معرفی و دانلود کتاب مجاز در حقیقت: ورود استعارهها در علم
برای دانلود قانونی کتاب مجاز در حقیقت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مجاز در حقیقت: ورود استعارهها در علم
با حسین دباغ در کتاب مجاز در حقیقت همراه باشید تا کاربرد استعاره را در تمامی تولیدات زبانی بهویژه متون علمی بشناسید و با رویکرد فلاسفه نسبت به این پدیدهی فکری و زبانی آشنا شوید. در این اثر فلسفی و زبانشناختی با دیدگاه متفاوتی روبهرو خواهید شد که نشان میدهد اندیشه و تکلم تا چه حد با استعاره و لایههای تودرتوی آن درآمیخته و حتی در مطالعات علمی نیز رخنه کرده است.
دربارهی کتاب مجاز در حقیقت
«دوست شما عجب هفتخطی شده»، «همکار من از آن آدمهای بیچشمورو است»، «ما با عزم و اراده میتوانیم تحریمها را دور بزنیم»، «خورشید تابان سینهی آفاق را شکافت» و صدها جملهی مشابه که روزانه به زبان میآوریم، از طریق رادیو و تلویزیون میشنویم یا در مکالمات روزمره به گوشمان میخورند، نشان میدهند بیش از آنچه که بتوانیم تصورش را بکنیم، در روابط کلامی و ارتباطات زبانی خود به مفهومی به نام «استعاره» وابستهایم. برای بسیاری از افراد، شنیدن این کلمه ابیات ثقیل و پیچیدهی شاعران ادبیات کهن را تداعی خواهد کرد. اصولاً استعاره برای چنین افرادی هرگز از کتابهای شعر خارج نشده و انسانهای عادی در کاربردهای معمول خود از زبان هرگز به سراغ آن نمیروند اما به اعتقاد حسین دباغ در کتاب مجاز در حقیقت، کاربرد امروزی زبان، با مقاصد گوناگون، اعم از ادبی، فرهنگی، سیاسی، علمی و... بدون استعاره امکانپذیر نخواهد بود. در یک کلام، باید اعتراف کنیم اگر استعاره را از زبان بگیریم، دیگر زبانی باقی نخواهد ماند که پاسخگوی نیازهای ارتباطی ما باشد.
استعاره شگفتانگیزترین خصوصیت زبان است که بیآنکه متوجه آن باشیم، به ابعاد متنوع زندگیمان نفوذ کرده. نهتنها سخن گفتن، که حتی فکر کردن نیز بدون بهره بردن از استعارهها غیرممکن است. شاید در دورانی که فردوسی در حال سخنسرایی بوده یا منوچهری و فرخی در دربار شاه غزنوی به آفرینشهای ادبی مشغول بودهاند، استعاره صرفاً نوعی ترفند زبانی و بازی دلنشینی بوده که در چهارچوب کلام رخ میداده. بااینحال، با توسعه و تکامل زبان بشری، امروزه دیگر استعاره نه یک تفریح یا هنر، بلکه یکی از ضرورتهای انکارناپذیر زندگی ماست. نویسنده در آغاز کتاب مجاز در حقیقت و پیش از ورود به مباحث اصلی، ابتدا معنا و دلالتهای استعاره را در دنیای زبان و ادبیات برای مخاطبان روشن کرده و سپس در بخشهای بعدی کتاب، درهمتنیدگی آن با حوزهی علم و تفکر را به بحث خواهد گذاشت.
از آنجایی که علم و منابع علمی وظیفهی تبیین حقایق و واقعیتهای جهان هستی را به عهده دارند، به نظر میرسد کاربرد استعاره در آثار یا تحلیلهای علمی، منطقی و معقول نباشد. فقط کافی است نگاهی به اصطلاحاتی از جمله: «سیاهچاله»، «ابر الکترونی»، «بار الکتریسیته» و... بیندازیم؛ میبینیم اگرچه تلفیق زبان علم با استعارهها غیرمنطقی و متناقض به نظر میرسد اما حقیقت دارد و نمونههای آن را به کرات در آثار علمی میبینیم. اینجاست که فلسفه نیز قدم به میدان میگذارد تا با روشهای عقلانی خود، این تناقض را حل کرده یا توجیه نماید. حسین دباغ کوشیده تا از نقطهنظر فلسفه، پیوند علم و استعاره را حلاجی کرده و یکی از عجیبترین واقعیتهای زبان را برای خوانندگان تشریح کند.
دباغ در تحلیلهای خود از استعاره پا را از مرزهای زبان فراتر گذاشته و معتقد است، استعاره در حقیقت به درک، فهم و شناخت ما انسانها از جهان و جهانیان رخنه کرده. ما دنیای اطرافمان را با عینک استعاره میبینیم، با ابزار استعاره آن را میشناسیم و به زبان استعاری توصیفش میکنیم. با این حساب دیگر عجیب نیست اگر در کتابهای علمی که برای شناخت جهان نگاشته شدهاند، ردپای استعاره را بهروشنی ببینیم.
نویسنده در فصول کتاب حاضر، پس از بررسی ابعاد ادبی و فلسفی استعاره، دیدگاههای غالب فلسفه را نسبت به استعاره معرفی و نظریات فیلسوفان قرن بیستم را در مواجهه با این پدیدهی شناختی-زبانی مطرح کرده است. در ادامه، حسین دباغ کوشیده تا خوانندگان را با جزئیات آراء فیلسوفان نسبت به استعاره و کارآیی آن آشنا کرده و دیدگاههای تعاملی، جانشینی، مقایسهای و... را بررسی نماید. ارتباط میان استعاره، مدل و آنالوژی و نقشی که در دنیای علم بازی میکنند، همچنین تحلیل آثار علمی داروین، بویل و پاستور از این منظر، مباحث دیگر کتاب مجاز در حقیقت را تشکیل میدهند. مطالعهی این بخش به مخاطبان کمک میکند تا مصادیق کاربرد استعاره را در فعالیتهای علمی بهتر درک کنند. اگر به دنبال کتابی هستید که زبان، فلسفه و علم را به یکدیگر پیوند زده باشد، مطالعهی کتاب مجاز در حقیقت را هرگز فراموش نکنید.
گفتنیست که نشر کتاب هرمس چاپ و انتشار این اثر خواندنی را به عهده داشته.
کتاب مجاز در حقیقت برای چه کسانی مناسب است؟
چنانچه به مطالعات زبانشناختی، بهویژه در قلمرو معنیشناسی و ادبیات علاقهمند هستید و مایلید زبان و کاربرد آن را از منظر فلسفه به بحث بنشینید، مطالعهی کتاب مجاز در حقیقت میتواند انتخابی ایدهآل برای شما باشد.
با حسین دباغ بیشتر آشنا شویم
حسین دباغ با نام کامل محمدحسین حاج فرجالله دباغ (زادهی 1364 در شهر تهران) نویسنده و پژوهشگر موفق ایرانی در حوزههای فلسفهی اخلاق و زبانشناسی شناختی است. تدریس فلسفه در دانشگاه کمبریج، همچنین تدریس بهعنوان استاد مدعو در پژوهشکدهی علوم شناختی ایران از فعالیتهای حرفهای وی در عرصههای علمی به شمار میآیند.
ادبیات فارسی، فلسفه، کلام، اسلامشناسی، عرفان اسلامی و... زمینههای اصلی مطالعات و پژوهشهای حسین دباغ محسوب میشوند. دباغ در سالهای دههی هشتاد، در شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران عضویت داشته و همینطور از اعضای شورای تحقیق دفتر تحکیم وحدت به شمار میرفته. جالب است بدانید که حسین دباغ، فرزند عبدالکریم سروش، از نویسندگان و فیلسوفان مشهور معاصر است.
در بخشی از کتاب مجاز در حقیقت: ورود استعارهها در علم میخوانیم
عموم آدمیان در مواجهه با استعاره، آن را در ارتباط با قوه خیال معنا مىکنند؛ چیزى که در زبان غیرطبیعى و غیرعادى (زبان شعرى) به کار گرفته مىشود. همچنین استعاره را بیشتر از سنخ واژگان مىدانند تا اندیشه، به همین سبب برخى تصور مىکنند بدون چیزى مثل استعاره مىتوان زندگى یومیه را به راحتى پى گرفت. اما لیکاف و جانسن بر این باورند که ساختار مفهومى ذهن ما استعارى است، بدین شکل که طریق اندیشیدن، تجره کردن و ادراک ما به صورت استعارى است. ظهور و بروز این استعارى اندیشیدن را مىتوان در عمل روزمره آدمیان جست؛ بهترین نمونه آن زبان ارتباطى است. در زندگى یومیه، آدمیان براى برقرارى ارتباط، از زبان مدد بسیار مىگیرند و جستجو در این حیطه نشان مىدهد چگونه به طور ناخودآگاه استعارههاى گوناگون را به خدمت مىگیرند. در واقع، زبان مهمترین شاهد براى این مدعاست که چگونه ساختار ذهنى ما به استعاره خو گرفته است: «... بر مبناى شواهد زبانى، ما درمىیابیم که ساختار ذهنى متداول در ذات خود استعارى است». به عنوان یک نمونه گزاره روبهرو را در نظرآورید: «استدلال به جنگ مىماند». شاید در وهله نخست گزاره فوق کمى غریب به نظر آید، اما با تدقیق بیشتر مىتوان دریافت که این گزاره در زندگى روزمره ما به طور وسیعى جارى و سارى است: مدعاى او غیرقابل دفاع است، او در استدلالش درست به هدف زد، او هیچگاه در مناظره پیروز نمىشود، این نحوه از استدلال شما را مغلوب مىکند و....
نکته پراهمیت این جاست که در این مثالها ما درباره استدلال بر حسب جنگ فقط حرف نزدهایم. بلکه، ما در زندگى روزمره اصالتا استدلال کردن را مفهوما نوعى مبارزه مىدانیم. به تعبیر روشنتر، بیشتر امورى که ما درباره استدلال کردن در مىیابیم، بوسیله مفهوم جنگ ساخته شده است. جاى شک نیست که در استدلال کردن، میدان مبارزه فیزیکى نیست و منظور، میدان کلامى شفاهى است. به معنایى که رفت، استعاره «استدلال، نوعى جنگ است»، استعارهاى است که ما با آن در فرهنگ خود زیست مىکنیم. به همین جهت است که فیلسوفان زبان در باب ساخته شدن استعارهها بر این راىاند که ارتباط وثیقى با فرهنگ دارد. به این معنا که ممکن است در فرهنگ دیگرى استدلال کردن به مثابه رقصیدن باشد و هکذا.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار
فصل اول: نگاهى به استعاره در جایگاه حقیقى آن؛ ادبیات و زبان (استعاره در معناى موسع آن)
فصل دوم: نظریههاى فلسفى درباره استعاره
فصل سوم: استعاره، مدل و آنالوژى در علم
فصل چهارم: رابرت بویل، لوئى پاستور و چارلز داروین: چند مطالعه موردى
منابع فارسى
منابع انگلیسى
منابع اینترنتی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مجاز در حقیقت: ورود استعارهها در علم |
نویسنده | حسین دباغ |
ناشر چاپی | نشر کتاب هرمس |
سال انتشار | ۱۳۹۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 180 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-363-797-2 |
موضوع کتاب | کتابهای فلسفه |