معرفی و دانلود کتاب پسرها هم گریه میکنند
برای دانلود قانونی کتاب پسرها هم گریه میکنند و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پسرها هم گریه میکنند
کتاب پسرها هم گریه می کنند نوشتهی سیما سروشه، داستان عشقها و دوست داشتنهای جوانان دیروز است. این جوانان عواطف و احساسات خود را در سالهای جنگ میان توپ و گلوله و خون گم کردهاند و اکنون با وجود سردرگمیهای بسیار تلاش میکنند تا آن احساسات دیرین جوانی را بازیابند.
سیما سروشه در این رمان به داستان زندگی صابر و مصطفی دو دوست صمیمی زمان جنگ میپردازد که به رغم گذشت سالها همچنان با هم در ارتباط هستند و دوستی و رفاقت عمیقی میان آن دو وجود دارد. صابر پزشک ماهری است و به خانهی مصطفی رفت و آمد میکند و در این میان با زنی به نام فروهه امیری آشنا میشود و این آشنایی صابر را با کشمشها و چالشهای جدیدی در زندگیاش روبهرو میکند.
کتاب پسرها هم گریه میکنند، رمان عاشقانهای است که به مسائل اجتماعی نیز میپردازد. در این کتاب اتفاقات به سرعت رخ میدهند و همین موضوع از تکراری شدن داستان جلوگیری میکند.
در بخشی از کتاب پسرها هم گریه میکنند میخوانیم:
مرتبهی سوم بود که این دختر چشم آبی، مو بور رو میدید. بار اول تو بخش اورژانس دیده بودش که با جیغها و مامان، مامان کردنهاش بخش رو گذاشته بود روی سرش. مادرش با چهرهی رنگ پریده و نگران بالای سر دختر پنج سالهاش ایستاده بود تا حواس بچه رو پرت کنه تا صابر دست شکسته بچه رو جا بندازه. چهرهی مادرش به قدری پر از تشویش و دلهره بود که صابر هم یه جوری شد. چون وقتی صدای جیغها و هقهق کردنهای بچه آروم گرفته بود، تازه مادرش حالش بد شد و بیهوا دستش رو بالا آورد. پرستار که زودتر از صابر متوجه خرابی حال مادر بچه شد، کمکش کرد تا تکیه به صندلی بده و غرغرزنان بهش گفت: تو که حالت بد شد میگفتی شوهرت میومد بچه رو نگه میداشت.
صابر با اخم رو به پرستار گفت: فعلاً وقت این حرفها نیست. براشون یه لیوان آب قند بیار.
خودش هم سریع مشغول کارش شد تا زودتر دست بچه رو گچ بگیره. دخترک هنوز با گریه دلدل میزد و مامانش رو صدا میکرد اما مادرش روی صندلی تقریباً از حال رفته بود و فقط دست سالم بچه رو محکم توی دستش نگه داشته بود.
در فاصلهای که گچ گرفتن دست بچه تموم بشه، پرستار آب قند رو به خورد زن جوون داد و اون با صدای لرزانی سعی کرد دخترش رو آروم کنه و گفت: ملیسا جون تموم شد عزیزم گریه نکن.
اون لحظه صابر نفهمید چی شد، حس کرد صدای ملایم و مادرانه این زن که حداکثر سی سال بیشتر نداشت چرا حالش رو دگرگون کرد... انگار اون لحن و صدا براش آشنا بود و قبلاً اونو شنیده... . اما کجا؟...
حالا هم مادر و دختر روبروش توی مطب ایستاده بودند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پسرها هم گریه میکنند |
نویسنده | سیما سروشه |
ناشر چاپی | انتشارات ماهابه |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 335 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-5205-89-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |