معرفی و دانلود کتاب یک دختر جلف: مجموعه داستان اجتماعی
برای دانلود قانونی کتاب یک دختر جلف: مجموعه داستان اجتماعی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب یک دختر جلف: مجموعه داستان اجتماعی
کتاب یک دختر جلف: مجموعه داستان اجتماعی، شامل روایتهای کوتاه و جذابی است که به قلم جمعی از دانشجویان نوشته شده.
ماجرای داستان یک دختر جلف که نام یکی از داستانهای اصلی کتاب نیز میباشد از این قرار است که راوی (فیلمبردار) از اردوگاه آوارگان فلسطینی فیلمبرداری میکند. او ناگهان دختری را میبیند که ظاهری جلف دارد. دختر میخواهد به هر نحوی شده از او فیلمبرداری شود؛ اما فیلمبردار از این کار اکراه دارد. بعد از این که اردوگاه به وسیله نیروهای اسرائیلی بمباران میشود فیلمبردار جنازه دختر را میبیند که از صورتش جز تکهای از گوشت و استخوان باقی نمانده است.
در بخشی از کتاب یک دختر جلف میخوانیم:
دختر - با آن چشمهای درشت و بینی قلمی و خال مضحکی که کنار آنجا خوش کرده بود - سر تا پا بنفش پوشیده بود و روسریاش هم توی ازدحام جمعیت، افتاده بود روی شانههایش، موهای خرماییاش را پسرانه زده بود و یک ریز، با آن صدای نازک و جیغ مانندش، داد میزد: «آقای آقایی! لطفاً یه امضا هم برای من بزنید... . آقای آقایی! تو رو خدا، فقط یه امضا.» پدرام دفترچه را گرفت. امضای خیلیها را دید او هم امضا کرد. پایین امضا هم شمارهی همراهش را یادداشت کرد و نوشت: «با من تماس بگیر love red flower» تماس گرفت. نامش شیدا بود و شانزده – هفده ساله. هوادار سفت و سخت باشگاه بود. میگفت که یک پوستر هم از پدرام به اتاقش زده، بازیها را هم اغلب میامد ورزشگاه میدید. تیپ پسرانه میزد و میرفت قاطی جمعیت. موهایش را برای همین کوتاه کرده بود، اوایل بالای لبهایش را هم با سرمه کمی سیاه میکرد، ولی حالا دیگه فهمیده بود که قضیه آن قدرها هم جدی نیست، هر بار که زنگ میزد، کلی از شرارتهایش برای پدرام تعریف میکرد، اصلاً مجال نمیداد که پدرام حرف بزند.
«دختر مگه تو کلهی گنجشک خوردی؟» گهگاه با هم میرفتند پارک و سینما. بهش قول ازدواج داد. گفت که میبردش اروپا. برایش خالی بسته بود که دارد با راپیدوین مذاکره میکند. دخترک کاملاً باورش شده بود. دلش میخواست به همهی دوستهاش بگوید که قرار است با پدرام عروسی کند. حتماً از حسادت میترکیدند، اما پدرام میگفت که قضیه فعلاً جایی درز نکند، بهتر است. درز نکرد. پدرام برایش حکم یک خدای مجسم را داشت. همین هم بود که وقتی برای یک «بزم کوچک دو نفره» دعوتش کرد، نه نیاورد و آمد.
فهرست مطالب کتاب
چهار؛ چهار؛ دو/ الف. اوتانه
هزینهی یک خواستگاری ساده/ مهدی قزلی
دختر شب/ محسن حدادی
شیدایی/ سیده زهرا موسوی
یک دختر جلف/ سیده زهرا موسوی
سکهی عاشقی/ هنری - محسن حدادی
مصائب یک دختر دم بخت/ نرجس سلطان محمدی
سیل/ سمانه خانلری
اتاق خواب/ مجتبی زحمتکش
چه زود دیر میشود/ مجتبی زحمتکش
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب یک دختر جلف: مجموعه داستان اجتماعی |
نویسنده | سمانه خانلری، سیده زهرا موسوی، مهدی قزلی، الف اوتامه، محسن حدادی، نرجس سلطان محمدی |
ناشر چاپی | انتشارات میراث اهل قلم |
سال انتشار | ۱۳۹۴ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 72 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-94349-9-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |