معرفی و دانلود کتاب آفتاب داغ تیرماه
برای دانلود قانونی کتاب آفتاب داغ تیرماه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب آفتاب داغ تیرماه
ادبیات داستانی یکی از مهمترین ابزارهای بازتاب مسائل اجتماعی است، بهویژه زمانی که به زندگی و چالشهای زنان میپردازد. کتاب آفتاب داغ تیرماه، مجموعهای از داستانهای کوتاه نوشتهی پریسا محبی، با این هدف نوشته شده است که تجربههای متنوع و گاه تلخ زنان را نسبت به مسائل اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی در قالب داستانهایی کوتاه و با زبانی ساده به تصویر بکشد.
دربارهی کتاب آفتاب داغ تیرماه
این مجموعه شامل 16 داستان کوتاه مستقل است که هرکدام روایتگر چالشی متفاوت در زندگی زنان است. داستانها موضوعاتی چون خشونت خانگی، ازدواج اجباری، عشقهای نافرجام، فشارهای سنتی و تابوهای فرهنگی را پوشش میدهند. برای مثال، داستان اول دربارهی زنی است که از کودکی با تجربههایی تلخ مانند تجاوز و ازدواج اجباری دستوپنجه نرم میکند و داستانی دیگر به احساساتِ دختر نوجوانی میپردازد که نمیتواند دربارهی مسائل شخصی خود با خانوادهاش صحبت کند.
زبان داستانها ساده و روایتها صریح هستند. طوری که احساس میکنید دوستتان کنار شما نشسته و خاطراتش را بازگو میکند. نویسنده کوشیده با طرح مسائل مهم اجتماعی، به احساسات و مشکلات شخصیتها نزدیک شود و به شرح وقایع زندگی آنها از دریچهی نگاه خودشان بپردازند.
کتاب آفتاب داغ تیرماه از انتشارات امتیاز، در تلاش است صدای زنانی را بازتاب دهد که درگیر چالشهای گوناگون اجتماعی و خانوادگی هستند و در بند سنتهای نادرست گذشته ماندهاند. رویکرد واقعگرایانهی این داستان میتواند فرصتی برای تأمل دربارهی مسائل زنان در جامعه فراهم کند.
کتاب آفتاب داغ تیرماه برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب آفتاب داغ تیرماه مناسب کسانی است که به ادبیات داستانی کوتاه با محوریت مسائل اجتماعی علاقه دارند. این کتاب میتواند به خوانندگانی که به موضوعاتی چون حقوق زنان، فشارِ سنتها و فرهنگهای منسوخشده توجه دارند، پیشنهاد شود.
در بخشی از کتاب آفتاب داغ تیرماه میخوانیم
همه چیز خوب بود. خوب که فقط توی لفظ بود. باید بگویم راضی بودم صبحها میرفتم ته آبادی خانهی کدخدا برای درس و ظهر به بعد هم به ننهقمر و آقا توی کارها کمک میکردم. اصلاً نفهمیدم چی شد انگار به یک چشم بر هم زدن بود یکهویی اتفاق افتاد. مثل زلزله بود که آمد همه چیز را ویران کرد و باز آباد کرد؛ اما اینبار جور دیگری ساخت. جوری که فقط اولش خوب بود.
صبحها توی خانهی کدخدا همهش حالم بد میشد. حس میکردم تمام بدنم میلرزد، لرزش دستهام اما بیشتر بود.
انگار یکجوری هُل بودم یا مثلاً شگفتزده. گُر میگرفتم و قرمز میشدم. رنگبهرنگ میشدم و تپش قلبم هم امانم را بریده بود.
همهش ته دلم خالی میشد. فکر میکردم مریض شدم و درد بیدرمانی گرفتم. شفاخانه که نداشتیم تا شهر هم راه زیاد بود و با قاطر آقا چند روزی طول میکشید. پیش تو آمدم، گفتم شاید سر در بیاوری. خب از شهر آمده بودی و درس خوانده.
گفتم. از دردی که امانم را بریده و فکرم را مشغول کرده. گفتم صبحها زمانی که خانهی کدخدا سر درس تو نشستم حالم بدتر میشود. تپش قلبم اینقدر زیاد است که فکر میکنم بچهها هم میشنوند و میترسم آبرویم برود.
به درد بی درمانم خندیدی و خندیدی.
گفتی: «حالت خیلی هم خوبه. تازه خوبتر هم میشی. تو مریض نیستی و درد تو یک چیز دیگهس.»
اصل حرفت را نفهمیدم، فقط کلمهی درد به گوش من آشنا بود و احساس کردم قرار است این درد تا سالها با من باشد. به آقا و ننهقمر هم چیزی نگفتم. حالا غصهی مریضی من را میخوردند که چه؟ که ذرهذره آب شوند. گفتم یکهو میمیرم و خلاص.
فهرست مطالب کتاب
آفتاب داغ تیرماه
درد بیدرمان
نشانکرده
دروغ مصلحتی
جدال بین مرگ و زندگی
دنیای وارونه
من و علی
بخیههای ابدی
قلب اسیر
سناریوی تکراری
یکی به غیر از من
گوشوارههای بدلی
کفشهای تقتقی
مزاحم روانی
اونی که نباید
بادکنکهای رقصان
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب آفتاب داغ تیرماه |
نویسنده | پریسا محبی |
ناشر چاپی | نشر امتیاز |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 100 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-5670-13-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |