معرفی و دانلود کتاب گلچین

عکس جلد کتاب گلچین
قیمت:
۱۵,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب گلچین و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب گلچین و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب گلچین

کتاب گلچین نوشته‌ی پگاه دیبا، داستان زندگی دختری را روایت می‌کند که پسر بدنام محله عاشقش شده و تمام اهالی محل نیز از این موضوع باخبر هستند. در این بین اتفاقات عجیب و غریبی برای شخصیت اصلی داستان رخ می‌دهد.

اگر رویاها بر بال قلم بنشینند و روی کاغذ بیایند، به شکل عجیبی در دنیای واقعی پدیدار می‌شوند. پگاه دیبا روانشناس، مشاور و نویسنده‌ی خوش ذوق و جوانی است که از کودکی عاشق تجسم و بلند پروازی بوده و با رویاهایش زندگی می‌کند و آن‌ها را می‌نویسد. او در اوج تنهایی و غم، بسیار مطمئن است که اتفاق‌های قشنگی در انتظارش هستند و زندگی‌اش گواه قدرت قلم و تجسمش بوده است. داستان گلچین باور کردن آرزوها و رویاهای قشنگ را بسیار زیبا به تصویر می‌کشد و دید شما را به خیلی از مسائل تغییر می‌دهد.

در بخشی از کتاب گلچین می‌خوانیم:

گلچین هیچ‌وقت مثل پدرش دقیق و منظم نبود. همیشه‌ی خدا دقیقه‌ی نود کاراش رو انجام می‌داد. کمتر از یه ساعت وقت داشت که هم آماده بشه و هم بتونه خودش رو به مصاحبه‌اش برسونه. با عجله وارد اتاقش شد و اول یه دستی به موهاش کشید. موهاش رو حسابی شونه کرد و از گوشه‌ای با یه سنجاق محکم بست. یه آرایش ملایمی کرد و رفت سراغ کمد لباساش. اصلاً نمی‌دونست کدوم لباسش رو انتخاب کنه. وای خدای من حالا چی بپوشم؟ که در همین لحظه صدای در زدن رو شنید. گلچهره بود که با یک لباس مخملی سیاه و سبز تیره‌ی بسیار ساده و زیبا وارد شد. بیا بگیر، اینو بپوش اندازت می‌شه.

گلچین یه لحظه از دیدن چنین لباسی خشکش زد. خیلی خوشگل بود. یک لبخندی زد و لباس رو گرفت و رو به گلچهره کرد و گفت: همیشه دقیقه‌ی نود رو دوست دارم. گلچهره با تعجب: چطور؟ گلچین در حالی که داشت لباس رو نگاه می‌کرد گفت: آخه همیشه دقیقه‌ی نود بهترین اتفاق‌ها رخ می‌ده. نه خداییش آدم یه خواهری مثل گلچهره خانم داشته باشه مگه می‌تونه نگرانم باشه؟ نه واقعاً مگه می‌تونه؟ بعد یه خنده‌ی بلندی کرد و یه چرخی تو اتاق زد. نگاهی به گلچهره کرد و ادامه داد: منتظرم باش تا بپوشم و بیام. گلچهره سری تکون داد و منتظر شد تا گلچین لباسش رو بپوشه. لحظه‌ای که گلچین اومد، گلچهره از دیدن این همه زیبایی اشک شوق ریخت. وای گلچین مثل سیندرلا شدی. چقدر تو این لباس خوشگلی. اندازه‌ی اندازته.

گلچین هم با دیدن این همه زیبایی و قشنگی لباس در آینه لبخندی ملیح گوشه‌ی لب هاش نقش بست. کیفش رو برداشت و گلچهره رو بوسید و با عجله از پله‌ها اومد پایین. جیران مشغول بازی با تیدی (سگشون) بود و کمال هم روی صندلی راحتیش مشغول مطالعه بود. گلچین با صدای بلند گفت: من رفتمممممم، می‌بینمتون و در رو بست. خیلی دیرش شده بود. تا کوچه پایینی رو دوید و به خیابون نزدیک شد که در این لحظه اسماعیل رو دید که منتظر تاکسیه. تمام حرف‌های گلچهره اومد به ذهنش. می‌خواست برگرده و از کوچه‌ی فرعی بره که اسماعیل گلچین رو دید. اسماعیل با فریاد: گلچین، گلچین، وایستا کارت دارم و بعد شروع به دویدن کرد تا به گلچین برسه. گلچین لحظه‌ای ایستاد و اسماعیل بهش رسید. وایستا خب، کارت دارم. می‌خوام باهات حرف بزنم. گلچین رو به اسماعیل کرد و گفت: من هیچ علاقه‌ای به صحبت با تو ندارم. چطور جرات می‌کنی بگی از من خوشت میاد و پیام بفرستی که...

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب گلچین
نویسنده
ناشر چاپینشر عطران
سال انتشار۱۳۹۹
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات91
زبانفارسی
شابک978-622-734317-5
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان عاشقانه ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب گلچین

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب گلچین

برای دریافت کتاب گلچین و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.