معرفی و دانلود رایگان کتاب میهمانسرای قلعه
برای دانلود قانونی کتاب میهمانسرای قلعه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب میهمانسرای قلعه
استانلی جان وایمن، نویسندهی برجستهی قرن نوزدهم میلادی، در کتاب میهمانسرای قلعه به روایت داستان نجیبزادهای میپردازد که ناگهان قصد سفر میکند و با تعدادی از همراهانش لندن را به مقصد شهر آکسفورد ترک میگوید. ماجرای اصلی کتاب از زمانی آغاز میگردد که مرد جوان در یکی از شبهای زمستان تصمیم میگیرد همراهانش را در میانهی سفر رها کند و در مسیری پرفراز و نشیب و نامشخص قدم بگذارد. آشنایی با دختری جوان در این راه زندگیاش را دگرگون میسازد.
دربارهی کتاب میهمانسرای قلعه
کتابی که هم اکنون مقابل شما قرار گرفته، یکی از بهترین رمانهای کلاسیک جهان به قلم استانلی جان وایمن (Stanley John Weyman) است. اثری درخور توجه که اولین بار به سال 1898 منتشر شد و در دسترس مخاطبان قرار گرفت. این رمان که میهمانسرای قلعه (The Castle Inn) نام دارد، از زمان انتشار تا کنون با استقبال گستردهی خوانندگان مواجه شده و به عقیدهی برخی از صاحبنظران در زمرهی برجستهترین رمانهای تاریخی قرار میگیرد. با این وجود متأسفانه اغلب آثار استانلی جان وایمن، از جمله کتاب حاضر، در ایران مورد غفلت واقع شدهاند و آنچنان که شایستهی این آثار بوده است، بدانها نپرداختهاند. اکنون دکتر تورج هاشمی برای اولین بار رمان میهمانسرای قلعه را به فارسی ترجمه و منتشر کرده است.
داستان کتاب نامبرده از این قرار است: در قرن هجدهم و یا به عبارت دقیقتر، در سال 1767، مردی جوان، تحصیلکرده و نجیبزاده تصمیم میگیرد تا در سفری طولانی از لندن به شمال انگلستان برود. این مسافرت بهقدری ملالآور و خستهکننده میشود که مرد جوان چند کلمه حرف را بهانه قرار میدهد و همراهانش را در شب تاریک زمستان، در میانهی راه و در جاده ترک میگوید. هیچکدام از نصیحتهای دوستانش به گوش او نمیشیند و دلنگرانیهای آنها بر جانش کارگر نمیافتد. در نهایت، قهرمان کتاب میهمانسرای قلعه دوستان و همرزمانش را رها میکند و بهسوی مقصدی نامعلوم به راه میافتد.
در میانهی راه، مرد جوان با دختری زیبارو و دلفریب ملاقات میکند. تو گویی کائنات آن دو را بر سر راه یکدیگر قرار داده باشد! اما مسألهای وجود دارد: دخترک بسیار محزون و آشفته بهنظر میرسد و بیوقفه از مرد درخواست کمک میکند، بیآن که از خودش کلمهای سخن به میان آورد یا دلایل غماش را افشا کند. سرانجام، مرد اصیلزاده با دخترک جوان همراه میشود و هر دو با پای پیاده و در سکوت به سوی شهر آکسفورد به راه میافتند. این اقدام سبکسرانه و نسنجیدهی مرد جوان سرنوشت خود و اطرافیانش را تحت تأثیر قرار میدهد و او را در سلسلهای از مشکلات وارد میسازد؛ دردسرهایی که هر چه زمان بیشتری میگذرد، خلاص شدن از آنها امر دشوارتری به نظر میرسد.
گفتنی است استانلی جان وایمن اساس داستان خود را بر پایهی یک رخداد تاریخی در قرن هجدهم میلادی بنا کرده و تمام تلاش خود را به کار گرفته تا از طریق روایت این داستان، تصویری دقیق و روشنگر از زندگی روزمرهی شهروندان بریتانیایی ترسیم کند.
کتاب میهمانسرای قلعه به عنوان یکی از موفقترین کتابهای استانلی جان وایمن شناخته میشود. از جمله اموری که این کتاب را از سایر آثار مشابه متمایز میسازد، ترجمهی منحصربهفرد آن است. زبان کتابِ میهمانسرای قلعه انگلیسی قدیمی است و این بدان معناست که معنی بسیاری از کلمات بهکار رفته در این رمان طی سالها دچار تحول و تطور بسیار شده و از این رو، درک کامل مطالب کتاب کار سادهای نیست و از عهدهی هر مترجمی بر نمیآید. تورج هاشمی که با روح زبان انگلیسی آشنایی کامل دارد، ترجمهای دقیق و روان را در اختیار مخاطبان فارسیزبان قرار داده است.
جالب است بدانید تصویری که بر جلد رمان میهمانسرای قلعه مشاهده میکنید، برگرفته از اولین چاپ کتاب است که در دانشگاه هاروارد نگهداری میشود.
کتاب میهمانسرای قلعه مناسب چه کسانی است؟
علاقهمندان به رمانهای تاریخی از مطالعهی کتاب میهمانسرای قلعه لذت خواهند برد. همچنین اگر از طرفداران رمانهای عاشقانه هستید، مطالعهی کتاب پیش رو را به شما پیشنهاد میکنیم.
با استانلی جان وایمن بیشتر آشنا شویم
استانلی جان وایمن در هفتمین روز از ماه اوتِ سال 1886 متولد شد. این نویسندهی برجستهی انگلیسی فارغالتحصیل دانشگاه آکسفورد است و شهرت خود را بیش از هر چیز دیگری مدیون رمانهای عاشقانه و یا تاریخیای است که به رشتهی تحریر درآورده. محبوبترین کتابهای او در سالهای 1890 تا 1895 به نگارش درآمدند و داستان اغلب آنها در فرانسهی قرن هجدهم و نوزدهم رخ میدهد. آثار استانلی جان وایمن در زمان خود مورد اقبال عمومی قرار گرفتند، اما متأسفانه بهمرور و با گذر زمان تا حد زیادی به فراموشی سپرده شدند.
این نویسندهی چیرهدست مورد توجه بسیاری از نویسندگان برجستهی زمانهی خود، از جمله رابرت لوییس استیونسون و اسکار وایلد قرار گرفته بود. هنری گراهام گرین (نویسنده و منتقد ادبی، زادهی دوم اکتبر سال 1904 و درگذشتهی سوم آوریل 1991) در مصاحبهای با بیبیسی در سال 1970 از استنلی ویمن بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان در زندگیاش یاد کرد و در وصف او چنین گفت: «آنتونی هوپ، اچ. رایدر هگرد و بهویژه، استنلی ویمن از نویسندگان مهم زندگی من هستند و من مرتباً آثار آنان را بازخوانی میکنم.»
استانلی جان وایمن رمانهای خود را «فابلهایی دلپذیر (pleasant fables) مینامید. این نویسندهی درسایهمانده در نهایت، فعالیت ادبیاش را تا سال 1919 بهطور کامل متوقف کرد. وایمن در دهم آوریل سال 1928 رخت از جهان بربست.
از سایر کتابهای او میتوان به موارد روبهرو اشاره کرد: «در خرقهی سرخرنگ»، «خانهی گرگ»، «داستان فرانسیس کلود» و «مردی در فرانسه». گفتنی است در صورت تمایل میتوانید نسخهی الکترونیک سایر کتابهای استانلی جان وایمن را از سایت کتابراه تهیه کنید.
در بخشی از کتاب میهمانسرای قلعه میخوانیم
آقایی که در کالسکه نشسته بود سری تکان داده و پنجره را بست. شب فرا رسیده و افراد چراغها را بیرون آورده بودند. نور یکی از این چراغها روی صورت او افتاد و اینطور پیدا بود که لبخندی بر لبانش نقش بسته است. صورت واقعی او پیدا شده که کاملا معمولی و قوی بنظر میرسید ولی ایجاد تنفر نمیکرد.
صورت او فاقد خطوط منظمی بود که در در مردان حمل بر خوش تیپی آنها میشود. بینی او دراز و در انتها بزرگ شده، گونههایش برجسته و چانهاش به جلو متمایل شده بود. ولی در آستانه زشتی، چیزی که او را نجات داده یک جفت چشم خاکستری رنگ نافذ، آرام و مهربان و تبسمی زیبا بود که در اغلب اوقات روی لبهای او جا داشت. اخیرا در اثر افراط در تفریحات گرانقیمت، چشمانش یک حالت خستگی دائمی پیدا کرده بود. ولی در سن بیست و شش سالگی مزه فلفل هنوز در دهان او تند بوده و سر 'جُرج سون' به این زندگی بی بند و بار خود ادامه میداد.
او در حدود ده دقیقه در همان حالت نشسته بود که که قدری جنب و جوش در جلوی درب میهمانسرا به او نشان داد که همراهانش بازگشتهاند. صاحبخانه در جلوی آنها حرکت میکرد و بخاطر میهمان نوازی و فعالیت خود نیم اشرفی طلا از لرد جوان انعام گرفته بود. بقیه کارکنان هم هر یک حداقل یک سکه نقره به دست آورده بودند. کالسکهرانان شلاق خود را بصدا در آورده و در میان ابراز احساسات افراد حاضر، کالسکه علیجناب لرد از جلوی در میهمانسرا دور شد.
لرد وقتی خود را در روی صندلی جابجا کرد خطاب به دوستش که در کالسکه باقی مانده بود گفت:
"جرج... حالا نوبت کیست که تاس بریزد؟ بر سر همان چیزهای قبلی، بازی را ادامه خواهیم داد."
فهرست مطالب کتاب
مقدمه مترجم
فصل اول: ماموریت یک شوالیه
فصل دوم: اتفاق ناگوار
فصل سوم: معلم و شاگردانش
فصل چهارم: نگاه دزدانه
فصل پنجم: رویا روئی
فصل ششم: ماهی در خارج از آب
فصل هفتم: آشیل و بریسئیس
فصل هشتم: خیابان اولد باث
فصل نهم: جرج قدیس و اژدها
فصل دهم: مادر و پسر
فصل یازدهم: دکتر ادینگتون
فصل دوازدهم: جولیا
فصل سیزدهم: یک بچه لوس
فصل چهاردهم: معمای یک مرد خوب
فصل پانزدهم: هر عاشق یک جنگجو است
فصل شانزدهم: بادبزن سیاهرنگ
فصل هفدهم: آقای فیش ویک بعنوان داور
فصل هیجدهم: تعقیب
فصل نوزدهم: همسفر ناراضی
فصل بیستم: کالسکه خالی
فصل بیست و یکم: در دلیجان
فصل بیست و دوم: از چاله به چاه
فصل بیست و سوم: پامروی زورگو
فصل بیست و چهارم: بی بی دل
فصل بیست و پنجم: دست لرد آلمریک
فصل بیست و ششم: یاران شفیق
فصل بیست و هفتم: کشف آقای فیش ویک
فصل بیست و هشتم: آگاهی دردناک
فصل بیست و نهم: نقشه آقای پامروی
فصل سیام: فریب
فصل سی و یکم: یک مسافر خانه در چیپنهام
فصل سی و دوم: جان باختن تصادفی
فصل سی و سوم: در دلیجان
فصل سی و چهارم: خبر بد
فصل سی و پنجم: حتی عاقلترین افراد هم گاهی اشتباه میکنند
فصل سی و ششم: وکیل دعاوی صحبت میکند
فصل سی و هفتم: مقرری خوب
فصل سی و هشتم: سرپرست املاک استیجاری
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب میهمانسرای قلعه |
نویسنده | استانلی جان وایمن |
مترجم | تورج هاشمی |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 195 |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه خارجی |
داستان رمانتیک پر فراز و نشیب جالبی بود. فقر فرهنگی و اجتماعی در میان و همه حتی افراد والا مقام لردها، با وجود اموزه و تحصیلاتشان موج میزد. احترام و ادب اکثرا متظاهرانه اشراف و نجیب زادگان حین ناسزا گفتن و نوکر پنداری عامه مردم، چاشنی کل داستان بود. ثروت و قدرت تعیین کننده مرتبه اجتماعی که میتوان، مزید بر علت قمارهای هنگفت و غیرمنطقی اصیل زادگان و صاحب منصبان، دانست.
نویسنده مکررا مجموعه صفات گناهان مهلک ایین مسیحیت به طبقه اشراف جامعه نسبت داده جهت نمونه: غرور سرجرج، حسادت لیدی دامبورو، خشم پامروی، طمع توماسون امیخته با حیله و مکر، شهوت دامبورو، پرخوری و شکم بارگی ارل چتهام و دامبورو که موجب نقرس هردوی انها شد.
از دیدگاه حرفه ای، نوع فصل بندی و قوس داستانی استنلی وایمن انسجام و تناسب جالبی نداشت. بخشیهای مهمی من جمله مسیرهای طی شده، مکالمات و مکاشفات کاراکترها، تعقیبها و گریزها، دیسیپلین فکری داشت ولی خوب جمع بندی نشده بود. مثلا [اسپویل!] لزومی نداشت برای قمار توماسون و المریک و پامروی بر سر درخواست ازدواج، ی چپتر و بخش کامل اختصاص داده بشه. در خیلی بخشها به جزئیات کارزارها، منازعات، وقایع محیط و غیره توجه خیلی کمی شده بود. البته عدم پرداخت به جزئیات قابل درک هست چراکه رمان بسیار طولانی، خسته کننده و از سبک خودش خارج میشد.