معرفی و دانلود کتاب همان خواهم شد که تو میخواهی
برای دانلود قانونی کتاب همان خواهم شد که تو میخواهی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب همان خواهم شد که تو میخواهی
کتاب همان خواهم شد که تو میخواهی اثر مایندی مجیا، داستان پرفراز و نشیب و هیجانانگیز آدمهایی است که از کشف رابطهها و برملا شدن رابطههایشان غافلگیر میشوند. این اثر لقب بهترین داستان معمایی از نگاه وال استریت ژورنال را از آن خود کرده است.
هتی هوفمن که شیفته بازیگری است، همیشه نقش دانشآموز خوب، دختر خوب و دوست خوب را بازی کرده است. حالا که معلمی جذاب به مدرسه آمده، هتی به دنبال نقشی بزرگتر است... خیلی زود پرده از راز یک رابطه اینترنتی برداشته میشود. سوال اینجاست که آیا کسی دیگر هم از این رابطه خبر داشته؟
همان خواهم شد که تو میخواهی (Everything you want me to be)، یک سال از زندگی جاهطلبانه و خطرناک دختری نوجوان را به تصویر میکشد. ماجرا در مینسوتای آمریکا میگذرد و هر شخصیت، ماجرا را از نگاه خودش دنبال میکند.
مایندی مجیا (Mindy Mejia) نویسندهای آمریکایی که داستانهای تریلر او به فروش بالایی دست یافتهاند و کتابهایش موفقیتهای زیادی به دست آوردهاند، در شرح حال خودش چنین نوشته است: «من نویسندهام، مینویسم چون از ششسالگی بسیار علاقهمند به تقلید و تکرار رفتار دیگران بودم. در زندگی من هیچ پیچیدگی رمز و رازگونهای وجود نداشته و به همین علت مثل گلهایی که جذب نور میشوند جذب کشف رازها، تقارن و تفکر و رمزگشایی شدم. من عاشق به کاربردن کلمات اصیلی مثل شرزه، پریشانی و خودستایی... هستم. و از دیدن و خواندن کلمات ادیبانه که با تمام کوتاهیشان مفهومی کامل و جامع را میرسانند لذت میبرم. من مینویسم چون به واقعیت خیالهایم ایمان دارم و همیشه در نوشتهها و تولیداتم صداقت را مبنا و اساس کارم کردهام. همیشه در سر من داستانهایی دزدکی زندگی میکنند و منتظرند تا آنها را روی کاغذ بیاورم. گاهی اوقات خودم هم بیش از آنکه در زندگی واقعیام باشم، در همان داستانها زندگی میکنم، البته امیدوارم این جمله آخری را همسر و فرزندان و رئیسم نبینند...»
بیشتر تمرکز مایندی مجیا در نویسندگی و ادبیات در زمینه نگارش «رمان» بوده است و در کارنامهاش داستانهای کوتاهی همچون «سنگ، کاغذ، قیچی» (گلچینی از داستانهای کوتاه) و «روزنامه ادیبانه» دیده میشود. «اژدهاسوار» نخستین رمان مجیا است که در سال انتشارش و سالهای پس از آن با استقبال خوانندگان روبرو شد. «همان خواهم شد که تو میخواهی»، که یکی از پرفروشترینهای نیویورک تایمز معرفی شده، دومین داستان بلند اوست.
برخی نظرات دربارۀ رمان معمایی همان خواهم شد که تو میخواهی:
- خواننده ناخودآگاه غرق هیجان و حیرت میشود... گرچه روند داستان، یادآور رمان دختر گمشده است اما مایندی مجیا با قدرت داستانسراییاش، شخصیتها را در مسیر مکاشفهای متفاوت و جذاب قرار میدهد. (بوکلیست ریویو)
- نویسنده در این رمان، توانایی و جسارتی رشکبرانگیز از خود به نمایش میگذارد. (وال استریت ژورنال)
- داستانی پرفراز و نشیب که ذره ذره تنش و هیجان را به زیر پوست و عمق وجودتان تزریق میکند... پس از مطالعه کتاب، از اینکه داستانی چنین متفاوت را خواندهاید. به هیجان خواهید آمد. (ساسپنس مگزین)
در بخشی از کتاب همان خواهم شد که تو میخواهی میخوانیم:
برای من ساعات دویدن بهترین اوقات روزم بود چون به من اجازه میداد همهچیز را فراموش کنم. وقتی میدویدم به هیچچیز فکر نمیکردم، انگار که در تعادل بین زمین و قدمهایی که هماهنگ روی آن کوبیده میشد، رمزی وجود دارد که باعث میشود افکار ناخوشایند از ذهنم پاک شود. من طبق برنامه و مرتب مسیر دریاچه را میدویدم. از وقتی که به آنجا نقل مکان کرده بودیم دویدن برنامهی منظمم شده بود. از جادههای پشت دریاچه تا مزرعه، مسیر همیشگی من بود تا اینکه به تیم پیادهروی دبیرستان پاینولی ملحق شدم. یکی از معلمهای ریاضی مربی تیم بود. البته این انتصاب غیررسمی بود و مرا هم قانع کرد تا دستیارش باشم. چارهای هم نبود و من پذیرفتم تا جشن شکرگزاری با آنها بدوم.
من با پسرها میدویدم. آنها همهی میانبرها و مسیرهای بین راه را تا شعاع سی مایلی بلد بودند. سهشنبهها و پنجشنبهها بعد از مدرسه تمام مسیرها را میدویدیم. ما گروه کوچکی بودیم که از کنار چراگاههایی که گاوها در آن میچریدند میگذشتیم. بیشتر این پسربچهها مرا به یاد دوران دبیرستانم میاندازند. بچههایی آفتاب سوخته و ناشی و تازه کار با آن استخوانهای توخالی، پستی و بلندیهای زمینهای ناهموار را تحمل میکردند. ما از کنار تپههای پوشیده از ذرت و محصولات تازه برداشت شده میدویدیم و تمرین میکردیم. آنها سعی میکردند موقع دویدن از هم سبقت بگیرند.
خط پایانشان همان انبار ممنوعه بود. نزدیک انبار که میشدیم هیجانشان بالا میرفت، میخندیدند و میدویدند. من همیشه در انتهای صف میدویدم تا آنها بیشتر تشویق شوند. داد میزدند «تندتر برو، تندتر برو» یا برای تشویق من میگفتند «این دو ماراتون نیست، بیشتر سعی کن» و من بیتوجه به آنها فقط میدویدم. پهنهی دشتها را تماشا میکردم و افق را با احساسی از شادی مطلق نظاره میکردم. کلمات و فریادهایشان محو میشد، مانند قطرات بارانی که به هیچ جا نرسد. غرق در افکار و احساسات خودم میشدم و میدویدم و فراموش میکردم که چه موجود بیخودی هستم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب همان خواهم شد که تو میخواهی |
نویسنده | مایندی مجیا |
مترجم | اعظم خرام |
ناشر چاپی | بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 374 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-253-293-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |