معرفی و دانلود کتاب پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم

معرفی کتاب پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم

مرجان عامری در اثر متفاوت خود، یعنی کتاب پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم ما را به سفری ویژه‌ به دنیای شگفت‌آور درون و واکاوی رسالت شخصیمان در پهنه‌ی هستی دعوت می‌کند؛ سفری که خود اکنون سال‌هاست در پی کشف رمزوراز‌های آن می‌گردد و با مطالعه‌ی موهبت آسمانی خداوند یعنی قرآن کریم و همچنین جست‌وجو در آثار اندیشمندان بزرگ تاریخ، گره‌ای از چالش‌ها و ابهامات مسیر خود می‌گشاید.

درباره‌‌ی کتاب پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم

این‌ روز‌ها آثار و کتاب‌هایی که در باب شناخت نفس و کشف دنیای درون به نگارش درآمده‌اند، بسیارند؛ اما همچنان هیچ کتاب و حتی کلاس درسی به پای درس‌های بی‌بدیل هدیه‌ی آسمانی خداوند یعنی قرآن نخواهد رسید؛ معجزه‌ای که هر آموزه‌ای که بشر برای پیمودن مسیر درست زندگانی و رسیدن به اوج سعادت در این دنیا و در جهان باقی نیاز داشته باشد، در خود جای داده است. این همان نکته‌ی اساسی و مهمی بود که مرجان عامری نویسنده‌ی کتاب پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم، در سال‌های جوانی و هنگامی که آرامش و حال خوش خود را در پاسخ‌های کوتاه و زودگذر دنیوی جست‌وجو می‌کرد، به آن دست یافت. نکته‌ای که همچون چراغی روشن تمام راه‌های تاریک ذهنی را بر او روشن کرد و حال خوش و شادی عمیق را برای او به هدیه آورد. این دستاورد و آموزه‌ی عظیم که با مطالعات در آثار عرفا و اندیشمندان بزرگ اسلام و جهان هم‌گام شده بود، سرانجام در قالب اثری ویژه و تأثیرگذار یعنی کتاب پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم به رشته‌ی نگارش درآمد.

دروازه‌ی شادی و سعادت پایدار تنها یک کلید دارد و آن کلید را در جایی نمی‌توان جست جز در دنیای نفس و درون. تمامی اولیا و انبیای الهی و همچنین بزرگ‌مردان تاریخ یک کلام ویژه‌ را در تعالیم خود گنجانده‌اند و آن هم دعوت به کشف و شناخت خود است. این همان کلید طلایی‌ست که هر انسان، از آدم ابوالبشر تا انسان معاصر باید خود به دنبال آن باشد تا با به‌دست آوردنش آرامش و شادکامی عظیم دو جهان را از آن خود گرداند. اما در این بین راهنمایان و دوست‌داران بسیاری هستند که مسیر شناخت و معرفت، که به درازای عمر آدمی‌ست و بعضاً فرازونشیب‌های بسیار دارد را برای هم‌نوعانشان هموار‌تر می‌گردانند و آنچه در این راه آموخته‌اند را از باقی دریغ نمی‌کنند. این همان هدف و مأموریت بزرگی‌ست که نویسنده‌ی کتاب پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم در پیش گرفته و قصد دارد تا مجموعه‌ی غنی‌ای از مطالعات و تجربیات خود در راه معرفت‌النفس را با مشتاقات وادی شناخت به اشتراک بگذارد.

کتاب پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم، با مقدمه‌ای کوتاهی از جانب جمعی از اساتید خودشناسی و توسعه‌ی فردی آغاز می‌شود و در ادامه، مهم‌ترین سؤالاتی را که هر شخص باید روزی در زندگی خود با آن روبه‌رو گردد پیش چشم می‌آورد. هدف حضورمان در پیکره‌ای این هستی عظیم چیست؟ آیا می‌توان وجود ما در جهانی به این عظمت و پرشگفتی را اتفاقی ساده پنداشت و یا آن‌که باید در نقطه‌ای از عمر کوتاه و زودگذر، نگاهی جدی‌تر به علت وجودی خود انداخت و بار دیگر رسالت و مأموریت بزرگ زندگانی خود را تعریف کرد؟ اصلاً واژه‌ی رسالت به چه چیزی اشاره دارد و آیا می‌توان رسالت را همان هدف پنداشت؟ برای کشف این رسالت بزرگ آیا راهکار و نکته‌هایی می‌توان پیدا کرد و یا آزمون و تست‌هایی می‌توان یافت که ما را در شناخت بهتر خود یاری دهند؟ پاسخ تمامی این‌ سؤالات و ده‌ها پرسش و ابهام دیگر، تنها بخشی از مباحث خواندنی و پرتنوع کتاب پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم هستند؛ کتابی که در یک کلام برای خواننده‌ی امروزی همچون دفترچه راهنمایی جامع در شیوه‌ی زندگانی حکیمان و دانشمندان عمل می‌کند و هر نکته‌ای که بتوان در آثار خودشناسی و توسعه‌ی فردی یافت را به صورت یک‌جا در خود جای می‌دهد. این اثر ارزشمند با تلاش‌های نشر مانیان به دست علاقه‌مندان رسیده است.

نکوداشت‌ها‌ی کتاب پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم

• نویسنده‌ی این کتاب می‌تواند در خود عالی‌تر به مخاطب کمک کند. (حسین اقبالی نسب، روان‌شناس)
• کتابی پرمحتوا، غنی و پرکاربرد. (حسین شیرمحمدی، نویسنده و مترجم)

کتاب پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به موضوعات خودشناسی با کمک این اثر آموزنده، در مسیر شناخت دنیای درونی و کشف رسالت فردی‌ خود گامی مهم و تأثیرگذار خواهند برداشت.

در بخشی از کتاب پس چه ترسم کی ز مردن کم شدم می‌خوانیم

اتفاقی وجود ندارد، همه‌ی آنچه در اطراف من هست، مربی من برایم برنامه‌ریزی کرده است. علت اینکه سن ما روزبه‌روز بیشتر می‌شود و حال‌مان خوب نیست هم به دلیل این است که رشد نمی‌کنیم. مراقبت باشیم که به مربی روزگار بی‌اعتنایی نکنیم و همانند یک نوزاد که سمبل یک بنده‌ای است که کاملا تسلیم امر الهی است، باشیم. نوزاد مطمئن است که یک موجودی فراتر از خودش مراقب او است. بیایید آغوش خداوند را از دست ندهیم. یک انسان آگاه در میان انسان‌های ناآگاه قرار می‌گیرد. باید از انسان‌هایی که وارد زندگی ما می‌شوند، عبور نکنیم، شاید خضر و استاد (راه) ما باشند؛ مثل موقعی که اگر خورشید نباشد، سایه‌ای هم وجود ندارد. منبع نور از جای دیگر است، من باید آن حجاب‌های درونی (منیت- کِبر- غرور)، تمام حجاب‌ها و سایه‌های وجودم را کنار بگذارم و مانند همان لوح سفیدی که آفریده شدم، وجودم را در اختیار خداوند بگذارم تا او بنویسید. من یک اتفاق ظاهری را می‌بینیم، غافل از اینکه یک هدف بزرگ‌تری پشت آن قرار دارد، همان‌طور که برادران یوسف او را به چاه انداختند. برادران یوسف، نقش‌شان را بازی کردند تا یوسف عزیز مصر شود. هنگامی که اتفاقی می‌افتد، کمی صبوری کنیم تا ببینیم چه پیش می‌آید و پشت آن چیست، باید نگاه من این‌طور باشد و امیدوار باشم تا نتیجه‌اش را ببینم. ما در جهانی زندگی می‌کنیم که اسمش خودم است و ما در هر مرحله از زندگی، از خودمان خارج می‌شویم و یک عنصر درونی در من هست که وقتی آن را پیدا کنم، می‌درخشم. آنچه که در بیرون ما وجود دارد، بازتاب درونی ما است.

ما همانند بذری هستیم که از درون خود رشد می‌کنیم. در سیاهی و سکوت از دل زمین پوسته‌ی من پاره می‌شود و سر از خاک بیرون می‌آورم، آنگاه نهالی می‌شوم که هر چیز بیرونی به من می‌تواند آسیب برساند؛ مانند اینکه نوک پرندگان به برگ نازک من نوک می‌زنند، پس باید قوی باشم و از خود مراقبت کنم تا این نهال را به سلامت تبدیل به درختی با شاخ و برگ و تنومند کنم و از این مرحله به سلامت بیرون بیایم. هنگامی که تبدیل به درخت شدم، حالا موقع قدرتمندی من است و می‌توانم سایه بدهم و دیگران را نیز از آن سایه و میوه و منافعم بهره‌مند سازم.

فهرست مطالب کتاب

تاییدیه اساتید
پیشگفتار
مقدمه نویسنده
نامه‌ای در فراق پدرم
سخن اول
خودآگاهی
مهم‌ترین دارایی‌مان چیست؟ عمر مفید چقدر است؟
طول عمر چیست؟
تلنگر به خودم
خودت را بشناس!
جایگاه ما در زندگی کجاست؟
نقشه راه زندگی (نیمه دوم عمر)
زندگی نزیسته‌ات را زندگی کن
در جستجوی معنا
من کیستم؟!
کشف رسالت زندگی
معنی رسالت زندگی
فرق رسالت با هدف
ویژگی‌های افرادی که رسالت خود را کشف نکرده‌اند
رسالت شغلی
رسالت شخصی شما چیست؟
برای چه به این دنیا آمده‌اید؟
کشف رسالت فردی
چگونه رسالت شخصی خود را پیدا کنیم؟
نکاتی فوق‌العاده مهم و کاربردی برای کشف رسالت زندگی
رسالت زندگی چیزی عجیب نیست
انگیزه‌ای برای زندگی کردن و زنده‌ بودن
هدفمند و جهت‌دار بودن زندگی
رها کردن گذشته داشتن تمرکز
حس خوب و رضایت درونی
آزاد شدن پتانسیل درونی
تبدیل ‌شدن به بهترین خود
تفاوت رسالت زندگی، رسالت فردی و معنای زندگی
فرق رسالت با هدف چیست؟ آیا رسالت همان هدف‌گذاری است؟
نشانه‌های افرادی که رسالت زندگی ندارند چیست؟
استاد اهمال‌کاری هستند
حتما باید کسی بالای سرشان باشد تا کار کنند
از این شاخه به آن شاخه
برای خودشان زندگی نمی‌کنند
زود کم می‌آورند
برای بهتر شدن خودشان تلاش نمی‌کنند
موانع کشف رسالت زندگی چیست؟
به خاطر یک مشت نمره
برای دل دیگران
پای رسالتمان نمی‌ایستیم
چگونه رسالت زندگی خود را پیدا کنیم؟
تست کشف رسالت شخصی
رسالت شغلی چیست و چطور پیدا کنیم؟
نکته‌ی مهم و پایانی درباره‌ی کشف رسالت زندگی
چرا گاهی اوقات به اهداف خود نمی‌رسیم؟
ذهن ناخودآگاه چگونه با اهداف شما مخالفت می‌کند؟
یک تکنیک دیگر از ان ال پی برای یافتن رسالت شخصی‌تان
خودشناسی
حقیقت خودشناسی
تعریف خودشناسی
خودشناسی اساس زندگی
مزیت‌های خودشناسی
قدم‌هایی به‌سمت خودشناسی
تمرین‌های خودشناسی برای رسیدن به موفقیت
آسیب‌های عدم خودشناسی
مراحل خودشناسی طبق نظر یونگ
دایره افکار و دایره واقعیات
نگاهی به گذشته و واقعیات
تاج قربانی و تاج قهرمانی
محدوده امن
آفرینش
مسؤلیت ضمیر ناخودآگاه
محدودیت‌هایی که تبدیل به باور می‌شوند
توجه درگیر
چرخه ناخودآگاه
اعمال ذهن
درس‌ها و پیام‌های رویدادها
تلقین
چرخه زندگی
پرسش‌نامه‌ای برای رویارویی با واقعیت زندگی
سخن پایانی
سپاس‌گزاری
منابع