معرفی و دانلود کتاب پرنده‌باز

معرفی کتاب پرنده‌باز

کتاب پرنده‌باز رمانی جذاب و آرامش‌بخش اما تخیلی درباره پسری به نام بردی است که توسط ویلیام وارتن نوشته شده است. این کتاب داستانی خطی دارد و ماجراهای دوستی میان دو پسر را در دوره تاریخی جنگ جهانی دوم روایت می‌کند.

پرنده‌باز (Birdy) روایتی جذاب و خلاقانه با مضامینی چون دوستی، خانواده، عقل، عشق، جنگ، زیبایی و البته پرندگان دارد. داستان اصلی از زبانی پسری جذاب و جسور به نام ال بیان می‌شود که دوست باهوش و لاغری به نام بردی دارد. عجیب‌ترین نکته در مورد بردی این است که او علاقه بسیار شدیدی به پرورش پرندگان به خصوص قناری دارد. این دو دوست صمیمی در خلال جنگ جهانی دوم به این بینش می‌رسند که به‌قدری به رویاهایشان پرداخته‌اند که رنگ بوی واقعیت به خود گرفته است. بردی تا حدی شیفته پرندگان و نحوه‌ی زندگی و رفتار آن‌ها است که در رویاهایش خود را یک پرنده می‌بیند؛ حتی با دیدن یک قناری ماده عاشقش می‌شود و زندگی واقعی او به طور کلی تحت تاثیر افکارش قرار می‌گیرد تا جایی که بعد از پایان جنگ در آسایشگاه روانی بستری می‌شود، چرا که خلق و خویی کاملا شبیه پرندگان پیدا کرده است.

افتخارات کتاب پرنده‌باز:

- این کتاب با استقبال بسیار مخاطبان و منتقدان روبه‌رو شد و جایزه ملی کتاب آمریکا را گرفت.
- در سال 1980 کتاب پرنده‌باز نامزد دریافت جایزه پولیتزر شد.
- در سال 1984 فیلی بر اساس این رمان به کارگردانی آلن پارکر ساخته شد که جوایز متعددی برنده شد و در جشنواره کن مورد تحسین قرار گرفت.

درباره ویلیام وارتن نویسنده کتاب پرنده‌باز:

آلبرت ویلیام دو ایمی (Albert William Du Aime) با نام هنری ویلیام وارتن (William Wharton) نویسنده‌ی امریکایی کتاب موفق پرنده‌باز است. وارتون در دوران جوانی در جنگ جهانی دوم به عنوان داوطلب عازم خدمت شد. بعد از آن وارد دانشگاه کالیفرنیا شد در رشته‌های هنر و روان‌شناسی تحصیل کرد. در سال 1978 هنگامی‌که وارتون بیش از 50 سال سن داشت نخستین رمان خود یعنی پرنده‌باز را منتشر کرد. بعد از آن رمان‌های پدر و نیمه شبی آرام را نوشت. وارتون نگاه متفاوتی به جنگ دارد و این تفاوت را به‌خوبی در آثارش نشان می‌دهد.

جملات برگزیده کتاب پرنده‌باز:

- بر آنم که بپذیرم این واقعیت را که می‌دانم و نمی‌توانم. چیزی مرا پایین می‌کشد. سنگینم. زمین درونم بسیار نیرومند است، گویی استخوان‌هایم انباشته است از گرد و غبار.
- یادت می‌آد رفتیم بالای اون مخزن گاز؟ عجب کار خرکی‌ای کردیم. تو اون شب تقریباً متقاعدم کردی که پرنده‌ای.
- در طول روز همۀ فکر و ذکرم شده است پرواز. آن‌قدر پروازم در خواب واقعی است که باور هرچیز دیگری که در بیداری اتفاق می‌افتد، سخت‌تر و سخت‌تر می‌شود.
- خانم کاکس از هیچ نوع سیستم جوجه‌کشی استفاده نمی‌کند. تنها قانونش این است که برادر و خواهرهایی که از یک آشیانه باشند نمی‌توانند با هم جفت‌گیری کنند. او می‌گوید در کتاب مقدس این‌طور گفته شده است.
- . او فکر می‌کند بعضی نژادها خونشان از بقیه رنگین‌تر است و همین جور هم باید باشد. او می‌گوید هرکس باید بنا به طبیعت خودش عمل کند و آدم‌ها باید سرشان به کار خودشان باشد.

در بخشی از کتاب پرنده‌باز می‌خوانیم:

عصر آن روز باز به ملاقات بردی می‌روم. کمکم فکر می‌کنم دیگر فایدۀ چندانی ندارد. مسئله این است که خیلی هم مطمئن نیستم دلم بخواهد بردی خوب بشود. دنیای نکبتی شده و هرچه بیشتر نگاه می‌کنم نکبت‌تر به نظر می‌رسد. شاید بردی هم خودش خوب می‌داند دارد چه کار می‌کند. دیگر لازم نیست نگران چیزی باشد. همیشه یکی هست که تر و خشکش کند و غذایش را بدهد. می‌تواند تا هر وقت دلش بخواهد وانمود کند قناری شپشویی است. چه اشکالی دارد؟

خدای من! دلم می‌خواهد خودم را به دیوانگی بزنم. شاید مثل آن مردک آن طرف راهرو وانمود کنم گوریلم و هر از گاهی توی دستم مدفوع کنم و سمت دیگران پرت کنم. بعدش حبسم می‌کنند و مثل وقتی که در بیمارستان متز بستری بودم از من مراقبت می‌شود. از پسش برمی‌آیم. شاید همین هم نشانۀ دیوانگی باشد. فقط می‌دانم خیلی هم بد نیست که کس دیگری جای آدم تصمیم بگیرد.

دعا می‌کنم کاش می‌شد دوباره پیاده‌نظام باشم. ته پوتین‌هایم گل بچسبد و بوی کپک زِرِهم، که تا روی گوش‌هایم آمده است، توی دماغم بپیچد و صدای نفس‌هایم را زیر کلاهخودم بشنوم. همه‌چیز خیلی ساده است، دخل هرکسی را که رنگ لباسش با رنگ لباس تو متفاوت است می‌آوری.

کدام لعنتی‌ای می‌داند واقعاً چه کسی دیوانه است؟