معرفی و دانلود کتاب یک پله بالاتر از عشق

معرفی کتاب یک پله بالاتر از عشق

علاقه‌مندان به رمان‌های فارسی و ماجراهای عاشقانه، حتماً به کتاب یک پله بالاتر از عشق، و قصه‌ی عشق پرتب‌وتاب آن دل خواهند بست! شیدا احمدی، در رمان تازه‌ی خود داستان عشقی طولانی و سوزناک را تعریف می‌کند؛ عشقی پرهیاهو بین دو جوان به نام‌های «راحیل» و «بهرام» که در ابتدا قرار بود تنها برای مدتی کوتاه نقش نامزد یک‌دیگر را بازی کنند؛ اما با این‌حال همین ازدواج ساختگی نخ سرنوشت این دو جوان را به هم‌گره می‌زند و پای اتفاقات پیچیده‌ای را پیش می‌کشاند.

درباره‌‌ی کتاب یک پله بالاتر از عشق

زندگی «راحیل»، دختر داستان یک پله بالاتر از عشق، از بسیاری جهات شبیه به دختران هم‌نسل و هم‌دوره‌ی اوست؛ او با خانواده‌ی خود و به همراه برادرش روزگار می‌گذراند. با‌این‌حال، کسی نمی‌داند که چه سرنوشت متفاوت و پرفرازونشیبی در انتظار قهرمان زن داستان ماست. سرنوشتی که ناخواسته روزهای ساده‌ی جوانی او را به عشقی پرحادثه گره می‌زند. شیدا احمدی، نویسنده‌ی این رمان ماجرا را برای ما تعریف خواهد کرد.

راحیل قرار است به‌زودی عقد کند، اما نه عقدی واقعی! او قرار است در مراسم یک عقد ساختگی حاضر شود و نقش عروس را ایفا کند. داستان از جایی شروع می‌شود که «مهین» که از دوستان خانواده‌ی راحیل است به بستر بیماری افتاده؛ او معلوم نیست تا کی زنده باشد و تنها یک آرزو دارد و آن هم این است که پسرش «بهرام» را در لباس دامادی، آن هم با راحیل ببیند. راحیل و اطرافیان او قبول می‌کنند برای برآورده کردن آرزوی این زن، تن به مراسمی صوری دهند، غافل از آن بهرام در خفا دل به راحیل می‌بندد؛ عشقی آتشین و سوزان که قرار نیست به‌راحتی به سرانجام برسد؛ چرا که همه از جمله خود بهرام و راحیل می‌دانند این مراسم چیزی جز یک مراسم ساختگی نیست. این نامزدی صوری چندان دوامی نمی‌آورد و خود بهرام قبل از هر اتفاقی تلاش می‌کند تا از راحیل دور و دورتر شود. او به‌یک‌باره رفتار خود را تغییر می‌دهد و تصمیم می‌گیرد به خارج مهاجرت کند. با‌این‌حال هیچ‌کس متوجه رفتارهای عجیب بهرام و علت آن‌ها نیست. اما به‌زودی این عشق یک‌سوی برملا می‌شود و ابعاد جدید‌تری به‌خود می‌گیرد. حالا این راحیل است که گرفتاری عشق سوزان نسبت به بهرام شده اما چرخ سرنوشت همیشه به نفع آدم نمی‌گردد و حالا بهرام از همیشه از راحیل دورتر است. اما باید دید این عشق پرکشاکش چه پایانی خواهد داشت؟

کتاب یک پله بالاتر از عشق، با روایت متفاوت خود و زبانی پرکشش و عامیانه، پای هر مخاطبی را به دنیای داستان‌های فارسی و عاشقانه باز می‌کند. این اثر با تلاش نشر هنر پارینه به دست علاقه‌مندان رسیده است.

کتاب یک پله بالاتر از عشق برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب را به علاقه‌مندان داستان‌های فارسی و رمان‌های عاشقانه پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب یک پله بالاتر از عشق می‌خوانیم

نمی خوام کسی دلش به حالم بسوزه، نمی‌خوام تو دلتون بگین آخی حیوونکی گناه داره داره خل میشه، به چه زبونی بگم حالم از این رفتارا بهم می‌خوره، یکی از ترحم به آدم عشق میورزه، یکی بهت محبت میکنه، یکی دیگه تنفر رو بهت یاد میده، یکی دیگه انکار و یکی دیگه اصرار، من اگه نخوام دیگه کسی برام تصمیم بگیره باید به کی بگم؟ مگه من کیم؟ جز یه عروسک خیمه شب بازی که هرروز باید تو دست یکی بچرخه؟ یه همچین کسی دیگه نیازی نداره کسی براش بمونه، تو رو خدا دیگه برام دلسوزی نکنید.

گریه می‌کردم و از پله‌ها میرفتم بالا، بهرام خوب میدونست منظور من اون بود نه جمع، دلم نمی‌خواست برام دل بسوزونه و فکر کنه حالا که فهمیدم عاشقم بوده و دیگه از عشقش منصرف و به قول خودش فهمیده که لایقم نیست، یه جوری بخواد مثلا جبران کنه، اون دقیقا با من مثل یه عروسک خیمه شب بازی رفتار کرده بود، بعد از ده سال که من فهمیدم داشت انکار می‌کرد و اصرار داشت هم خودش فراموش کنه و هم من وانمود کنم که هیچ اتفاقی نیافتاده، رفتم تو اتاق و در رو قفل کردم تا کسی نیاد تو اتاق، دلم می‌خواست داد بزنم و بگم بسه دیگه من نمی‌تونم، دلم می‌خواست این نقش بازی کردن زودتر تموم بشه، توی آئینه که به خودم نگاه کردم از خودم بدم اومد، از این همه کینه‌ای که تو وجودم خونه کرده بود بدم اومد به خودم که نگاه کردم دیدم چقدر خودخواه شدم، چقدر بیرحم شدم، داد زدم و با گلدونی که روی میز بود عکسم که تو آئینه افتاده بود رو شکستم، انقدر به آینه ضربه زدم که دیگه اثری از آئینه تو قاب نموند، با صدای بلند خودم رو مورد انتقاد قرار دادم و به خودم بد و بیراه میگفتم، هر چی دم دستم بود رو خورد کردم و شکستم.