معرفی و دانلود کتاب کوچک خوشبختی

معرفی کتاب کوچک خوشبختی

روایت‌هایی جذاب که نگاهتان را به زندگی عوض خواهد کرد! کتاب کوچک خوشبختی مطالبی باشکوه و فوق‌العاده مثبت از بهترین نویسندگان مجله‌ی اپرا را دربردارد که به شما یادآوری می‌کند حتی در نگرانی‌ها، ترس‌ها و مشکلات زندگی نیز می‌توان خوشبختی را پیدا کرد.

درباره‌ی کتاب کوچک خوشبختی:

دبیران مجله‌ی اپرا با بررسی دوباره‌ی آرشیو 15 ساله‌ی غنی این مجله، مجموعه‌ای از داستان‌هایی روح‌بخش و زیبا را در این کتاب گردآوری کرده‌اند. این مجله‌ی مشهور و پرطرفدار ماهانه مطالبی موثر را منتشر می‌کند که شما را در جهت زندگی مثبت هدایت می‌کند و زمینه‌ساز تحولاتی کوچک و بزرگ در حوزه‌های گوناگون زندگی می‌شوند. نثر این مطالب شوخ‌طبعانه و همراه با صمیمیت فراوان است که تصویری از لحظات شاد را پیش چشمان شما مجسم می‌کند. کتاب کوچک خوشبختی (O's Little Book of Happiness) همانگونه که از نامش پیداست مطالبی کوتاه اما تاثیرگذار در مورد خوشبختی حقیقی است و با ترکیبی از صداقت و شوخ‌طبعی توصیه‌هایی کارآمد را ارائه می‌دهد تا از صمیم قلب به آینده‌ای روشن امید داشته باشید.

شما با خواندن کتاب حاضر مسیری لذت‌بخش را طی می‌کنید تا به شعار اصلی این مجله که «بهتر از آنچه که هستیم بشویم» برسید و از همه چیز الهام بگیرید، از عشق ماندگار گرفته تا غذاهایی لذیذ. نویسندگان این مجموعه راهکارهایی را در دل روایت‌های خود گنجانده‌اند که به شما کمک می‌کند که خودتان را بیشتر و عمیق‌تر دوست داشته باشید، به آینده امید بیشتری داشته باشید و در نهایت برای یک زندگی پرفراز و نشیب اما ماجراجویانه و لذت‌بخش آماده شوید. مطالب این کتاب که در برخی موارد به داستان نیز شباهت دارند، از حس‌های خوشبختی سخن می‌گویند، احساساتی که هر از چند گاهی همه‌ی ما نیاز به مرور آن‌ها داریم.

کتاب کوچک خوشبختی مجموعه‌ای از روایت‌ها، جملات و جستارهایی شیرین و دلچسب از افراد مختلف است که خواندن آن‌ها قطعاً تجربه‌ای لذت‌بخش را برای شما به ارمغان می‌آورند. در لابه‌لای مطالب این کتاب شادی و خوشبختی عنصر اصلی‌ محسوب می‌شود و یادآور این مسئله است که می‌توان تنها و خوشبخت بود و شادی و خوشبختی چیزی نیست که وابسته به حضور دیگران در زندگی شما باشد.

بسیاری از افراد هستند که خوشبختی خود را وابسته به اتفاقات آینده زندگیشان می‌دانند؛ اما نویسندگان این کتاب از این واقعیت صحبت می‌کنند که طرز نگاه و نگرش شما به خوشبختی تعیین کننده‌ی شادی و حال خوش شماست. وجود قلم نویسندگان مختلف در این کتاب آن را به مجموعه‌ای متنوع تبدیل کرده است که دیدگاه و نگرش‌های متفاوت را می‌توان در آن دید. هر کدام از این نویسندگان با نگاه خود به زندگی از دغدغه‌ها و نگرانی‌های خویش صحبت کرده‌اند.

این نویسندگان با نگاهی عمیق و جزیی‌نگر از مباحثی صحبت می‌کنند که شاید در نگاه اول ساده به نظر برسند اما به قدری تاثیرگذار هستند که به کار بردن آن‌ها در زندگی، تحولی بزرگ را در روحیات شما ایجاد خواهد کرد. با خواندن این کتاب می‌توانید از تجارب افراد مختلف با زندگی و دغدغه‌های گوناگون اطلاع پیدا کنید و دریابید که شادی از منظرهای مختلف در چه چیزهایی تعریف می‌شود. این کتاب منکر غم و اندوه در زندگی نیست بلکه با در نظر گرفتن پیچیدگی‌های شخصیت انسان‌ها، سعی دارد چشم شما به روی شادی‌های هر چند کوچک باز کند.

کتاب کوچک خوشبختی مناسب چه کسانی است؟

خواندن این کتاب به همه‌ی افراد کمک می‌کند تا خوشبختی‌های زندگی خود را پیدا کنند و در نهایت از زندگی لذت بیشتری ببرند.

جملات برگزیده کتاب کوچک خوشبختی:

- باید خود و هر لحظه‌ی زندگیمان را به دیدن درخشش نور عادت دهیم.
- در هر لحظه از زمان، زمان از آن ماست،حتى وقتى تصور مى‌کنیم نیست.
- خوشبختى ایستگاهى نیست که به آن مى‌رسى، بلکه چگونگى به سفر رفتن است.
- من باور دارم چنانچه برخیزید و حرکت کنید، زندگى امکاناتى براى شما فراهم مى‌آورد.

در بخشی از کتاب کوچک خوشبختی می‌خوانیم:

پس از دهمین دور شنا کردن در طول استخر اتفاق مى‌افتد؛ وزن بدنم رها مى‌شود. کجا مى‌رود، مطمئن نیستم- میان آب سبز-آبى روشن کلرزده استخر که از پشت عینک دیده مى‌شود، پراکنده مى‌گردد و با عقب-جلو، عقب-جلو رفتن پیوسته بدنم در میان آب از هم مى‌پاشد. چند دور شناى اولیه در طول استخر، اغلب از روى اجبار و حتى ناخوشایند است. ولى هنگامى‌که روى آب مى‌آیى، همه چیز ناگهان تغییر مى‌کند؛ من در پوستم تنها مى‌مانم. اگر همه چیز خوب پیش برود؛ جلوى من، یا پشت سرم، نزدیک به کف پایم کسى خیلى نزدیک نباشد با آب یکى مى‌شوم، نه دلواپسى‌اى، نه نگرانى‌اى. ذهن و جسم، که بیشتر وقت‌ها از هم جدا و دو وجود بیگانه‌اند، دست‌کم در این لحظات با هم یکى مى‌شوند.

براى من، در کلاس ایروبیک، کنار دیگر آدم‌ها و کوبش موسیقى، دنیا بیش از اندازه حضور دارد. و من هرگز رقابت را دوست نداشته‌ام؛ دنبال‌کردن یک توپ یا عضویت در تیمى را. نه به این دلیل که آدمى منزوى هستم برعکس، آدم‌ها را دوست دارم. دلیل آن بیشتر، میل به رهایى منظم، دور شدن از شلوغى و به هم ریختگى دنیا براى مدتى کوتاه است.

در سال‌هاى رشد فقط از پریدن میان موج‌هاى اقیانوس و شناى گه‌گاهى در خلیج لذت مى‌بردم، همین. سپس، در اواخر دهه بیست سالگى با زنى آشنا شدم که بعدها او را مربى نامیدم. او مرتب، هر شب پس از کار و نیز تعطیلات آخر هفته، حدود یک و نیم کیلومتر شنا مى‌کرد. هرگز براى شام پیش از ساعت هشت‌ونیم برنامه‌ریزى نمى‌کرد، زیرا در آن ساعت، شنا در استخر را به پایان مى‌رساند. شاید او بدن سفت و لاغرش را به ارث برده باشد، ولى شانه‌هاى متفاوت و بازوهاى خوش عضله‌اش فقط بر اثر کیلومترها شناى همیشگى به دست آمده است. من صمیمیت او را نمى‌شناختم تا روزى که میهمان او شدم و با او به استخر رفتم.

فهرست مطالب کتاب

راه خانه
عشق به کتاب
بهشت: هفده سِنت براى هر قاشق پر
داستان‌هاى بلند
تکه‌اى از تابستان
باد، شن، و ساردین‌ها
رشد ما و درخت لیمو
بهشت آبى من
همه آنچه را باید یاد بگیرم از اسبى آموختم
خودت انجام بده
جنگل طلسم شده
گنج متفاوت
افقى که گسترده شد
پرسش‌هاى سوزانش
رسوم خانوادگى
سال بله گفتن
اندک نورى بتابانید
رودخانه‌اى درون ما جریان دارد
زندگى گرم و نرم
بچه‌هاى دیگران
خوش آمدید
نمایش جوآن
لذت 101
آیا مى‌توانستید شادتر باشید؟
شادى!
براى شاد بودن
از فرصت استفاده کنید
از ناله کردن دست بردارید!
شهامت بازى کردن
صورت بدون چروک من
براى تغییرکردن وسواس نداشته باشید
درخواست کنید
فهرست کارهایى که باید انجام شوند