معرفی و دانلود کتاب مجموعه داستانهای الهه شبهای بیهوس
برای دانلود قانونی کتاب مجموعه داستانهای الهه شبهای بیهوس و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مجموعه داستانهای الهه شبهای بیهوس
کتاب مجموعه داستانهای الهه شبهای بیهوس نوشتهی حسن دوستی مجموعهای از داستانهای کوتاه است که با بیانی زیبا و دلنشین به رشتهی تحریر درآمده.
کسنوفانس میگوید: خدایان همه چیز را از اول برای آدمیان آشکار نمیسازند، بلکه آدمیان در جریان زمان از طریق جستجو، بهتر را مییابند.
نویسنده در مورد این کتاب در پشت جلد نوشته است:
«دوست دارم به عنوان آغاز و شاید به عنوان مقدمه چند کلمهای در مورد عنوان کتاب حرف بزنم تا درباره مفاد کتاب و داستانهایش! که چرا این نام را برگزیدم، زیرا وقتی خودم به عنوان آن فکر میکنم میبینم انگار یکی از زیباترین عنوانها را داراست چرا که از آن کسیست که شاید اینک از یاد رفته باشد! و شاید هم اصلا نبوده است!؟ ولی وقتی خوب فکر میکنم میبینم نه بوده و هست! و در پس عنوان و نامش مفهومی را گویا یدک میکشد که با تاریخی عجین گشته و خیل کثیری را نیز متحیرانه در باب خودش به اندیشه کشانیده است!
و چون شاید گفتههایم به درازا بکشد بهتر دیدم که به جای نامیدن مقدمه بدان این متن را نیز به عنوان یکی از داستانهای این کتاب در نظر بگیرم تا اینگونه بهتر بتوانم به معرفی این عنوان کتاب و آنچه از این نام مد نظرم هست را بگویم! که شنیدن آن خود داستانیست زیبا!»
در بخشی از کتاب نامههایی که لیلا نخواند میخوانیم:
هوا تاریک و سرد و جاده نیز خلوت، ترس بر او داشت غلبه میکرد پس باید سریعتر خود را از این مهلکهای که خود را بدان انداخته بود خلاصی میداد پس ماشین را روشن نمود تا حرکت کند چرا که دیگر آن جا هم نمیتوانست بماند و جلوتر نیز که دیگر میلی نداشت برود؛ پس بهترین گزینه بازگشت بود حتی اگر مدتها طول بکشد چرا که خانهاش و زندگیش در آنجا قرار داشت.
در نتیجه ماشین را روشن نموده و آرام دوری زد و راه برگشت را در پیش گرفت و خود را این بار آماده هر اتفاقی کرد که قرار بود پیش بیاید! و با خود گفت که: ((با این اوضاع ببینم کی به خانه میرسم!))
با بیحالی و بیاراده، رانندگی میکرد دیگر آن سرزندگی و شادابی صبح را نداشت انگار همه چیز برایش بیاهمیت شده بود و او فقط میرفت و میرفت و شاید بدون در نظر گرفتن اینکه برسد یا نرسد! با این روحیه خراب که داشت حرکت میکرد چند صد متر نرفته بود که از دور تابلویی دید.
برایش فرقی نداشت که بر رویش چه نوشته شده باشد با بیحوصلگی و بیاعتنایی از کنارش رد شد و رویش را خواند که ناگهان برقی در چشمانش درخشید، ایستاد مات و مبهوت از چیزی که خوانده بود شگفتزده خواست دوباره ببیند و مطمئن شود که آیا درست دیده و خوانده یا نه!؟ پس دنده عقب را کشید و عقب عقب ماشین را برد و در جلوی تابلو نگه داشت!
و دوباره و دوباره و بارها و بارها نوشته روی تابلو را با ناباوری میخواند و میخواند و دیگر پاک زده بود به سرش که این یعنی چه!؟
فهرست مطالب کتاب
داستان الهه شبهای بیهوس
تسخیر در باد
مرگ صحنه
پیانیست
ملکوت آتش
هدیه کریسمس
سالک ابدیت
Love Story از جنس، ماندراگولای جدید
بیماری از نسل طمع و خساست
نامهای به یک شیر
سوگندنامه بقراط
گزارش یک پاداش
نگهبان
و پرواز کبوتر
واویلا
وامپیر عدالت
بچه گربه زیبا و ناقلا
منجی
پرومته در آتش
گشتاور زندگی
دریای محبت
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مجموعه داستانهای الهه شبهای بیهوس |
نویسنده | حسن دوستی |
ناشر چاپی | نشر عطران |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 242 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6201-16-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |