معرفی و دانلود کتاب وقتی خدا درمانگر تو باشد

معرفی کتاب وقتی خدا درمانگر تو باشد

کتاب وقتی خدا درمانگر تو باشد نوشته‌ی دیوید جی. لیبرمن، به شما یاد می‌دهد که چطور بر خود تسلط بیابید و افکار و راه‌های زندگیتان را در مسیری مطمئن و بدون اضطراب و استرس جهت دهید.

چگونه در دنیای آشفته و پردغدغه ی امروزی از آرامش و رضایت واقعی برخوردار شویم؟

پیشرفت تکنولوژی موجب راحتی و امنیت روزافزون زندگی همه‌ی انسان‌ها شده و فرصت‌ها و فواید زیادی را برای شما فراهم کرده است.

با توجه به افزایش میزان فرصت‌ها و راحتی، انتظار می‌رود انسان‌ها سعادتمندتر از گذشته و از زندگی‌شان خشنودتر باشند؛ اما واقعیت چیز دیگری است! پیش‌رو داشتن گزینه‌های بیشتر به جای این‌که احساس اختیار، تسلط و سعادت بیشتری به شما ببخشد، شما را درمانده‌تر می‌کند.

بر اساس تحقیقات اخیر از هر چهار شهروند امریکایی یک نفر از بیماری روانی رنج می‌برد. کارخانه‌های داروسازی بی‌وقفه تلاش می‌کنند تا تولیدات خود را با میزان تقاضای داروهای ضد‌ افسردگی، ضد اضطراب و آرام‌بخش هماهنگ سازند. هر ساله ده‌ها میلیون نسخه در این رابطه از سوی پزشکان تجویز می‌شود.

اما از قرار معلوم این‌ها جوابگو نیست! بسیاری از انسان‌ها زندگی را عذاب‌آور می‌دانند. هر روز هشتاد نفر از مردم آمریکا در اثر خودکشی از دنیا می‌روند و بیش از 1900 آمریکایی در اثر خودزنی به سمت بیمارستان‌ها راهی می‌شوند. هم اکنون باید از خود بپرسید چرا دچار درد و اندوه شدید؟

کتاب وقتی خدا ‌درمانگر تو باشد (If god were your therapist)، با استفاده از بینشی اصولی و پایدار و روش‌های روانشناسی، دیدگاهی عمیق درباره‌ی ماهیت بشر به شما ارائه می‌دهد و شما را روشن می‌کند که چگونه برخلاف فرصت‌هایی که امروز در دست دارید، تسلط نداشتن بر خود منجر به انتخاب موارد نادرستی خواهد شد که نتیجه‌ی آن شکل‌گیری احساسات منفی و عادات مخرب می‌شود.

دیوید جی. لیبرمن را بیشتر بشناسیم:

دکتر دیوید جی. لیبرمن (David J Lieberman)، در رشته‌ی روانشناسی فوق تخصص دارد و موسس تجزیه و تحلیل فعالانه اعصاب است. روش‌های شگفت‌انگیز منجر به پیشرفت در بخش‌های مختلف شده و از سوی دولت‌ها، سازمان‌های اداری و شرکت‌های تجاری معتبر در بیشتر از بیست و پنج کشور جهان، بهره‌گیری شده است.

در بخشی از کتاب وقتی خدا درمانگر تو باشد می‌خوانیم:

سه نیروی درونی در بشر وجود دارد که اغلب با هم در جدال هستند: خواهشِ تن، منیّت و وجدان. به طور خلاصه، تن می‌خواهد آنچه احساسخوبی ایجاد می‌کند (لذت‌بخش است) را انجام دهد؛ منیّت می‌خواهد آنچه خوب جلوه می‌کند را انجام دهد؛ و وجدان می‌خواهد آنچه حقیقتاً خوب است را انجام دهد. در ابتدای صبح که صدای زنگ ساعت بلند می‌شود، این سه نیرو با هم به نبرد می‌پردازند. اگر صدای زنگ را قطع کنیم تا بیشتر بخوابیم، حدس می‌زنید کدام‌ یک از این سه، پیروز میدان است؟

سهل‌انگاری و راحت‌طلبی برخاسته از خواهش تن است. نمونه‌هایی از افراط در این نیرو، پرخوری و پرخوابی است؛ در واقع، انجام دادن کاری که می‌دانیم نباید انجام دهیم یا انجام ندادن کاری که می‌دانیم باید انجام دهیم، فقط به خاطر احساس راحتی و لذت، ناشی از وسوسه و خواهش تن است. اصولاً تن می‌خواهد از هر قید و بندی رها باشد.

اعمال ناشی از منیّت گستره‌ی وسیعی را در بر می‌گیرد؛ از ساختن لطیفه یا شایعه‌ای که باعث بدنامی و بی‌آبرویی شخص دیگری می‌شود، تا خریدن کالاهایی که خارج از توان مالی ما است تا بدین‌وسیله اشخاصی که حتی دوستشان نداریم را تحت‌تأثیر قرار دهیم. وقتی تحت فرمان منیّت قرار بگیریم دست به کارهایی می‌زنیم که باور داریم تصویر خوبی از ما منعکس می‌کنند. تصمیم‌ها و اعمالی که بر اساس منیّت صورت گیرد برای خوب جلوه دادن ما است، نه این که کار خوب و درست را انجام دهیم.

اگر نتوانیم بر خودمان مسلط باشیم و تسلیم لذت‌های آنی و زودگذر شویم یا تلاش کنیم تصویری دروغین از خود منعکس سازیم، از خودمان خشمگین می‌شویم و از درون احساس خالی بودن می‌کنیم. برای جبران این احساس گناه و ناتوانی، منیّت وارد میدان می‌شود و خودبین و خودخواه می‌شویم. در نتیجه، تنگ‌نظر می‌شویم و بیش از هر چیز، خودمان را می‌بینیم؛ این موجب می‌شود که حساس‌تر و متزلزل‌تر شویم.

فهرست مطالب کتاب

درباره‌ی نویسنده
مقدمه
بخش اول: حقیقتی درباره‌ی واقعیت
فصل اول: نظری اجمالی بر واقعیت
فصل دوم: تغییر دیدگاه
فصل سوم: سنگین کردن کفه‌ی ترازو به نفع اختیار
بخش دوم: فراتر از طبیعت بشری
فصل چهارم: نیروی خودپذیری
فصل پنجم: سرمنشاء
فصل ششم: از زندگی خود بهره ببرید
بخش سوم: کرهایی احساسی
فصل هفتم: از حقیقت نمی‌توان گریخت
فصل هشتم: تأثیر عزت‌نفس
فصل نهم: قدرت اراده
فصل دهم: جبران گناه
بخش چهارم: روابط خود را بازسازی کنیم
فصل یازدهم: چگونه عشق بورزیم و عشق جلب کنیم
فصل دوازدهم: آدم‌های بدقلق و دردسرساز: راه‌حل، نه مشکل
فصل سیزدهم بازگشت به آینده
بخش پنجم: دستیابی به قدرت مطلق
فصل چهاردهم چشمه‌ی خوشبختی
فصل پانزدهم: بگذاریم خدا روزمان را خلق کند
نتیجه