معرفی و دانلود کتاب صدای سکوت

عکس جلد کتاب صدای سکوت
قیمت:
۲۹,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صدای سکوت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صدای سکوت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صدای سکوت

کتاب صدای سکوت نوشته‌ی محمود نیاکانی فر رمانی‌ست سرشار از عواطف و احساسات انسانی که زندگی شخصی در جست و جوی خوشبختی را از کودکی تا نوجوانی و سپس بزرگسالی به تصویر می‌کشد.

درباره کتاب صدای سکوت:

این کتاب ماجرایی پرفراز و نشیب است درباره کسی که یکه و تنها در جاده سرنوشت گام برمی‌دارد و در نهایت آرزوی خویش را در شهر و دیاری دیگر می‌یابد. صدای سکوت می‌تواند دریچه‌ای باشد دلپذیر و پرجاذبه برای آشنایی با نویسنده‌ای نوآشنا به نام محمود نیاکانی‌فر. این کتاب حکایتی است برآمده از دل که به جان شما می‌نشیند و ذهنتان را تا سطرهای پایانی درگیر ماجرایی عاطفی و عاشقانه می‌کند؛ در واقع روایت‌گر گفت‌وگویی است فراتر از حروف و واژگان، که قلب‌ها و عواطف آدمیان را در امتداد سکوتی بی‌کران به یکدیگر پیوند می‌دهد.

مطالعه کتاب صدای سکوت به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان به رمان‌های ایرانی با ماجراهایی پرفراز و نشیب پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب صدای سکوت می‌خوانیم:

آری! زندگی من که بعضی از گوشه‌هایش برای خودم نیز قابل باور نیست زندگی پرفراز و نشیبی بوده که با تمام سختی‌ها، دردها و رنج‌هایش برای من به شیرینی یک خواب و به قشنگی یک رؤیاست.

ساعت روی میز تحریر، دوازده نیمه‌شب را نشان می‌دهد. نمی‌دانم چرا خوابم نمی‌برد. دوباره همان فکرهایی که چند روز است مغزم را احاطه کرده و نمی‌گذارد به چیز دیگری فکر کنم، سراغم آمده‌ و دست از سرم برنمی‌دارد. آخر من که با نویسندگی هیچ آشنایی ندارم، چگونه می‌توانم این مهم را انجام بدهم و سرگذشت خود را به رشته تحریر درآورم؟! چند بار دیگر در رختخواب جابه‌جا می‌شوم و سعی می‌کنم بخوابم. ولی نه! از خواب خبری نیست. حال عجیبی دارم. هوای اتاق کمی سرد و نسبتاً تاریک است، از رختخوابم بیرون می‌آیم و برای اینکه اطراف را بهتر ببینم چراغ مطالعه روی میز کارم را روشن می‌کنم. شعاع‌ باریکی از نور به اطراف پراکنده می‌شود و اجسام را بزرگتر و پراُبهت‌تر جلوه می‌دهد. درست مانند سختی‌های زندگی که نامشان بسیار وحشتناک‌تر از خودشان به نظر می‌رسد. به‌طرف شومینه کنار پذیرایی می‌روم و دکمۀ گاز آن را تا آخر باز می‌کنم و نگاهی به شعله‌های آتش می‌اندازم، گویا همان نگاه کردن به شعله‌های آتش در این هوای سرد زمستانی آرامش خاصی به من می‌دهد.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب صدای سکوت
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات نسل روشن
سال انتشار۱۳۹۸
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات306
زبانفارسی
شابک978-622-6169-79-0
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان اجتماعی ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب صدای سکوت

مریم خاصه تراش
۱۴۰۰/۰۲/۱۸
آقا تکلیف منو روشن کنید تا آخر بخونم یا نه؟! 🤔
از یه طرف میگین شروع کتاب خوبه و بعدش نه! پس چه طوری اکثراً کتاب رو بدون زمین گذاشتن تموم کردند؟ 🤣.
انتخاب نام کتاب خارجی‌ها برای این ویژه است چون در حین نوشتن، نویسنده به واژه، اتفاق، صحنه یا توصیفی برخورد و نام کتاب را بر اساس محتوای متن انتخاب
می‌کند...
و یا برای انتخاب نام و طراحی جلد از نویسنده‌ها و طراحان گرافیست و اشخاصی که در حوزه ادبیات فعالیت می‌کنند، مشاوره می‌گیرند. حالا بماند که نام و طراحی جلد کتاب‌های خارجی در حین ترجمه و برگرداندن به پارسی، تعویض میشه. 🙄. آقا مگه روغن ماشینه!!!!
من اول کتابم. ولی با توجه به اون لحظه که از شکاف کانتینر که کارگرهای کارخانه رو به خانه هاشان می‌رساند و او آخرین تصاویر از دور نمای روستا رو می‌دید، می‌تونست اسم کتاب "شیار کانتینر"، "شکاف کانتینر" یا "نرفتن به سینما مرا از خانه فراری داد " باشه. در رابطه با رنگ چشم، گاهی رنگه چشم تغییر میکنه، البته من دلیلش رو نمی‌دونم، شما هم نپرسید. 😶
ف ناصری
۱۴۰۱/۰۴/۱۹
اوایل داستان جذاب بود ولی در ادامه نویسنده صرفا فقط از قوه‌ی تخیل!!! و بازی با لغات و تعابیر عاشقانه بهره برده بود.. ‌
احمد پسر روستازاده‌ای که از روستا فرار کرده و مدام به محض پیش آمدن واقعه‌ای میزند زیر گریه!!! درحالیکه بودن در کوچه و خیابان و روی پای خود ایستادن باید شخصیت محکم تری از او نکته و
میساخت...
🤌تنها مثبت قضیه گوشزد کردن این نکته بود که باید نوجوان را درک نه ترک کرد: یک سمت قضیه خانواده‌ای است که دیگر سراغی از او نگرفتند و انگار بیشتر به چشم منبع درآمد به او نگاه میکردند ولی طرف دیگر قضیه، خانواده‌ای خیر که حامی و پشتیبان او شدند‌...
بقیه صرفا داستان عاشقانه‌ی نه چندان خوبی بود که بر اساس قوه‌ی خیال بنا شده و تا می‌توانست کش‌پیدا کرده بود!
در کل، شاید بتوان ازین داستان در نگارش فیلمنامه‌های هالیوودی بهره برد...
طهورا جعفری
۱۴۰۱/۰۵/۰۵
کتاب زیبایی بود و دوست داشتم 😊
چون مفهوم و نتیجه‌ای که داشت، واقعا زیبا بود.
بله درسته شاید خیالی باشه اما می‌خواست نزدیکی و همدلی بین دو زوج رو بهتر و زیباتر کنه.
از طرفی هم اگر در اوایل داستان نتیجه فرارش رو از خونه خانواده نمی‌گفت، شاید بهش پنج ستاره نمی‌دادم.
چون انسان باید نتیجه اعمالش
رو ببینه.
سختی‌هایی که در بازار و.... کشید، نتیجه فرارش از خانواده هست و این نشون میده که انسان نباید از بهترین نعمت‌های خدا فرار کنه. شاید نتیجه اعمالش رو کم در این داستان آورد اما من اصل داستان رو دوست داشتم.
سختی‌هایی که کشید داستان رو برام جذاب میکرد و البته نشون میداد که خانواده باید در تربیت فرزندان به اندازه رفتار کنند.
راضیه ملیحی
۱۴۰۰/۰۲/۱۲
درود بر شما 🙏 اوایل داستان رو خیلی زیاد دوست داشتم ولی از اواسط داستان, روندِ اصلی داستان به ظاهر غیر واقعی پیش رفت اما احساس می‌کنم نویسنده از این روش برای مقایسه‌ی ارتباطِ درست و نادرست استفاده کرده یعنی خانواده و دوستانِ احمد با وجودِ شناختی که از او داشتند ولی هیچ درکِ درستی از او نداشتند که و باعث شد ارتباطِ درستی با او نداشته باشند ولی در شهر, دوستان خانواده‌ی جدید او را به خوبی درک میکردند و ارتباطِ درستی داشتند و مهمتر از همه ارتباطِ قلبی و ذهنی کاملا بسیار خوبی که بینِ رویا و احمد برقرار بود که فراتر از یک ارتباطِ معمولی به شمار میرفت... نتیجه گیری شخصی من از کلِ داستان این بود که; درک اولین شرطِ ارتباطِ درست بین انسانهاست
Z M
۱۴۰۰/۰۲/۱۵
اوایل داستان خیلی جذاب و پر شور وگداز بود و همین باعث شد تا ۴ صبح بیدار بمونم و بخونم امااز‌ یه جایی به بعد روند داستان مدام تکرار میشد جمله‌های تکراری و حوصله سر بر و خسته کننده و پایانش هم مثل همه داستانها بود آن‌ها به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کردند اگر داستان ریتم و جذابیت خودش رو حفظ میکرد حداقل منو ترغیب میکرد که با شور و هیجان بخونمش و هر لحظه منتظر شگفتی باشم اما بر خلاف شروع قوی‌اش پایان ضعیفی داشت و ‌ی سوال مگه چشمای رویا آبی نبود چطور یهو رنگش قهوه‌ای میشه؟ همین خطای فاحش نویسنده باعث شد که من نظر مثبتی به این کتاب نداشته باشم چون یهو تصوراتم بهم ریخت
شادی مرتضی پور
۱۴۰۰/۰۲/۲۴
اولای داستان خوب پیش رفت بعدش دیگ باور پذیر نبود حالا جدا از صحبتای رویا و احمد ک تخیل نویسنده بود این بنده خدا فرار کرده ولی همش گیر آدمای خوب افتاده همه کمکش کردن خ زود خودشو جم کرده سندخونه زدن ب نامش از سربازی معافش کردن. تو دنیای واقعی همچین خبری نیس و آدما گرگ شدن. مدام ماچش میکنن شخصیتای ۶ و داستانم کیلو اشک ریختن همه هم از حال میرفتن گریه میکردن تا‌ی جمله میخونی بعدش میگه اشک تو چشم یا جم شد یا جاری شد. واقعا نمیخاستم از نصفه هاش ادامه بدم ولی چون معتقدم هر کتابی چیزی برا گفتن داره تا آخر خوندمش
عسل شیرازی
۱۴۰۰/۰۲/۱۳
در کل داستان زیبایی بود.
ایده داستان قشنگ بود و شروع جذابی داشت. ولی به قول دوستان داستان در یک سوم پایانی خیلی کش اومد خیلی راحت میشد زیبا تر و چکیده تر بشه.
ضمنا کمی هم دور از واقعیت بود که مثلا هی رویا از اتاق بیرون میومد و خاله ش پا میشد بغلش کنه
میتونست این داستانای قهر و اشتی کمتر بشه و
به جاش ماجرا‌های جدید تری وارد داستان بشه.
میتونست خیلی جذاب تر و منسجم تر باشه به نظرم خیلی کار داره.
به نویسنده پیشنهاد میکنم که یه بار دیگه خودش بخونه داستانشو تا اصلاحاتشو انجام بده.
مریم بناری
۱۴۰۰/۰۳/۱۵
واقعا کتاب خوبی بود نشون داد اولین شرط خوب بودن و انسان بودن درک کوچیک و بزرگ هم نمیشناسه باید ادم‌های اطرافمون رو درک کنیم تا ادم موثری براش باشیم این کتاب واقعا خوبه بیشتر افرادی که میکن تخیلات خدای ما خیلی بزرگ تر از چیزی که فکر میکنیم خلق حیرت انگیز زیاد داره و هر چیز برای خدا ممکن هستش بنظرم عشق بی صدا هم واسه داستان خوب بود
و واسه تغییر رنگ چشم هم بعضی عوامل باعث میشه رنگ چشم تغییر کنه که با مراجعه یه اینترنت همه عوامل رو میتونید بخونید
سودابه بهاری
۱۴۰۰/۰۲/۱۰
بینهایت زیبا بود و جذاب
بشدت ادم حسش میکنه.. تصویر میاد توذهنش احساسش میکنه و احساساتی میشه.. اشک میریزه.. لبخندمیزنه..
بنظرم هرکسی باید این کتابو بخونه
نویسنده ایرانی.. عالی بود آقا^_^
فقط متعجبم ک چندتا کتاب با نام صدای سکوت بانویسنده‌های مختلف و موضوعات مختلف وجود داره..! خب چرا انقد اسمای
کتاباتون رو شبیه میگیرید و تکراری؟! من ندیدم این خارجیا اسماشونو شبیه انتخاب کنن! اونم ن یکی دوتا کتاب! چخبره
البته ک این اسم کاملا مناسب و برازنده‌ی این متنه
Naghmeh P
۱۴۰۰/۰۳/۰۸
نثر ساده و روان کتاب در ابتدا خواننده را تشویق به پیگیری داستان می‌کند. اما در کل تازه کار بودن نویسنده کاملا مشخص است. در مورد مسایلی که به آن اشاره کرده نیاز به مطالعه بیشتری دارد تا متن پخته تر شود. مانند داستان پیگیری بیماری رویا از سوی پزشکان. در مجموع بعنوان یک زنگ تفریح در این روزگار پر تنش مقبول بود و نتیجه گیری نهایی آن (همدلی از همزبانی بهتر است) و فانتزی بیان شده در رابطه با بیان این جمله به نظر خلاقانه بود. براشون آرزوی موفقیت دارم.
Saeedehpardis
۱۴۰۳/۰۷/۱۸
داستانی بسیار اغراق آمیز و تخیلی. در اوایل داستان اشاره می‌شد که فرارش موجب بدبختی‌اش شده که برعکس بود. مرد بازاری را طوری نشان می‌داد که من منتظر بودم ضربه‌ای به پسر بزند که برعکس بود. چطور خانواده‌ای که در نکبت غوطه ور بودند توانستند زندگی لاکچری برای پسر فراری بسازند. بیماری هم مسخره بود. تمام و کودکان کار را افرادی بسیار مثبت معرفی کرده بود که اینطور نیست چرا پسر آنقدر ضعیف بود با توجه به شرایط زندگی باید عکس آن رخ می‌داد.
شهلا رزاقی
۱۴۰۰/۰۵/۰۲
داستان خوبی بود اما خیلی حرفه‌ای نوشته نشده بود. جملات تکراری زیاد داشت. خیلی از گریه کردن و اشک ریختن گفته شده بود. آخر من نفهمیدم یه داستان تخیلی میخونم یا واقعی! بعضی قسمت‌ها کاملا غیرواقعی جلوه میکرد. ‌
به نظرم عنوان کتاب خوب و درست انتخاب شده. ‌و نکته‌ی مثبتی که داشت پایان خوب و خوش داستان که
بود بسیار پسندیدم. ‌خیلی وقت هست که پایان خوش تو داستان‌ها و فیلم‌ها جاش رو به غم و غصه و مرگ و میر داده. خوندن این کتاب خوب بود.
نازنین شریفی
۱۴۰۱/۰۸/۲۲
داستان چندان با واقعیت نزدیک نبود البته شاید مردم در ۵۰ سال پیش سالمتر و مهربانتر بودند و اعتماد هنوز اعتبار داشت یکی از نکات مبهم و غیرقابل باور در این کتاب بی اطلاعی خانواده احمد از او بود یعنی اصلا به دنبال او نیامدند مگر میشود پدر و مادری اینگونه بچه شان را رها کنند نکته دیگر کشدار شدن داستان بر سر مسائل تکراری وفضاهای عاشقانه بود نکته مثبت آن درک متقابل زوجین بود
MDp
۱۴۰۰/۰۲/۰۹
واااقعا عااالی بود. وقتی شروع به خوندنش کردم دیگه نتونستم کنار بذارمش. الان ساعت 20 دقیقه به 5 صبح هست و تازه کتاب رو تمام کردم. حیفم اومد بدون تشکر و قدر دانی از نویسنده گوشی رو ببندم. واقعا ایولا
زهرا شعبانی
۱۴۰۰/۰۳/۰۴
سلام من تشکر می‌کنم از کسایی که این امکان رو به من دادن تا از این برنامه استفاده کنم کتاب صدایه سکوت کتابه در کل خوبی هست چون تمام افراد داستان انسانهایه خوبی هستن وبه شخصیت اول داستان کمک کردن در این کتاب به معجزه اشاره شده. بر قراریه ارتباط بایک دختر کر ولال. من از این کتاب یاد گرفتم که به خواسته هایه بچه‌ها اهمیت بدیم. هر چقدر کوچیک باشه
مشاهده همه نظرات 189

راهنمای مطالعه کتاب صدای سکوت

برای دریافت کتاب صدای سکوت و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.