معرفی و دانلود کتاب چگونه باورهای خود و جامعه را شخم بزنیم؟

معرفی کتاب چگونه باورهای خود و جامعه را شخم بزنیم؟

کتاب چگونه باورهای خود و جامعه را شخم بزنیم؟ ارزش‌ها و اعتقادات را به عنوان مهم‌ترین عامل هدایت و پیشبرنده‌ی انسان در زندگی معرفی می‌کند. سارا صدر، نویسنده‌ی کتاب حاضر، معتقد است اگر این باورها از روی دگم‌اندیشی در ذهن یک فرد ریشه کرده باشند، تباهی و شکست را برای او به ارمغان می‌آورند. این کتاب به شما کمک می‌کند تا نگرش خود و جامعه‌یتان را اصلاح کنید و در مسیر موفقیت گام بردارید.

درباره‌ی کتاب چگونه باورهای خود و جامعه را شخم بزنیم؟

سارا صدر در کتاب چگونه باورهای خود و جامعه را شخم بزنیم؟ تلاش کرده تا به زبان ساده از وقایع روزمره‌ای که در زندگی تمام افراد و خانواده‌ها وجود دارد صحبت کند و با مثال‌های ملموس و مستند، گامی در اصلاح باورهای نادرست افراد بردارد.

این کتاب از 9 فصل تشکیل شده است و در پایان برخی فصول، برای خوانندگان جدول یا تمرینی قرار داده شده تا بدون هیچ قضاوت و ترسی، صادقانه آنچه در طول سال‌های زندگی باور داشته و تجربه کرده را بنویسند تا با شفافیت بیشتر به مساله نگاه کنند.

مخاطبان این کتاب همه افرادی هستند که قصد ایجاد یک تغییر بنیادین در زندگی خود را دارند و تلاش می‌کنند تا نسبت به رویدادهای اطراف خود برداشت‌های درست‌تری داشته باشند و با دید انتقادی به مسائل نگاه کنند.

علاوه بر این، کتاب حاضر برای زنان و دختران که نقش مهمی در شکل‌گیری باورهای یک جامعه دارند و مسیر رشد و تربیت چندین نسل را تعیین می‌نمایند، بسیار لازم و ضروری خواهد بود و ذهن آن‌ها را روشن می‌گرداند.

در انتهای مسیر این کتاب، خواننده در نهایت به یک آگاهی و خودشناسی می‌رسد، ارزش‌ها، باورها و نگرش خود را مورد تحلیل قرار می‌دهد و با استفاده از قدرت تفکر و تصمیم‌گیری به بازبینی کلی باورهای خود اقدام می‌کند. این بازنگری به تغییرات مثبتی منجر خواهند شد که موفقیت بیشتری را برای فرد به همراه خواهد داشت.

کتاب چگونه باورهای خود و جامعه را شخم بزنیم؟ مناسب چه کسانی است؟

این کتاب به کسانی که برای ایجاد تحول در باورهای خود و تغییر جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنند به یک منبع و راهنما نیاز دارند، توصیه می‌شود.

جملات برگزیده‌ی کتاب چگونه باورهای خود و جامعه را شخم بزنیم؟

- در نهایت ما نمی‌توانیم چیزی به مردم بیاموزیم؛ ما فقط می‌توانیم به آنان کمک کنیم تا آن را در درون خود کشف کنند.
- بی‌سواد کسی نیست که خواندن و نوشتن بلد نیست؛ کسی است که نتواند تعصبات بی‌ارزش قدیمی را دور بریزد.
- خطرناک‌ترین نوع بشر کسی است که فهمش کم و اعتقادش زیاد است.

در بخشی از کتاب چگونه باورهای خود و جامعه را شخم بزنیم؟ می‌خوانیم

دونستن باور درست صرفاً ضامن موفقیت نیست؛ شاید لازم باشه ضرب‌المثل «دانستن، توانستن است» رو ویرایش کنیم. ما خیلی چیزها می‌دونیم که فقط می‌دونیم و عمل نمی‌کنیم یا راهکارهاش رو نمی‌دونیم.

حِمار دانسته‌هامون نباشیم که فقط حملشون ‌کنیم. پس برای اینکه دانسته‌ها مفید واقع بشن، لازمه که اقدامی صورت بگیره و حرکتی کرد تحت نظر کسانیکه این راه رو رفتن و موفق شدن؛ وگرنه مثل اون مگسی می‌شیم که پشت پنجره اتاق گیر کرده و می‌دونه که باید خودش رو آزاد کنه و به فضای باز بره و برای همین با سرعت زیاد بال می‌زنه و سعی داره به بیرون راهی رو پیدا کنه و کاملاً بین مرگ و زندگی دست و پا می‌زنه.

مگس با این باور که اگه بیشتر بال بزنه و خودش رو به شیشه بکوبه، میتونه راهی پیدا کنه، به قمار زندگیش دست زده؛ در حالی‌که کمی اونور‌تر پنجره‌ای بازه و تنها با کمی تغییر مسیر و پرواز می‌تونه به هدف برسه؛ به همین راحتی.

قطعاً این داستانِ خیلی از ماها می‌تونه باشه. سرمون رو گذاشتیم روی دیوار و فقط فشار می‌دیم، تلاش و صرف انرژی زیاد، لزوماً ضامن موفقیت ما نیست؛ قطعاً لازمه کمی بازنگری بشه و مسیر رو تغییر بدیم. همه این مطالب برای اینه که ما یاد بگیریم حس خوبی داشته باشیم؛ چون در نهایت می‌خوایم لذت ببریم، لذتی درست که حاصل پاداشی درسته.

چقدر افرادی رو می‌بینیم که از نظر علمی و تحصیلات و مقام در رتبه بالایی قرار دارن، اما حال دلشون اصلاً خوب نیست و تنور دلشون سرده سرده. اون‌همه دانش نتونسته به کمکشون بیاد؛ چون اون چیزی رو که لازمه داشتنِ حس خوبه رو ندارن و نخوندن. مغز اون‌ها پر از اطلاعاتیه که براشون مفید نبوده.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
فصل اول: باور من، واقعیت من
فصل دوم: تعصبات بی‌ارزش قدیمی
فصل سوم: پول و حس ششم
فصل چهارم: قانون پاولی
فصل پنجم: تعقیب کورکورانه یا خشکی مغز
فصل ششم: کمک به کشف درون
فصل هفتم: گندم از گندم بروید، جو ز جو
فصل هشتم: تصمیم‌گیری
فصل نهم: خودشناسی