معرفی و دانلود کتاب چرم ساغری

معرفی کتاب چرم ساغری

کتاب چرم ساغری رمانی فلسفی از نویسنده‌ی پرآوازه‌ی فرانسوی، انوره دو بالزاک است. او در این رمان، سرگذشتِ مردی جوان و دانشمند را نشان می‌دهد که در پیِ دست‌یابی به شهرت و ثروت، طلسمی را صاحب می‌شود که قادر است هر آرزویی را برآورده کند. اما هر آرزو از اندازه‌ی چرم و از طول عمرِ جوان می‌کاهد. تصمیمات قهرمانِ داستان در کشمکش میان امیالِ سیری‌ناپذیرِ خود و میل به بقا، داستان را به پیش می‌راند.

درباره‌ی کتاب چرم ساغری

اگر یک تکه چرم می‌توانست هر آرزویِ شما را برآورده کند، از آن استفاده می‌کردید؟ حال اگر درمی‌یافتید چرم منبعی نامحدود نیست و استفاده‌ی مکرر از آن به کوتاه شدن عمر چرم و خودتان منجر می‌شود، چه‌ تصمیمی می‌گرفتید؟ آن‌وقت با در دست داشتن شیئی جادویی، در نهایت قناعت زندگی می‌کردید؟ این سوالاتی است که شخصیتِ کتاب چرم ساغری (La Peau de chagrin) با آن‌ها روبه‌روست. رافائل باید به پاسخِ این سوالات برسد و راهش را برگزیند. در واقع، شخصیتِ رمان با تصمیماتی که بنا به ویژگی‌های فردی‌اش می‌گیرد، خود را به مخاطب می‌شناساند. حال باید دید قدرتی که از تملک چنین طلسمی در اختیارِ رافائل قرار می‌گیرد، به چه صورت استفاده می‌شود و چه عواقبی برای او به همراه دارد.

انوره دو بالزاک (Honoré de Balzac) سرگذشتِ قهرمانِ رمانش را راهی برای نشان دادنِ ابتذالِ قشرِ معینی از جامعه‌ی قرن نوزدهمِ فرانسه قرار می‌دهد. رافائل جوانی مستعد، باسواد و خوش‌ذات است که هر کاری می‌کند تا از پدرِ ورشکسته‌اش نامِ خوشی به یادگار بماند. او از ثروت خود و ارثیه‌اش می‌گذرد و با صاف کردنِ بدهی‌های پدرش، با پولِ اندکی آواره می‌ماند. رافائلِ نویسنده، راهب‌وار در یک اتاقِ زیر شیروانی به نوشتنِ شاهکار تحقیقاتی‌اش مشغول می‌شود، به این امید که از راهِ فروش کتاب به شهرت و ثروت برسد. تمرکزِ رافائل بر پول و ثروت، مانع از ارتباطِ او با دختر جوانِ صاحبخانه می‌شود که در حق او فداکاری‌ها و محبت‌های زیادی می‌کند. رافائل فقط ثروت را می‌شناسد و آن را یگانه راهِ خوشبختی و تجسمِ کمالِ مطلق می‌پندارد. چنین تفکری، برای این شخصیت که سه سالِ تمام به شیر و نان قناعت می‌کند و تمام تلاشش را در زمینه‌ی علم و دانش به کار می‌گیرد، سرنوشتی نیکو رقم نمی‌زند. او اتفاقاً به نهایتِ چیزی که می‌خواهد می‌رسد؛ یک تکه چرمِ جادویی که آروزهایش را در لحظه به حقیقت تبدیل می‌کند. اما آیا این پایان ماجراست؟

انوره دو بالزاک مثل همیشه با دقتِ کم‌نظیری روحیاتِ شخصیت‌های خود را بیان می‌کند و تصویر دقیقی از فضاها و مکان‌ها به دست می‌دهد. او در ارائه‌ی توصیفی زنده از قمارخانه، ضیافت سلطتنی و دیگر مکان‌های بومی به‌خوبی عمل می‌کند و نقدِ بُرنده‌ی خود را از تجمل‌گرایی، پول‌پرستی و حرصِ طبقه‌ی بورژوا ارائه می‌دهد.

شخصیتِ کتاب چرم ساغری در آستانه‌ی ناامیدی و زمانی که دختری ثروتمند که تجسمِ آرزوهایش است از او روی‌گردان می‌شود، تصمیم به خودکشی می‌گیرد. اما تصادفاً به مغازه‌ی عتیقه‌فروشی وارد می‌شود و تکه چرم ساغری را به‌عنوان طلسم از فروشنده دریافت می‌کند. قبولِ یک طلسم برای چنین شخصیت باسواد و متمدنی شاید یک ضعف محسوب شود، اما رافائل می‌خواهد شانسِ خود را بیازماید. گرچه چرم ساغری، داستانِ بالزاک را برای لحظه‌ای از رئالیسمِ همیشگی‌اش دور می‌کند، اما این فقط نشانه‌ای از قدرت و ثروتِ زودهنگام است که به دست شخصیت می‌افتد. انوره دو بالزاک بیش از آنکه به جادوی این چرم بپردازد، به احوالات و تصمیماتِ شخصیتش وارد می‌شود؛ کاری که او را به نویسنده‌ی بزرگ فرانسه و جهان بدل می‌کند.

این تکه چرم با همه‌ی سخاوتی که دارد، دارای یک عیب است. با تحققِ هر آرزو، چرم کوچک‌تر و عمر و نیروی زندگیِ رافائل کمتر می‌شود. رافائل به خانه و اثاثیه‌ای تجملی دست می‌یابد، اما ترسی همیشگی او را به انزوا می‌کشاند. ترسِ تمام شدنِ طلسم و نزدیک شدن به مرگ، رافائل را به کنجِ خانه می‌برد و باعث می‌شود او در را به روی زندگی و همه‌ی شانس‌هایش ببندد. رافائل جایی میان مرگ و زندگی دست و پا می‌زند و گویی ذره‌ذره می‌میرد. خواننده شاید سخت بتواند با شخصیتِ کتاب چرم ساغری همذات‌پنداری کند، اما با داستان و فضاسازیِ انوره دو بالزاک، نویسنده‌ی توانمند، به‌خوبی همراه می‌شود و داستانِ شگفت‌انگیزِ او را درباره‌ی مادی‌گرایی تا انتها دنبال می‌کند. نویسنده بدبینی و شک‌های خود را نسبت به علم، عقاید سیاسی و فلسفی در این اثرِ خود به نمایش می‌گذارد.

این کتاب را انتشارات علمی و فرهنگی با ترجمه‌ی م. ا. به آذین منتشر کرده است.

کتاب چرم ساغری برای چه کسانی مناسب است؟

دوست‌داران رمان‌هایی با موضوع اجتماعی و فلسفی از خواندن این کتاب لذت فراوان خواهند برد.

در بخشی از کتاب چرم ساغری می‌خوانیم

زندگی لهوولعبی که من می‌خواستم خود را به آن بسپارم، به‌صورت اتاقی که در آن با بی‌غمی بزرگ‌منشانه‌ای به انتظار بازگشت راستینیاک بودم، به‌طرز غریبی پیش چشمم ظاهر شد. در وسط طاقچه‌ی بخاری ساعتی نهاده بود که بر بالای آن یک ونوس بر پشت لاک‌پشتی چمباتمه زده سیگار برگی را که تا نیمه سوخته بود، میان بازوان خود گرفته بود. مبل‌های ظریفی که هدیه‌ی دلدادگی بود، در اتاق پراکنده بود. جوراب‌های کهنه روی یک مسند زیبا افتاده بود. نیمکت فنری راحتی که من در آن فرورفته بودم، مانند اندام یک سرباز قدیمی از آثار زخم پوشیده بود، پارچه‌ی دسته‌هایش پاره شده بود و بر پشتی آن لکه‌های دیرین پماد و روغنی که سرهای دوستان به جا گذاشته بود دیده می‌شد. توان‌گری و فقر به‌طور ساده و طبیعی همه ‌جا، در رختخواب یا روی دیوارها در هم می‌آمیخت.

تو گویی کاخ‌های ناپل بود که مردم ولگرد دور آن را گرفته بودند. این‌جا اتاق یک قمارباز یا یک مرد بدکار بود که در تجمل سلیقه‌ای کاملاً شخصی دارد، در زندگی هیجان و احساس می‌جوید و از ناجور بودن آن‌ها تشویشی به دل راه نمی‌دهد. این منظره روی‌هم خالی از لطف شاعرانه نبود. زندگی در آن به‌طور غافلگیر و ناقص، هم‌چنان‌که در واقعیت است، در میان پولک‌های زر و ژنده‌ها سر برمی‌داشت، اما یک زندگی چالاک و خوشگذران، مانند دزدی که هر چه را که در خور آرزویش بوده غارت کرده است و اینک نفسی می‌کشد. یک اثر بایرون که چند صفحه کم داشت، لابد برای گیراندن آتش بخاری این جوان به کار رفته بود؛ جوانی که هزار فرانک در قمار به خطر می‌اندازد و برای یک تکه هیزم درمی‌ماند؛ کسی که در کالسکه‌ی سبک گردش می‌کند، اما یک پیراهن درست و سالم ندارد.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه‌ی مترجم
فصل اول: طلسم
فصل دوم: زن بی عاطفه
فصل سوم: نزع
خاتمه