سیاه پوست آشنا می‌شود و در شبی که وکیل او را برای کمک کارتون خوابها دعوت کرده با یک زن سیاه پوست آشنا میشودکه چهار فرزند نامشروع دارد. پس از مدتی خبردار می‌شود که زن به همراه چهار فرزندش در یک ماشین خفه شده. وکیل وقتی پی قضیه می‌رود متوجه می‌شود که آن‌ها به دلیل اینکه از جا و مکان خود اخراج شده‌اند در ماشین زندگی میکردند. وکیل آنهایی که زن را از خانه‌اش بیرون کرده‌اند مقصر مرگ آن پنج نفر می‌داند همین است که بر علیه آن‌ها شورش می‌کند و حق آن‌ها را پس میگیرد.

مشخص است نویسنده، رمان‌های خود را از پرونده‌های حقیقی الهام می‌گرفته و نژادپرستی در کتاب به وضوح مشخص بود و منطقه سکونت سیاه پوستان را نا امن جلوه داده و آواره گی، شرارت، دزدی، جنایت و... مخصوص آن‌ها دانسته که به علت سفید بودنش در چند جا احساس امنیت جانی و مالی نمی‌کرده. و چند جا گروه‌های بی خانمان را گله نمایده. و با خواندن کتاب چند سال آتی را با این گرانی‌ خانه و اجاره‌ها و اقلام اولیه زندگی تجسم کردم. انشالله وضعیت درست و اقتصاد شکوفا شود تا شاهد هیچگونه بی خانمانی در مملکت اسلامیمان نشویم. و تمام کاستی‌ها ترمیم و برطرف شود. با آرزو خوشبختی و موفقیت جوانان کشورمان که موجب خوشبختی والدین می‌شود.
.

مایک براک یک وکیل موفق و پولدار است که در یک شرکت بزرگ کار میکند. یک روز صبح یک آواره خیابانی با ورود به شرکت تعدادی از وکلا را به همراه مایک به گروگان میگیرد. آواره خیابانی درخواست زیادی ندارد. فقط به وکلای یادآوری میکند که چقدر به فکر قشر ضعیف جامعه شأن یکی از همین آوارگان است. مرد گروگان گیر با شلیک پلیس کشته میشود و اوضاع به روال سابق برمیگردد. اما مایک براک دچار آسیب روحی شده و شرکت را ترک میکند و به گروهی از وکلا می‌پیوندد که به صورت خیریه کار میکنند به شدت پیشنهاد میشه ببینید فقر، تبعیض نژادی، اختلاف طبقاتی به تصویر کشیده شده ولی بسیار عالی و جذاب بود.

من فعلن دو فصلش خوندم. جزو کتابهایی هست که در عین حال که ژانر جنایی اما اجتماعیه منو یاد فیلم آژانس شیشه‌ای انداخت از وسطهای فصل اول دوست داشتم" میسر" گروگانگیر که مثل حاجی (پرویز پرستویی) یه جورایی به اهدافش برسه و بی جنگ و خونریزی از مخمصه نجات پیدا کنه. درد جامعه، که فقر و بی‌عدالتی هست متاسفانه همیشه هم در سایه قانون حل نمیه. یعنی حل نمیشه....
داستان خوبیه.
شخصیت پردازی خوبه داره و روان هم نوشته شده
و البته شایان ذکر است که جناب عادل پور ترجمه خیلی خوبی ارائه دادند.

سلام، من قبلا چند کتاب از آقای گریشام خوانده بودم، کتاب‌های ایشون هم به مسائل و مشکلات اجتماعی می‌پردازه و هم در خلال داستان از راز جنایت یا جرمی پرده‌برداری می‌کنه. شخصیت اصلی داستانهاشون معمولا وکیل هستند و...
اما در مورد این ترجمه خاص از کتاب آقای گریشام؛ باید بگم که متن ترجمه شده کتاب در بسیاری مواقع درست شبیه ترجمه‌های گوگل ترنسلیت هست، بدون اینکه ویرایش و اصلاح شود، و این موضوع خواندن کتاب را بسیار آزاردهنده و ناخوشایند کرده است.

داستان درباره وکیل جوانیست که در پی حادثه‌ای دچار بحران روحی میشه و به گذشته‌اش پشت میکنه و پا در مسیری نامعلوم میذاره... اینکه پایان داستان به شکلی بود که خواننده هر جوری بخواد میتونه اونو ببنده هم هوشمندانه بود،،، فقط از کتابراه خواهش میکنم قبل از قراردادن کتاب‌ها در اپلیکیشن از نظر املای درست کلمات کنترل بیشتری داشته باشن، این مورد اشتباه املایی کمی اذیت کننده بود به خاطر همین یک ستاره کمتر دادم

فرق نمیکنه شما کجای این جهان هستی زندگی می‌کنید. چه دین و آیینی دارید این وجدان شماست ک جدای از تمام خودخواهی‌های بشری نهفته در وجود شما، راه شما را مشخص میکند، جان گریشام هم در این کتاب اثر گزار خویش با تبدیل شدن وکیلی سرشناس در جریان یک حادثه عجیب و خاص، ب یک وکیل خیابانی و یاری این وکیل به اقشار ضعیف جامعه و مبارزه با گردن کلفتان جامعه، در واقع بیان کننده بیداری وجدان بوده است در جامعه‌ای خواب زده

کتابه خیلی خوبی بود اما هر کسی اوونو نمیخونه، مخصوصا اینکه 60/70درصدش آمارو اعدادو رقمه، حداقل90بار اسم شرکت درییک و سویینی و تعداد موکلاشو برده، دوما هزاران غلط املایی داره، اگه ویرایش صحیح بشه خوب میشه

کتاب بسیار عالی و با موضوع و متن قابل توجه، بطوریکه خواننده را مشتاق به خواندن ادامه داستان تا انتها می کندمشابه این داستان، رمان " آس و پاسها" هست که داستانی جالب و خواندنی داره به همه توصیه می کنم این کتاب را بخوانند تا با وضعیت و شرایط افراد فقیر و بی خانمان و خطرات و شرایط مختلفی که باهاس دست و پنجه نرم می کنند، بیشتر آشنا بشوند همچنین رمان " آس و پاسها "

از جان گریشام چندین کتاب دیگر خواندم مثل پرونده پلیکان و برخی داستانهای مخصوص دنیای وکالت و گاه سیاست که همگی هیجان انگیز بودند و حتی از روی آن‌ها فیلم ساخته شد. بنظرم وکیل خیابانی درمیان آن‌ها متوسط رو به پایین بود. نکته مثبتش توجه به قشر زیر فقر خیابان خوابهاست. نکته منفیش از دور نگاه کردن به اصل قضیه کارتن خوابها و مبهم ماندن انگیزه تغییر زیاد شخصیت اصلی بود.

کتاب خیلی خوبی بود با به تصویر کشیدن تفاوت‌های طبقاتی فقیر و ثروتمند. از مهم‌ترین نکات مثبتش به شروع فوق العاده داستان میشه اشاره کرد که به گونه‌ای مجبورت میکنه تا انتها کتابو بخونی.
در ترجمه غلط‌های املایی به چشم میومد که اونم مسئله مهمی نیست از نظر من البته!!
و اینم اضافه کنم که من اصلا کتاب‌های سبک اجتماعی نمیخونم اما این کتاب برام تبدیل به استثنا شد.

کتاب خوبی بود اولش خیلی مشتاق بودم سریع پیش می‌رفتم اما به مرور حرف‌ها وکارهای وکیل که قهرمان داستان بود تکراری وخسته کننده اومد و جذابیت کتاب کمتر شد بنظر بنده نویسنده می‌تونست داستان را زودتر به سرانجام برسونه وطولانی کردن داستان فقط جذابیت اونو کم کرده وخواننده فقط میخواد زودتر تمومش کنه که پایان ماجرا رو بفهمه چه اتفاقی افتاده بدون هیچ جذابیتی..

کتاب برای بنده به عنوان یک وکیل دادگستری بسیار جذاب و تاثیر گذار بود و به همه کسانی که علاقمند به انجام کارهای عم المنفعه و خیر هستند توصیه می‌شود ضمن آنکه اینکه کتاب باعث افزایش امید و انگیزه شده و در یکه کلام ره آسمان دورون است پرعشق را بجنبان / پرعشق چون قوی شد غم نزدبان نماند البته کتاب اشکالات تایپی کم نداره که اگر اصلاح بشه عالی میشه

غلط تایپی شدید داره. گاهی جمله‌ها به اندازه چند خط دوباره تکرار میشدن. و اذیت کننده بود.
ولی داستان و مظمون کتاب رو بعد از اتمام دوست داشتم. میگم بعد از اتمام چون اوایل خوب. اواسطش کمی حوصله سر بر بود و در انتها خوب تموم شد.
اما متاسفانه بعضی کلمات و اسم‌ها، مثل اسم شرکت و آدم‌ها دیگه بیش از حد تکرار شده بود و یه جاهایی اعصاب خورد کن میشد.

- بی خانمان‌ها هیچ صدایی ندارند، هیچ کس گوش نمی‌دهد و هیچ کس اهمیت نمی‌دهد -
یک سوم کتاب رو مطالعه کردم و همین جمله باعث شد به فکر فرو برم و باید گفت آغازگر داستان کتاب رو در همین جمله میشه پیدا کرد.
داستان کتاب جذاب بود و در عین حال ناراحت کننده از جهت اینکه واقعا گاهی ما انسانها نسبت به اطرافمان بسیار بی تفاوت میشویم...

این داستان از آثار خیلی محبوب گیرشام نیست ولی با این اوصاف رمان جالبیه، متاسفانه ضمن تشکر از کتابراه باید بگم، ترجمه بد، غلطهای فراوان و اشتباهات تایپی بسیار خواندن رو ملال آور میکنه به طوری که اگه خواننده حرفه ایی نباشه ادامه نمیده و این تقریبا در مورد هر کتابی که من توی کتابراه خوندم صدق میکنه

من ژانر جنایی رو کلا میپسندم و لذت میبرم از هیجان داستان‌های جنایی و تروکرایم و پادکست‌های جنایب، زیبایی کتاب‌ها اینه که تجسم تماما برعهده ماست و هرچیزی که بخوایم به تصوراتمون کم و زیاد میکنیم و چهرخ افراد رو هم تصویر سازی می‌کنیم، کشف معما و راز جنایت‌ها همیشه جذابترین موضوع برای من بوده سپاس از کتابراه🤝🏻

من ۱۲ سالم هست و بخاطر اینکه می‌نویسم و نویسنده هستم همیشه کتاب می‌خونم و در انتخاب کتاب سخت پسند هستم‌
من به این کتاب‌ها علاقه زیادی دارم، چون نتنها موضوع جالبی داره بلکه دیده من رو نسبت به دنیای اطراف عوض و باعث میشه با دیده دیگری به جهان نگاه کنم و از طرفی این کتاب مشکل جامعه‌ها و تبعیض نژادی رو به خوبی نشان داده.

کتاب سیر تحول انسانی را خیلی خوب شرح داده. من که کارمند هستم تا حالا به هزینه‌هایی که بر عهده مشتری قرار داده میشه فکر نکرده بودم. حتی با اینکه کمک به هم نوعان جزئی از فرهنگ ماست اما من هیچوقت به نوع کمکی که مشاغل می‌تونند به آدمای فقیر و بی‌خانمان بکنند فکر نکرده بودم. این کتاب باعث شد دید من تغییر کنه.

واقعا داستان جذابی بود. بینهایت متفاوت. بینهایت غیرقابل پیش بینی. من تا انتهای داستان با پیش فرضهای که از آمریکا سراغ داشتم منتظر یک انتهای غم انگیز وتراژیک بودم. اما انتهای داستان خواننده را واقعا امیدوار میکنه بزرگترین مشکل داستان قسمت هایی از ترجمه هست که روان نیست و غلطهای تایپی فراوان.

کتاب جالبیه بخصوص اشاره داره به این که حتی آدم‌های ثروتمند و دررفاه کامل امکان داره تو زندگیشون به پوچی برسن وبه دنبال خود واقعی‌شان باشن داستانشو دوست داشتم در مورد وکیلی که از خیلی چیزها میگذره وبا داستانهایی که تا الان ندیدن بود آشنا میشه نشون میده آدم میتونه تغییر کنه حتی اگه سخت باشه

واقعا کتاب خوب و اموزنده ای بود.
موضوع اجتماعی و جالب ک دیدگاه ادم رو نسبت به افراد بی خانمان تغییر میده.
یکم اشتباهات نگارشی داشت کتاب که قابل چشم پوشی.
خود داستان بعضی جاها از هیجانش کم میشد ولی با یکم حوصله خرج دادن و خوندن ادامه داستان به جاهای بهتری میرسید.
ممنون از کتابراه.

عالی بود واقعا تابه حال هیچ کتابی با این موضوع نخونده بودم برخی‌ها فکر می‌کنن که سیاهپوستان به شدت ادم‌های کثیفی هستند اما این کتاب نشون می‌ده که سفید پوست‌های زیادی هستند که خیلی کثیف تر هستند وحقوق انسان هارا به راحتی زیر پا می‌گذارند
با تشکر از کتابراه و به امید برقراری عدالت در جهان

عالی بود، البته اگر داستانش واقعی باشد میتوان نتیجه گرفت؛که یک اتفاق میتواند انسانی رابه حدی دگرگون سازد که او راتبدیل به انسان بهتری کند در ضمن خیلی خوب است که یک وکیل خیابانی بتواند کارهای خیلی ارزشمندی برای بیخانمان‌ها انجام دهد، راستی در ایران چنین وکلایی پیدامیشود؟؟؟

داستان خیلی جالبیه ولی واقعا غلط املایی و نگارشی زیاد داره اشتباهات ترجمه به وفور دیده میشه گاهی جملات تکرار شدن که باعث گیج شدن خواننده میشن تقریبا توی هر صفحه میانگین میشه پنج تا غلط نگارشی پیداکنید. من چهل و پنج صفحه خوندم ولی به دلایلی که ذکر کردم نتونستم به خوندن ادامه بدم.

در کل کتاب خوبیست. داستان وکیلی حق طلب که از مردم حمایت می‌کنه. غلط‌های املایی زیاد داشت و این یکی از نقطه ضعف‌های بسیار مهم هر داستان یا نوشته است که ممکنه نویسنده رو از خواندن ادامه داستان منصرف کنه. داستان جنبه اجتماعی داره و در عین حال موضوعات سیاسی رو هم....

جدا از نظراته منفی خیلی جالب بود. اشکال تایپی اصلا مهم نیست چون وقتی در داستان غرق باشی به چشم نمیاد. اینکه وجدان چطور بیدار میشه و آدم متحول میشه اینکه آرتور هم مقتدر و هم دلسوز بود. پایان زیبایی هم داشت گاهی برای رسیدن به هدفی بزرگ باید فداکاری کرد مایکل شخصیت جالبی داشت.

بسیار کتاب زیبایی بود. آرمانگرایی و‌حق پذیری شخصیت اول داستان، زندگی او رو‌ در دهه سوم زندگیش دگرگون میکنه و با وجود سختی‌ها مخالفت اطرافیان؛ و مشکلات بسیار جدیدش پای اهدافش میمونه. به خاطر پشتکار و هوش بالا نه تنها موفق میشه، بلکه تغییرات مثبت فراوانی ایجاد میکنه

کتاب خوبی بود من هیچ وقت به دنیای بی‌خانمانها توجه نکرده بودم و اینکه مایکل با اون همه موقعیت یکهو با سو قصدی ک بهش میشه سر از یه دنیای دیگه در میاره و همه چیزشو از دست میده وپا تو‌ی دنیای دیگه میذاره واقعن عالی بود دوستش داشتم و تونستم باهاش ارتباط برقرار کنم

محشره جان گریشام. داستانی نفس گیر و جذاب داستان یک وکیل مادی ست که به علت شوک ناشی از مرگ کسانی که بهشون علاقه داره، شورش میکنه و دنبال حق میره. و حقشون رو اخر پس میگیره. داستان پیچ و خم زیادی داره و هر فصل در انتظار غافلگیری باید باشین.

چرا هکتور به جای اینکه کلید را بده هر دفعه چند برگه از پرونده را کپی نمی‌کرد و به بروک نمی‌داد. چرا وقتی بروک پرونده را برداشت دنبالش نکردن. و اجازه دادن با پرونده خارج بشه. یعنی توی یک ساختمان به اون بزرگی تلفن نبوده تا به نگهبان خبر بده تا جلوش را بگیرند.

خیلی کتاب عالی بود آدم را به تفکر وا می‌داشت کاش جوانها و نوجوانهایی که عاشق زندگی در غرب هستند بخونند و بفهمند همه جای دنیا سختی و مشکلات هست اما باید مثل این وکیل خیابانی اهداف بزرگ داشته باشیم و برای برقراری عدالت حاضر باشیم از رفاه خودمون بگذریم

با درود
ترجمه بسیار ضعیف و از هم گسسته بود و در برخی جاها واقعاً مجبور بودم بخشی از داستان را حدس بزنم.
ویرایش هم افتضاح بود، مثلاً در جاهایی وارث نوشته شده وزارت
اصل داستان جالب بود اما کشدار، صد صفحه‌ی آخر را به سختی تمام کردم.

داستان جذابی بود. این نویسنده "جان گربشام "دارای سبک مخصوص به خود می‌باشد. وتاکنون چند فیلم سینمایی هم از داستانهای وی ساخته شده. خواهشمندم کتابهای سرگرم کننده بیشتری مانند کتب پلیسی جنایی اساطیری در بخش رایگانتان اضافه کنید. با تشکر

هر چند که گاهی خسته کننده به نظر می‌رسید ولی واقعا عالی بود. شاید در نگاه اول موضوع بی‌خانمان‌ها موضوعی جذاب نباشه ولی نویسنده به خوبی تونسته بود که با قلمش خواننده‌ها رو با خودش همراه کنه.
ممنون از کتابراه برای در اختیار گذاشتن این کتاب

داستان درمورد وکیل متمولیه که هیچی از فقر نمی‌دونه و با اتفاقی که در موسسه وکالتشون میفته مسیر زندگیش تغییر می‌کنه...
نگارش کتاب خیلی به دلم نشست و اتفاقاتش به طرز جذابی رقم می‌خورد. در کل واقعا لذت بردم‌ از کتاب و برام خیلی مفید بود

رمان وکیل خیابانی، رمان خیلی خوب بود و خواننده رو تشویق به دنبال کردن ماجرای داستان میکرد و فهمیدم کسانی هستند که برای اجرای عدالت در جامعه حتی حاضرند از آرامشی که در زندگی خود دارند دست بکشند تا حق دیگران را احیا کنند.

سلام و درود کتاب سیر تحول روحی انسان (با تمام مشقاتش) رو بخوبی به تصویر کشیده نویسنده محترم آثار جالبتری هم دارن ترجمه و نگارش ضعیف بود و غلطهای تایپی و املایی داشت که آزار دهنده بود در کل داستان جذابی بود سپاس از عوامل کتابراه

خیلی کتاب قشنگی بود ولی یکم غلط املایی و جملات چندبار تکرار میشد داستان مهیج و هیجان انگیزی بود و نویسنده بعضی اوقات دوباره آدم را شگفت زده می کرد مثل جریان تصادف و... فقط کاش در مورد تاثیر بیماری بر مشکلات یکم صحبت می کرد

رمان جالبی بود اینکه شخصی خود را وقف فقرا نماید شاید امروزه فقط در کتاب‌ها و داستانها وجود داشته باشد اما فقر و فساد و جرم و جنایت تنها مختص نژاد یا رنگ یا زبان یا مذهب یا ملت خاصی نیست و میتوان آنرا به تمام جوامع بشری تعمیم داد.

اثر زیبایی بود، سلامت سیستم قضایی هر کشوری و وجود قوانین راهگشا و همینطور کامل پیرامون مسائل و مشکلات جامعه و مردم ضامن پیشرفت اون جامعه هست، به همین دلیل مردم کشورهای جهان اول در بالاترین رده‌های امید به زندگی تو دنیا هستند.

یکی از کتاب‌های مورد علاقه من در این اپ میشه به خوبی باهاش در ذهن فضاسازی کرد تحول انسان و تغییر صد و هشتاد درجه‌ای در کار و شخصیت ب طور آنی و رسیدن به یه بیداری و هوشیاری ذاتی در مورد دنیایی که در آن حضور داریم زیبا بود

بیشتر از نصف کتاب رو خوندم. با اینکه داستان خیلی جالبی داره اما متاسفانه اشتباه نگارشی و املایی زیاد باعث میشه از شیرینی و روان بودنش کم بشه. نظرات دیگران رو هم خوندم و اکثرا این اشکال کتاب رو گوشزد کردن، لطفا رسیدگی کنید.

من آثار دیگه جان گریشام و خوونده بودم و تصور یه رمان جنایی پلیسی داشتم، اما این هم خوب بود البته خیلی هیجان انگیز نبود ولی به شخصه به زندگی نامه‌هایی که به متحول شدن از لحاظ جنبه انسانی و خدمت به بشریت میپردازند علاقه مندم.

کتاب خوبی که با ید یا صبر وت تامل خوانده شود. نمایاندن ابعاد زندگی در غرب نه فقط سفید و نه فقط سیاه اندیشی که شامل آدمها فارغ از رنگ پوستشان نیز میشد. (دیدگاه نویسنده بیشتر نقادانه بود و این بیشتر برای من جالب بود)

سلاماز آقای عادل پور به خاطر ترجمه کتاب و رایگان در اختیار قرار دادن متشکرم. خیلی خوب بود اگر یکبار بازخوانی و جدای از ویرایش متن حداقل مشکلات نوشتاری (تایپی) آن برطرف می‌شد. پایان جالبی نداشت و تبدیل به یک کمدی شد!