معرفی و دانلود کتاب چگونه مانند مارکوس اورلیوس بیندیشیم

معرفی کتاب چگونه مانند مارکوس اورلیوس بیندیشیم

کتاب چگونه مانند مارکوس اورلیوس بیندیشیم، اثری در زمینه‌ی رواقی‌گری مدرن است که به قلم دونالد رابرتسون نوشته شده. او در این کتاب با مرور زندگی و اندیشه‌های مارکوس اورلیوس، به شرح اندیشه‌های مکتب رواقی‌ می‌پردازد و با بهره‌گیری از قدرت داستان‌سرایی، راهنمایی منحصربه‌فرد را در اختیار انسان امروز قرار می‌دهد تا بتواند از اندیشه‌ای کهن برای مواجهه‌ با مسائل دنیای مدرن استفاده کند.

درباره‌ی کتاب چگونه مانند مارکوس اورلیوس بیندیشیم

مارکوس اورلیوس، امپراتور روم باستان و آخرین فیلسوف مشهور رواقی‌مسلک است. کتاب تأملات، که دفترچه‌ی یادداشت‌های شخصی او بود، امروزه یکی از محبوب‌ترین آثار کلاسیک محسوب می‌شود که حوزه‌های فلسفه، خودیاری و معنویت را پوشش می‌دهد. دونالد رابرتسون (Donald J. Robertson) روان‌درمانگر شناختی- رفتاری، در کتاب چگونه مانند مارکوس اورلیوس بیندیشیم (How to Think Like a Roman Emperor) زندگی و فلسفه‌ی این امپراتور و فیلسوف رومی را به شیوه‌ای جذاب در هم آمیخته و در اختیار مخاطب قرار داده است.

رابرتسون در تلاش است تا با این کار یک راهنمای خاص و مدرن را به خواننده‌ی معاصر عرضه کند و به این شکل بهره‌گیری از حکمت‌های مکتب رواقی را آسان‌تر سازد؛ مکتبی که راه ایجاد رضایتمندی، تاب‌آوری عاطفی و رویارویی با احساساتی مثل اضطراب، خشم، درد و... را پیش پای انسان می‌گذارد و قرن‌هاست که توجه افراد پرشماری را به خود جلب کرده است.

دونالد رابرتسون با کتاب چگونه مانند مارکوس اورلیوس بیندیشیم خوانندگانش را به یک سفر دعوت می‌کند، سفری که بعد از آن دیگر آدم سابق نخواهید شد! شما در این سفر با مارکوس اورلیوس همراه می‌شوید و از روزهای جوانی‌اش که نجیب‌زاده‌ای در دربار هادریان بود و در مکتب بهترین فیلسوفان زمانه‌ی خود شاگردی می‌کرد تا دورانی که بر تخت حکومت تکیه زد و در مقام امپراتور روم به اوج قدرت رسید، به مرور زندگی‌اش خواهید پرداخت.

این کتاب به شما نشان می‌دهد که مارکوس اورلیوس چطور از آموزه‌های فلسفی و تمرین‌های مختلف بهره برد تا توانمندی شگفتی در زمینه‌ی تاب‌آوری عاطفی کسب کرد و توانست کوه عظیم مشکلات را به دوش بکشد. نویسنده به همین ترتیب به شما کمک می‌کند این روش‌ها را در زندگی خود به کار بگیرید و از مزایای آن بهره ببرید.

دونالد رابرتسون در کتاب چگونه مانند مارکوس اورلیوس بیندیشیم، با زبانی ساده و روان، بینش‌ها و دیدگاه‌های روان‌شناسی مدرن را با داستان‌های اعجاب‌آور زندگی اورلیوس ترکیب می‌کند تا با شرحی جذاب چهره‌ای انسانی به رواقی‌گری ببخشد و به این شکل یک راهنمای ضروری و مادام‌العمر برای رفع دغدغه‌ها و مسائل اخلاقی و روانشناسی انسان مدرن فراهم آورد.

ناگفته نماند که این اثر خواندنی را همایون جمشیدیان به فارسی ترجمه کرده و انتشارات مروارید آن را به انتشار رسانده است.

نکوداشت‌های کتاب چگونه مانند مارکوس اورلیوس بیندیشیم

• این کتاب، تاریخ، فلسفه و روان‌شناسی را در هم می‌آمیزد، به گونه‌ای که هم سرگرم‌کننده است و هم برای توسعه‌ی فردی خواننده مفید است. رابرتسون با استفاده از شیوه‌ای جالب، خوانندگانش را در مسیری هدایت می‌کند تا به آن‌ها نشان دهد مارکوس اورلیوس چگونه از فلسفه‌ی رواقی به طور مؤثر بهره برده است و تمرین‌هایی عملی برای استفاده از این روش‌ها به خواننده پیشنهاد می‌کند. (اسمال وارز ژورنال)
• رابرتسون فلسفه‌ی زندگی امپراتور روم را به عادت‌های ذهنی مفیدی تبدیل می‌کند و دانش عمیق خود نسبت به زندگی و تفکرات مارکوس اورلیوس را به منصه‌ی ظهور می‌گذارد. (وال استریت ژورنال)
• مرور تاریخی جذابی از زندگی اورلیوس و باورهای‌ او و بررسی عمیقی درباره‌ی نحوه‌ی اثرگذاری این باورها بر تمرین ذهن‌آگاهی مدرن. (پابلیشرز ویکلی)
• این کتاب، ترکیبی غیرمعمول از زندگینامه و خودیاری است. دونالد رابرتسون با دنبال کردن زندگی مارکوس اورلیوس و مطالعه‌ی او در بستر رواقی‌گری، این فلسفه و نحوه‌ی مرتبط ساختن آن با زندگی در قرن بیست‌ویکم را به خواننده نشان می‌دهد. (ماسیمو پیلیوچی و گرگوری لوپز، مؤلفان کتاب راهنمایی برای رواقیان نوین)

کتاب چگونه مانند مارکوس اورلیوس بیندیشیم برای چه کسانی مناسب است؟

شیفتگان فلسفه‌ی کاربردی، به‌ویژه کسانی که به دنبال راه ساده و جذابی برای آشنایی با فلسفه‌ی رواقی می‌گردند، از مطالعه‌ی این اثر، بسیار بهره می‌برند.

در بخشی از کتاب چگونه مانند مارکوس اورلیوس بیندیشیم می‌خوانیم

مارکوس در ابتدا وقتی پسری حدود دوازده ساله بود به آموختن فلسفه روی آورد، در میانه‌ی دهه‌ی بیست‌سالگی، وقتی با تمام وجود زندگی‌اش را وقف رواقی‌شدن کرد، با کوشش بیشتری به آموختن روی آورد. از آن پس هر روزش را به تمرین آموزه‌های رواقی می‌گذراند، به ذهن و تن خود می‌آموخت تا پیرو خرد باشند، در جایگاه انسان و فرمانروا خود را به‌تدریج تغییر می‌داد تا به نمونه‌ی مطلوب رواقی نزدیک شود. می‌کوشید به قاعده‌ای منظم، خرد و انعطاف‌پذیری خود را تکامل بخشد، از فیلسوفانی که روش‌هایشان را در پیش می‌گرفت الگوبرداری می‌کرد و نیز از دیگر مردان بزرگی که تحسینش را برانگیخته بودند، بیش از همه آنتونینوس. آموخت چگونه همانند آنان به آرامش و وقار، با اصناف مصائب مواجه شود. به‌دقت مشاهده کرد چگونه آنان خردمندانه زیستند و فضایل بنیادی خرد، عدالت، شجاعت و خویشتن‌داری را بروز دادند. رنج فقدان را چشیدند اما به زانو درنیامدند. مارکوس بارها داغ عزیزانش را دید و اغلب بر اثر تمرین، واکنشش دیگر گریه‌های بی‌امان نبود یا حتی از چنین اندیشه‌هایی استقبال می‌کرد. «چرا؟» «چگونه چنین اتفاقی می‌افتد؟» مارکوس این واقعیت را که مرگ بخش طبیعی و گریزناپذیر زندگی است، به جان پذیرفت. اکنون که زمانش فرارسید با نگرشی فیلسوفانه پذیرایش می‌شود. حتی می‌توان گفت که آموخته بود مرگ را گرامی نیز بدارد. او هنوز اشک می‌ریزد و از مرگ عزیزان اندوهگین می‌شود، اما به شیوه‌ی مردی خردمند. دیگر بر اندوه طبیعی خود شکایت را افزون نمی‌کند و با خشم به آسمان نمی‌نگرد.

مارکوس در یادداشت تأملات فلسفی‌اش که از سال‌ها پیش آغاز کرده بود، آخرین مرحله‌ی سفر معنوی عمر خود را می‌گذراند. اکنون خفته با درد و ناخوش احوالی، در آستانه‌ی مرگ، به آرامی به یاد می‌آورد پیش‌ازاین، در این راه، مرگ را بارها تجربه کرده است.

فهرست مطالب کتاب

پیشگفتار مترجم
مقدمه
بیان داستان مکتب رواقی
فصل یک: امپراتور درگذشته
فصل دوم: تیموتی کیوگ
فصل سوم: تأمل در باب فرد فرزانه
فصل چهارم: انتخاب هرکول
فصل پنجم: مواجهه‌ی بی‌باکانه با مشکلات
فصل ششم: دژ درون و جنگ ملت‌ها
فصل هفتم: جنون آنی
فصل هشتم: پیش‌روی به جنوب‌شرقی و مرگ کاسیوس
سپاسگزاری
درباره‌ی نویسنده
یادداشت‌ها