نقد، بررسی و نظرات کتاب میهمانسرای قلعه - استانلی جان وایمن
4.4
743 رای
مرتبسازی: پیشفرض
داستان تا حدی جذاب بود، اما هیجانش هم به اندازهای بود که آدم دنبالش کنه.
داستان فرهنگ اشرافی گری انگلستان چهارصد سال پیش رو نشون میده و رفتار اونها با زیر دستانشون.
کمی مکالمات عجیب بود. و خیلی زود احساس توهین میکردن، شاید به علت فرهنگ اون موقع بوده.
در مورد ترجمه، ترجمه خوب و قابل قبول بود فقط چند تا کلمه نامأنوس استفاده شده بود که مجبور شدم سرچ کنم. مثل تمجمج، مطران، متشبث، عنیف، ملاح.
با توجه به ادبیات داستان گول خوردن واژه مناسبی نبود بهتر بود فریب استفاده بشه. و یا محیط وحش، نامانوسه، حیات وحش بهتره.
تمام میها به فعل چسبیده بود، مثل میکند، میرفت. و همینطور تمام حرف اضافه به، مثل بخطر، بسرعت
متاسفانه غلطهای تایپی هم زیاد بود
کدره، بگرانی، نداه آید، با خود دل، بدارم، جاوب، دکیل، مطلبه، مزاق، میخبواهم، هسر، مینکم، بود است، صبحخانه، مستخدمیم، میکلنم، تعین، پومند
در کل داستان خوبی بود و سرگرمکننده، پیشنهاد میکنم بخونید
داستان فرهنگ اشرافی گری انگلستان چهارصد سال پیش رو نشون میده و رفتار اونها با زیر دستانشون.
کمی مکالمات عجیب بود. و خیلی زود احساس توهین میکردن، شاید به علت فرهنگ اون موقع بوده.
در مورد ترجمه، ترجمه خوب و قابل قبول بود فقط چند تا کلمه نامأنوس استفاده شده بود که مجبور شدم سرچ کنم. مثل تمجمج، مطران، متشبث، عنیف، ملاح.
با توجه به ادبیات داستان گول خوردن واژه مناسبی نبود بهتر بود فریب استفاده بشه. و یا محیط وحش، نامانوسه، حیات وحش بهتره.
تمام میها به فعل چسبیده بود، مثل میکند، میرفت. و همینطور تمام حرف اضافه به، مثل بخطر، بسرعت
متاسفانه غلطهای تایپی هم زیاد بود
کدره، بگرانی، نداه آید، با خود دل، بدارم، جاوب، دکیل، مطلبه، مزاق، میخبواهم، هسر، مینکم، بود است، صبحخانه، مستخدمیم، میکلنم، تعین، پومند
در کل داستان خوبی بود و سرگرمکننده، پیشنهاد میکنم بخونید
این کتاب که برای اولین بار بزبان فارسی ترجمه میشود توسط استانلی جان وایمن تالیف شده و اولین چاپ آن در سال ۱۸۹۸ انجام گرفته که در مدت کوتاهی نایاب گردید. شالوده داستان بر اساس یک واقعه تاریخی که در قرن هیجدهم میلادی در شمال انگلستان در استان آکسفورد شایر اتفاق افتاده بود، بنا شده و مولف با دقت زندگی روزمره جمعی از شهروندان انگیسی را برشته تحریر میکشد. قهرمان اصلی داستان یک آقای نجیب زاده تحصیل کرده است که در طی مسافرتی طولانی از لندن بشمال انگلستان و استان آکسفورد شایر طوری بیحوصله و ملول میشود که تصمیم میگیرد بخاطر چند کلمه ای حرف که در وسط راه مابین راننده یک کالسکه دیگر و مردم محلی رد و بدل شده و بگوش او رسیده بود، دوستان گرانقدر خود را در شب تاریک و در میان جاده ترک کرده و از کالسکه پیاده شود. نصایح دوستان بخرج او نرفته و در آخر کالسکه او را در تاریکی جا گذاشته و براه خود ادامه میدهد. این مرد در سر راه خود دختری جوان را میبیند که بشدت برآشفته و محزون بنظر میرسد و از او درخواست کمک دارد. این دو نفر پای پیاده بطرف شهر دانشگاهی آکسفورد براه افتاده و در طول راه دختر هیچ اطلاعاتی در اختیار این آقای اصیلزاده قرار نمیدهد. این اقدام نسنجیده آقای جوان او را وارد یک سلسله گرفتاری و مشکلات میکند که با گذشت زمان رهائی از آن ها مشکلتر و تار و پود دسیسه ها محکمتر میگردد. استانلی جان ویمن نویسنده انگلیسی متولد سال ۱۸۸۵ بیشتر آثار خود را بر اساس وقایع تاریخی که در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی در اروپا رخ داده بود، پایه ریزی کرده است. او از دانشگاه آکسفورد فارغ التحصیل شده و در زمان خود مورد توجه و تحسین نویسندگانی نظیر اسکار وایلد و رابرت لوئی استیونسون قرار گرفته بود.
اقای هاشمی مترجم قدر و مجربی هستند. با این وجود بنظرم متن کمی ثقیل و نامتداول ولی مفهوم بود علی رغم نکوهش مترجمان پیشین. احتمالا مقصودی عامدانه جهت القا و تلقین ادبیات معاصر ان دوران داشتند. کتاب نیاز به ویراست مجدد نیز دارد. داستان رمانتیک پر فراز و نشیب جالبی بود. فقر فرهنگی و اجتماعی در میان و همه حتی افراد والا مقام لردها، با وجود اموزه و تحصیلاتشان موج میزد. احترام و ادب اکثرا متظاهرانه اشراف و نجیب زادگان حین ناسزا گفتن و نوکر پنداری عامه مردم، چاشنی کل داستان بود. ثروت و قدرت تعیین کننده مرتبه اجتماعی که میتوان، مزید بر علت قمار های هنگفت و غیرمنطقی اصیل زادگان و صاحب منصبان، دانست. نویسنده مکررا مجموعه صفات گناهان مهلک ایین مسیحیت به طبقه اشراف جامعه نسبت داده جهت نمونه: غرور سرجرج، حسادت لیدی دامبورو، خشم پامروی، طمع توماسون امیخته با حیله و مکر، شهوت دامبورو، پرخوری و شکم بارگی ارل چتهام و دامبورو که موجب نقرس هردوی انها شد. از دیدگاه حرفه ای، نوع فصل بندی و قوس داستانی استنلی وایمن انسجام و تناسب جالبی نداشت. بخشی های مهمی من جمله مسیر های طی شده، مکالمات و مکاشفات کاراکتر ها، تعقیب ها و گریز ها، دیسیپلین فکری داشت ولی خوب جمع بندی نشده بود. مثلا [اسپویل!] لزومی نداشت برای قمار توماسون و المریک و پامروی بر سر درخواست ازدواج، ی چپتر و بخش کامل اختصاص داده بشه. در خیلی بخش ها به جزئیات کارزارها، منازعات، وقایع محیط و غیره توجه خیلی کمی شده بود. البته عدم پرداخت به جزئیات قابل درک هست چراکه رمان بسیار طولانی، خسته کننده و از سبک خودش خارج میشد.
کتاب روایتی تکراری دارد و بییشترر داستانهایی که مربوط به چند قرن اخیر اروپا است تقریبا همه آنها به یک شکل هستند یک نجیب زاده به صورت اتفاقی به یک دختر زیبا بر میخورد وو داستان و ماجراهای عشق آنها شروع میشود و در این بین همیشه یک فرد حسود و یا یک آدم مریض در این بین باعث جدایی این دو نفر میشوند و در بیشتر. موارد توسط او دزدیده میشوند و این فرد این قدر ماهرانه در کنار شخصیت اصلی داستان است که حتی خود او هم شک نمیکند و در آخر داستان دست او رو میشود و دو دلداده به هم میرسنند.
در این داستان هم دقیقا همین طور است و نجیب زاده در یک جاده دورافتاده در شب به این دختر بر میخورد و داستان به صورتی که گفته شد پیش می رود و دختر جوان دریده میشود تا در انتها باز با هم ملاقات میکنندو در آخر ازدواج میکنند.
در این داستان هم دقیقا همین طور است و نجیب زاده در یک جاده دورافتاده در شب به این دختر بر میخورد و داستان به صورتی که گفته شد پیش می رود و دختر جوان دریده میشود تا در انتها باز با هم ملاقات میکنندو در آخر ازدواج میکنند.
داستان رمانتیک پر فراز و نشیب جالبی بود. فقر فرهنگی و اجتماعی در میان همه حتی افراد والا مقام و لردها، با وجود اموزه و تحصیلاتشان موج میزد. احترام و ادب اکثرا متظاهرانه اشراف و نجیب زادگان حین ناسزا گفتن و نوکر پنداری عامه مردم، چاشنی کل داستان بود. ثروت و قدرت تعیین کننده مرتبه اجتماعی که میتوان، مزید بر علت قمارهای هنگفت و غیرمنطقی اصیل زادگان و صاحب منصبان، دانست.
نویسنده مکررا مجموعه صفات گناهان مهلک ایین مسیحیت به طبقه اشراف جامعه نسبت داده جهت نمونه: غرور سرجرج، حسادت لیدی دامبورو، خشم پامروی، طمع توماسون امیخته با حیله و مکر، شهوت دامبورو، پرخوری و شکم بارگی ارل چتهام و دامبورو که موجب نقرس هردوی انها شد. در کل کتاب قشنگی هست. حتما پیشنهاد میکنم.
نویسنده مکررا مجموعه صفات گناهان مهلک ایین مسیحیت به طبقه اشراف جامعه نسبت داده جهت نمونه: غرور سرجرج، حسادت لیدی دامبورو، خشم پامروی، طمع توماسون امیخته با حیله و مکر، شهوت دامبورو، پرخوری و شکم بارگی ارل چتهام و دامبورو که موجب نقرس هردوی انها شد. در کل کتاب قشنگی هست. حتما پیشنهاد میکنم.
از ترجمههای تازه آقای تورج هاشمی کتاب خواندم و لذت بردم. این کتاب نیز با ترجمه ایشان، بود و کمی در ویرایش و نگارش نیاز به تجدیدنظر دارد. کتاب با موضوع معمایی و عاشقانه، خواننده را درگیر میکند و سبک خاصی از بیان و محاوره را در نگارش خود دارد. این که در این قرن سبک نوشتن و صحبت کردن اینگونه بود من دلم میخواهد بدانم. نویسنده با نوشتن درباره موضوعات طبقه پایین و طبقه اشراف در این عصر، خواننده را بیشتر از اتفاقات آن دوره آگاه میسازد. سبک نگارش آن دوره با داستان نویسی امروز متفاوت است و شاید ناسازگار با مخاطب امروز. جذابیت و روانی کتاب برای گیرایی خواننده موثر است، فکر کنم. آگاه باشید و موفق.
کتاب مهمان سرای قلعه، روایتی از ماجراجوییهای یک مرد جوان به نام فرانسیس است که در یک روستای کوچک در فرانسه زندگی میکند. فرانسیس با یک مرد مرموز به نام فرانسوا آشنا میشود و این دو نفر با هم به سفر میروند. آنها در طول سفر خود، با ماجراهای مختلفی رو به رو میشوند و با شخصیتهای مختلفی آشنا میشوند. از نظر من، یکی از نقاط قوت کتاب مهمان سرای قلعه، پرداختن به مفاهیم اخلاقی و انسانی است. فرانسیس و فرانسوا هر دو شخصیتهای پیچیدهای هستند که دارای نقاط قوت و ضعف خود هستند. داستان این دو نفر نشان میدهد که انسانها میتوانند در شرایط مختلف، شخصیت خود را تغییر دهند و به سمت خوبی یا بدی حرکت کنند.
این کتاب یک شاهکار بود
با داستانی بسیار زیبا که مخاطب را هر لحظه درگیر خودش میکند شخصیت پردازی و فضاسازی عالی نشان از قدرت قلم نویسنده است که توانست بود مخاطب را با داستان خود همراه کند و امیدوارم که کارهای بیشتری از این نویسنده بخوانم همچنین ناگفته نماند که مترجم گرامی جناب تورج هاشمی با خوبی توانسته بودند که با توجه به حس و حال داستان در هر لحظه ترجمهای دقیق ارائه کنند که نشان دهنده درک داستان توسط مترجم گرامی بود
این کتاب را به همهی کتاب دوستان عزیز پیشنهاد میکنم
و در آخر از نویسنده و مترجم و همچنین تیم مجموعه کتاب راه سپاس گذارم
با داستانی بسیار زیبا که مخاطب را هر لحظه درگیر خودش میکند شخصیت پردازی و فضاسازی عالی نشان از قدرت قلم نویسنده است که توانست بود مخاطب را با داستان خود همراه کند و امیدوارم که کارهای بیشتری از این نویسنده بخوانم همچنین ناگفته نماند که مترجم گرامی جناب تورج هاشمی با خوبی توانسته بودند که با توجه به حس و حال داستان در هر لحظه ترجمهای دقیق ارائه کنند که نشان دهنده درک داستان توسط مترجم گرامی بود
این کتاب را به همهی کتاب دوستان عزیز پیشنهاد میکنم
و در آخر از نویسنده و مترجم و همچنین تیم مجموعه کتاب راه سپاس گذارم
رمان بسیار زیبایی بر اساس یک واقعه در شمال انگلستان است. که در آن اختلافات طبقاتی و دسته بندی کردن افراد بر اساس جایگاه اجتماعی و حتی طرز پوششان به وضوح دیده میشود، قهرمان داستان نجیب زادهای است که در طی مسافت طولانی از لندن به اکسفورد، در مسیر شایعاتی درباره یک دختر میشنود. و کنجکاوی او باعث میشود بی توجه به نصایح دوستانش از کالاسکه پیاده شود، بعد از مراجعه به دختر شیفته زیبایی او میشود. بعد از گذراندن اتفاقات و تنشها در نهایت با آن دختر ازدواج میکند
خواندن این رمان را توصیه میکنم.
خواندن این رمان را توصیه میکنم.
کتابهایی که جناب آقای تورج هاشمی برای ترجمه انتخاب میکنند معمولا علاوه بر به تصویر کشیدن جنبهی تاریخی داستان حاوی اطلاعات واقعی و جالبی است که قطعا برای مخاطب مشتاق و علاقه مند به مطالعهی تاریخ تمدنهای دیگر درّی گرانبها به شمار میرود، قلم ناب جناب استانلی وایمن یک طرف و ترجمهی جناب آقای هاشمی در طرف دیگر، بنده این کتاب را به مخاطبهایی که جذب آثار زرد نمیشوند و علاقمند به ادبیات گرانبهای کلاسیک نیز هستند توصیه میکنم.
پنج ستاره حق این کتابه واقعا! موضوع داستان رو دوست داشتم و از خواندنش لذت بردم. همچنین متوجه شدم کهای اثر حاصل ذهنی هوشمند است که ترجمه آقای تورج هاشمی نوشته رو به اثری جذاب تر تبدیل کرده. حتی تصویر کتاب هم خیره کننده و زیباست و هر خوانندهای رو چند دقیقهای به تماشای خود وا میدارد خواندن این کتاب رو به توصیه میکنم و به نظر من قطعا این داستان برای هر سنی مناسبه و جالب خواهد بود.
سلام.
تقریبا داستان و ریتمش جالبه ولی نقص داره!!
اول اینکه میشد نام شخصیت هارو با زبان انگیلیس نوشت برای خواندارِ راحت تر؟! دوم اینکه بجای وقت گیری و تکرار اسم در خواندار میشد برای هر شخصیت از علائم نگارشی مخصوص بخودش استفاده کرد و صد یکبار اسم شخصیتها بیان شه تا پایان مکالمه اشان. تاریخی بودن و استفاده از برخی کلمات در داستان اثر بدی داشته به درک مطلب و روانخوانی،
و ماندن متن در حافظه شد! واقعا لوده لوحی و پرخاش در داستان لذت خوانش رو از خواننده گرفته!
تقریبا داستان و ریتمش جالبه ولی نقص داره!!
اول اینکه میشد نام شخصیت هارو با زبان انگیلیس نوشت برای خواندارِ راحت تر؟! دوم اینکه بجای وقت گیری و تکرار اسم در خواندار میشد برای هر شخصیت از علائم نگارشی مخصوص بخودش استفاده کرد و صد یکبار اسم شخصیتها بیان شه تا پایان مکالمه اشان. تاریخی بودن و استفاده از برخی کلمات در داستان اثر بدی داشته به درک مطلب و روانخوانی،
و ماندن متن در حافظه شد! واقعا لوده لوحی و پرخاش در داستان لذت خوانش رو از خواننده گرفته!
کتاب عالی بود فقط بنظرم اضافه بر مطالب کتاب اسم اون مهمانسرا رو بزارید یا مثلا اون پُلی که اونجا باهم قرار میزاشتن رو هم بزارید که افراد برن سرچ بکنن ببینن که یک همچین چیزی وجود داره مثلا خود بنده هر کتابی که میخونم میرم مثلا راجب اون مهمانسرا و یا مثلا اون پل یا حتی اون شهر سرچ میکنم و جستجو میکنم ببینم واقعی بوده یا نه داستان؟ کلا علاقه دارم شاید دوستانی هم باشند علاقه داشته باشد پس لطف میکنید این کار رو انجام بدید.
داستان خیلی موضوع خاص و پرکششی نداره بیشتر انگار حول مسائل و آداب و قوانین طبقات اجتماعی انگلستان قدیمه نمیدونم شاید هنوز هم این طبقات با توجه به حکومت سلطنتی انگلیس وجود داشته باشه به هرحال داستان زیاد جذاب نبود حداقل واسه من.
داستان دختر فقیری که ناگهان ثروت باداوردهای بهش میرسه و طبقه اجتماعیش تغییر میکنه و از قضا زیباهم هست پس این ارثیه براش بی خطر نخواهد بود.
داستان دختر فقیری که ناگهان ثروت باداوردهای بهش میرسه و طبقه اجتماعیش تغییر میکنه و از قضا زیباهم هست پس این ارثیه براش بی خطر نخواهد بود.
البته زیبا و پرچالش و هیجان انگیز بود
اندکی اشتباه تایپ داشت.
مقداری از متن به نظر نامفهوم بود، قسمتی که وکیل دعاوی هویت واقعی دختر جوان را متوجه میشود، ان قسمت گیج کننده بود هر چند در ادامه مطلب روشن شد و حتی همانجا ولی این قسمت نامفهوم بود.
داستان فوقالعاده زیبا و جذاب بود و بنده ابدا توان حدس زدن اتفاقات پیش رو را نداشتم.
از مترجم محترم مراتب تشکر را دارم.
اندکی اشتباه تایپ داشت.
مقداری از متن به نظر نامفهوم بود، قسمتی که وکیل دعاوی هویت واقعی دختر جوان را متوجه میشود، ان قسمت گیج کننده بود هر چند در ادامه مطلب روشن شد و حتی همانجا ولی این قسمت نامفهوم بود.
داستان فوقالعاده زیبا و جذاب بود و بنده ابدا توان حدس زدن اتفاقات پیش رو را نداشتم.
از مترجم محترم مراتب تشکر را دارم.
داستان بسیار جذاب و قشنگ بود کشمکش جالبی داشت و نویسنده به این کتاب پیچیدگیهای جالبی داد که خوب سرهم بندی شدن با وجود این که کتاب کلاسیکی بود به نظرم نویسنده شخص روشن فکری بود که در حالی که زندگی اشراف زادگی رو داشت نشون میداد ولی شخصهای قشر پاین جامعه رو هم از نظر گفتار و کردار زشت یا بد سرشت نشون نداد به نظرم نسبت به نویسندههای هم عصر خودش روشنفکر تر بود
کتاب خوبی بود خوندنشو توصیه میکنم، چون برای چند ساعت ذهن رو از روزمرگی و اظطراب زندگی دور میکنه، واز اون رمانهایی هست که جذابیت زیادی دارن و دوست داری تا آخرش بری و احساس خستگی و ملال نداری، نوع نگارش کتاب طوری هست که بصورت کاملا واضح، شخصیتهای رمان و داستان اون رو میشه تو ذهن تجسم کرد و با اون همراه شد، من که از خوندن این رمان حض بردم و ممنون از کتابراه،
داستانی بسیار لذت بخش و هیجانی باز هم اثر زیبایی از استانلی واقعا عالیه هر بخشش پر از داستانهای مختلف جمله بندی و کلمات با معنی کتاب مهمانسرای قلعه کتابی است که خیلی دنبال کننده دارد و ما نمیتوانیم در مورد کتابها بد بگویم چون هر کتاب یک خط آن راز زندگی را نمایان میکنه از نظر من واسه کسایی که بخونین اینجور کتابها علاقه دارند عالی بخونینش
اول از همه تشکر ویژهای میکنم از آقای تورج هاشمی مترجم خوب و عزیز که به این زیبایی و روانی کتاب رو ترجمه کرده اند؛ راجب کتاب هم باید بگیم که اگر به داستانهایی که از گذشتهها روایت میکنند و اشرافی طور هستند خوشتون میاد درنگ نکنید در خواندن این کتاب و وقتی خوندینش نصفه ولش نکنید چون شاید اولاش زیاد جالب و هیجان انگیز نباشه واستون.
یک ترجمه روان و خوب بود و داستان هم معما گونه است. ابتدای کتاب و حتی تا نیمه آن تا حدی کسل کننده بود و کند پیش میرفت و قابل پیش بینی بود ولی از نیمه به بعد معما گونه و جذاب شد مثل بیشتر آثار کلاسیک این داستان هم پایان خوش دارد و قصد رساندن پیام اینکه خوبی همیشه خوب است و بدی بد و بار کج به مقصد نمیرسد ایکاش زندگی واقعی هم همینطور بود.
واقعا عالی بود هم مفهومش و هم صدای گوینده بسیار دلنشین بود و واقعا داستان مهیج و دلنشینی بود واقعا مفهوم هایس بسیار اموزنده بود رمانش واقعا فوق الاده بود ممنون از کتابراه عزیز و گرامی بابت این کتاب زیبا و ممنون از نویسنده عزیز گرامی بابت این کتاب و ممنون از تمام کسانی که برای این کتاب زحماتی کشیدند سپاس گزارم از همه
رمان خوبی بود برای اوقات فراغت؛
مخصوصا برای کسانی که علاقه مند به داستانهای کلاسیک و گذشتهی انگلستان وآشنایی با فرهنگ قدیم انگلستان هستند.
یه مقدار کلمات سخت و نامفهوم توی ترجمه به کار برده شده بود که برای درکش باید سرچ میکردی معنی اونهارو و همچین اشتباهات تایپی هم موجود بود.
ممنون از کتابراه و مترجم
مخصوصا برای کسانی که علاقه مند به داستانهای کلاسیک و گذشتهی انگلستان وآشنایی با فرهنگ قدیم انگلستان هستند.
یه مقدار کلمات سخت و نامفهوم توی ترجمه به کار برده شده بود که برای درکش باید سرچ میکردی معنی اونهارو و همچین اشتباهات تایپی هم موجود بود.
ممنون از کتابراه و مترجم
موضوع داستان اساسیترین ویژگی مثبت این کتابه، کتابهایی که داستانی از واقعیت جامعه رو نقل میکنن و شامل اتفاقات واقعی هستند جذابیت زیادی دارن.
. شخصیتپردازی جذاب و متنوع داستان، ویژگی مثبت داستانه که نمیشه منکرش شد. این داستان شامل شخصیتهای کاملاً واقعیه که شاهد مثالهای بارزی از اونا هستیم.
. شخصیتپردازی جذاب و متنوع داستان، ویژگی مثبت داستانه که نمیشه منکرش شد. این داستان شامل شخصیتهای کاملاً واقعیه که شاهد مثالهای بارزی از اونا هستیم.
داستان رمانتیک پر فراز و نشیب جالبی بود. فقر فرهنگی و اجتماعی در میان همه حتی افراد والا مقام و لردها، با وجود اموزه و تحصیلاتشان موج میزد. احترام و ادب اکثرا متظاهرانه اشراف و نجیب زادگان حین ناسزا گفتن و نوکر پنداری عامه مردم، چاشنی کل داستان بود. ثروت و قدرت تعیین کننده مرتبه اجتماعی که میتوان، مزید بر علت قمارهای هنگفت و غیرمنطقی اصیل زادگان و صاحب منصبان، دانست.
نویسنده مکررا مجموعه صفات گناهان مهلک ایین مسیحیت به طبقه اشراف جامعه نسبت داده جهت نمونه: غرور سرجرج، حسادت لیدی دامبورو، خشم پامروی، طمع توماسون امیخته با حیله و مکر، شهوت دامبورو، پرخوری و شکم بارگی ارل چتهام و دامبورو که موجب نقرس هردوی انها شد.
از دیدگاه حرفه ای، نوع فصل بندی و قوس داستانی استنلی وایمن انسجام و تناسب جالبی نداشت. بخشیهای مهمی من جمله مسیرهای طی شده، مکالمات و مکاشفات کاراکترها، تعقیبها و گریزها، دیسیپلین فکری داشت ولی خوب جمع بندی نشده بود. مثلا [اسپویل!] لزومی نداشت برای قمار توماسون و المریک و پامروی بر سر درخواست ازدواج، ی چپتر و بخش کامل اختصاص داده بشه. در خیلی بخشها به جزئیات کارزارها، منازعات، وقایع محیط و غیره توجه خیلی کمی شده بود. البته عدم پرداخت به جزئیات قابل درک هست چراکه رمان بسیار طولانی، خسته کننده و از سبک خودش خارج میشد.