معرفی و دانلود کتاب یزدان

عکس جلد کتاب یزدان
قیمت:
۱۷,۳۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب یزدان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب یزدان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب یزدان

کتاب یزدان به نویسندگی سحر میرزاخانی از رمان‌های بلند اوست که از دل دوران خوارزمشاهیان، درست زمانی که مغول‌ها در حال تاخت‌وتاز به جان و مال مردم ایران ‌بودند بیرون آمده است. نویسنده با ریتمی مشخص و زیبا به شرح داستان پرداخته است که خواننده را مجاب می‌کند تا به مطالعه‌ی آن ادامه دهد.

درباره‌ی کتاب یزدان

اثری که پیش ‌روی شماست، در بازه‌ی زمانی دوره خوارزمشاهیان و همزمان با حمله مغول‌های خون‌خوار روایت شده است. داستان کتاب یزدان از این قرار است که مغول‌ها بعد از حمله به چین و چپاول آن قصد می‌کنند 450 نفر از بازرگانان خود را به شهر اُترار در ایران بفرستند. حاکم شهر اترار در زمان حضور بازرگانان مغول غایرخان بوده‌ است. غایرخان بعد از مشاهده تبحر این بازرگانان در جنگ و مهارت شمشیرزنی به آن‌ها شک می‌کند و نامه‌ای به پادشاه وقت آن زمان یعنی سلطان محمد می‌فرستد. سلطان محمد نیز بعد از خواندن نامه دستور گردن زدن هر 450 نفر از بازرگانان مغولی را صادر می‌کند و غایرخان هر 450 نفر را در خندقی گردن می‌زند. چنگیزخان مغول بعد از شنیدن این خبر به شهر اترار لشکرکشی می‌کند.

شخصیت اصلی این داستان، یزدان نام دارد که در واقع حاکم خراسان است. یزدان فردی مهربان، عادل، بامحبت و وطن‌دوست است که بعد از شنیدن خبر لشکرکشی مغول‌ها به اترار قصد می‌کند که برای کمک به هم‌وطنان خود به همراه یاران و لشکرش به اترار سفر کند.

یزدان با خانواده خود ارتباط خوبی دارد و در فصل اول رمان کتاب یزدان این موضوع به خوبی قابل مشاهده است. یزدان دو همسر به نام‌های ماهرو و خورشید دارد که سحر میرزاخانی در ابتدای کتاب به وصف حال این دو نفر در هنگام بدرقه یزدان به سوی جنگ پرداخته است.

در حین مطالعه رمان نام شخصی به نام «بامداد» نیز به وفور به چشم می‌خورد. بامداد مشاور و دوست صمیمی یزدان است که این دو از زمان کودکی در کنار یکدیگر بزرگ شده‌اند. بامداد نیز به همراه یزدان راهی سفر و لشکرکشی به اترار می‌شود. آن‌ها سرانجام، پس از پیمودن راهی سخت و پرفتنه به اترار می‌رسند؛ اما با صحنه‌ای دلخراش مواجه می‌شوند و مغول‌ها نیز به صورت ناگهانی و وحشیانه به آن‌ها حمله می‌کنند.

ما در این داستان روایت‌های عاشقانه و حماسی زیادی از یزدان و بامداد را شاهد خواهیم بود. سحر میرزاخانی با قلمی صریح و بی‌آلایش به شرح رمان بلند یزدان پرداخته است و در زمان و مکان لازم دست به غافلگیری‌هایی نیز می‌زند.

لازم به ذکر است انتشارات امتیاز این اثر را روانه‌ی بازار کرده است.

کتاب یزدان برای چه کسانی مناسب است؟

خواندن این کتاب برای کسانی که به جنگ‌ها و روایت‌های تاریخی علاقه‌مند هستند مناسب است. همچنین پیشنهاد می‌کنیم کسانی که به رمان، خصوصا رمان‌های تاریخی علاقه‌مند هستند از مطالعه کتاب یزدان غافل نشوند.

با سحر میرزاخانی بیشتر آشنا شوید

سحر میرزاخانی نویسنده‌ی ایرانی و فعال در زمینه داستان‌ و رمان‌های تاریخی-ادبی کشورمان ایران است. از دیگر آثار او می‌توان به بازنویسی کتاب‌های «مثنوی معنوی»، «کلیله و دمنه» و «بوستان و گلستان سعدی» برای کودکان و نوجوانان اشاره کرد.

در بخشی از کتاب یزدان می‌خوانیم

یزدان روبروی آیینه‌ی اتاقش ایستاده بود و به تصویر خود در آینه نگاه دوخته بود. ماهرو لباس رزم قدیمی و رنگ و رو رفته‌ی یزدان را به تن او کرد، چهره جسور و تأثر انگیزش در آن لباس بیشتر نمایان می‌شد، در سیمایش هم صفا و راستی بود و هم جسارت و دلیری و تندی! بامداد از پشت درب اتاق یزدان صدا زد:

«آقا!همه‌ی همراهان منتظر شما هستند!» یزدان همراه ماهرو و بامداد به حیاط رفتند.

عده ی کثیری از مردم شهر در خانه‌ی یزدان گرد هم جمع شده و تمام اهل خانه و سربازان و مریدان یزدان در سکوت ایستاده بودند تا او سخن بگوید. تمام اسبها زین شده و شمشیرها در غلاف هایشان زیر لباس های کهنه‌ی مردان بودند. بوی شوم جنگ به مشام می‌رسید. یزدان به روی بلندی ایستاد تا با جمع حاضر سخن بگوید «ای مردم، در تمام مدتی که حاکم شهر شما بودم تمام تلاشم را کردم تا به ندرت در شهرتان بینوا و مستمند پیدا شود. در این مدت من ظاهراً حاکم شما بودم اما در واقعیت شما را سرور خود می‌دانستم. حال برای دفاع از وطن و از این خاک تمام ما باید سینه ستبر کنیم، مغولان می‌خواهند تمام کشورمان را به تاراج ببرند و با خون تمام مردم کشور دریایی سرخ در ایرانمان جاری سازند.

از شما مردم شهرم می‌خواهم در نبود ما استوار بمانید و اشک نریزید.»سپس از بلندی پایین آمد و بار دیگر دخترانش را در آغوش گرفت و لبخندی ملیح به ماهرو و خورشید زد، لبخندی سرشار از عشق و آرامش! یزدان سوار بر اسب سفید رنگش شد و کاروان به حرکت درآمد. بعد از طی کردن چند فرسنگ از مسیر، آفتاب داغ و آتشین تمام نیروی مسافران را گرفته بود و آنها را سخت تشنه و عطشان و خسته کرده بود. آنها تمام چند روزی را که در راه بودند در بیابان‌ها سکونت می‌کردند. مسافران از فرط خستگی به جان آمده بودند که ناگهان بامداد فریاد زد:«آبادی! من‌آبادی می‌بینم!»

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب یزدان
نویسنده
ناشر چاپینشر امتیاز
سال انتشار۱۴۰۰
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات95
زبانفارسی
شابک978-622-5670-01-3
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان تاریخی ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب یزدان

Homa
۱۴۰۲/۱۰/۱۴
درود با توجه به خلاصه ارائه شده از کتاب حس کردم یک داستان حدودا تاریخی باشه که کمی تخیل هم چاشنی کار شده ولی بعد از خوندن این کتاب تماما تخیلی بود کاش نویسنده بجای پرداختن به چندین ازدواج برای مهیج کردن داستان از موارد دیگر استفاده می‌کرد مثلا جنگ بین ایرانیان و مغول ها
حتی اسامی انتخابی برای شخصیت‌ها هم خیلی خلاقانه نبود
Sara mp
۱۴۰۲/۱۱/۳۰
کوتاه و مختصر بود جالب کلا
مشاهده همه نظرات 2

راهنمای مطالعه کتاب یزدان

برای دریافت کتاب یزدان و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.