معرفی و دانلود کتاب مثلها و قصهها (معنی و ریشه ضربالمثلها)
برای دانلود قانونی کتاب مثلها و قصهها (معنی و ریشه ضربالمثلها) و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مثلها و قصهها (معنی و ریشه ضربالمثلها)
کتاب مثلها و قصهها (معنی و ریشه ضربالمثلها) به قلم مژگان مدیری، با هدف یادآوری پیشینه برخی از ضربالمثلها و زمان کاربرد هر یک گردآوری شده است تا شما را با استفاده درست و به جا از مثلها آشنا نماید.
ضربالمثلها معمولا تاریخچه و داستانی پندآموز دارند که ریشه بسیاری از آنها از یاد رفته و پیشینه برخی از امثال برای همگان روشن نیست، با این حال این مثلها در سخن بکار میرود. بکار بردن مثلها کلام را کوتاه کرده و عبارت کوتاه بر دل مینشیند و گفت و گوی طولانی را مختصر و مفید مینماید. به کار بردن به موقع مثل، هنر است و چنانچه در جای نامناسب بیان شود ممکن است صورت خوشی نداشته باشد.
بدون شک یکی از عواملی که باعث بقای فرهنگ یک جامعه و انتقال آن فرهنگ از نسلهای قبل به نسلهای بعد میشود وجود قصهها، افسانهها و ضربالمثلهایی است که به صورت سینه به سینه نقل میشوند.
شاید قسمتهایی از این داستانها که در هر فرهنگ و جامعهای وجود دارند به نظر غیر واقعی برسند، اما واقعیت این است که در دل خود حاوی نکتهها و نگرشهای فرهنگی جوامع گذشته هستند.
یک جامعه ممکن است به هر دلیلی دچار تغییر شود؛ اما مثلها، داستانها و افسانهها دستخوش تغییر و تحریف نمیشوند. افسانهها و داستانهای عامیانه از عناصر ملفوظ فرهنگ هر جامعهای است که بخش بزرگی از میراث فرهنگی آن جامعه را تشکیل میدهد. مجموعه «مثلها و قصهها» نیز از این دست داستانهایی است که میکوشد تا شما را با فرهنگ ایرانی آشنا نموده و تجربیات ارزشمندی را در قالب داستانهای کوتاه و جالب بیان کند.
در بخشی از کتاب مثلها و قصهها میخوانیم:
طوطی که خود را زیباترین و بهترین پرنده جهان میدانست از اینکه کلاغی تازه وارد، به فکر نجات پرندهها افتاده و توانسته گنجشکها را با خود، هم عقیده کند، ناراحت شد. گفت: «این حرفها به کلاغ سیاهی مثل تو نیومده، ساکت باش و حرف نزن، به سرنوشتی که در پیش داری تن بده.»
کلاغ نگاهی به طوطی انداخت و گفت: «چه خودخواه! اگر توی آسمان خدا و جنگل بیانتها، آزاد میپریدی چیکار میکردی؟ اون وقت حتما میگفتی که من خدای پرندگانم. ببینید چه طوری صداشو را نازک میکنه و ادای آدمها رو در میآره. آخه بیچاره، این آدمها برای ما پرندهها مگه چیزی جز دام و قفس و کشتن دارند که تو اینقدر به تقلید صدای اونها افتخار میکنی؟»
طوطی گفت: «بسه دیگه حرف نزن قارقار گوش خراشت، اعصابم را به هم ریخت. تو هم اگر میتونی صدای آدمها را تقلید کن.» کلاغ گفت: «برای چی تقلید کنم؟ که مثل تو برام قفس بسازند و مثل دلقکها برای آدمها ادا دربیارم؟ همون بهتر که آدمها قارقار مرا دوست نداشته باشند و منو توی قفس نندازند.» طوطی گفت: «به چه بدبختیای گرفتار شدهایم! بق بقوی کبوترها و جیک جیک گنجشکها کم بود، گرفتار قارقار کلاغ هم شدیم.»
گنجشکها همه با هم گفتند: «جیک جیک ما خیلی خوبه. دوست نداری گوشهاتو ببند..»
کبوترها هم گفتند: «بق بقوی ما هر چی که باشه، برای خودمون خوبه و دوستش داریم. تو اگر دوست نداری گوش نکن.»
کلاغ که ساکت شده بود، فکری کرد و گفت: «بله، گنجشکها صدای خودشون رو دوست دارند، کبوترها بق بقوى خودشون رو و ما کلاغها هم صدای قارقار خودمون رو کبوتر با کبوتر، باز با باز... کند هم جنس با هم جنس پرواز. خود آدمها برای ما پرندهها کم غم و غصه درست میکردند، حالا تقلید صداشون به وسیله طوطی هم آزارمون میدهد.
فهرست مطالب کتاب
سخن ناشر
دو قورت و نیمش باقیه
جنگ زرگری
یک کلاغ و چهل کلاغ
کبوتر با کبوتر باز با باز
از این ستون تا اون ستون فرجی است
نمکگیر شدن
مار گزیده از ریسمون سیاه و سفید میترسه
کفگیربه ته دیگ خورده
فوت کوزهگری
هر رو از برتشخیص نمیده!
توپش پر است
قمپوز در کردن
قوز بالا قوز
آش نخورده و دهان سوخته
شتر دیدی ندیدی؟
یه آشی برات بپزم که یه وجب روغن روش باشه!
خر بیار و باقالی بارکن
خیاط در کوزه افتاد!
دسته گل به آب دادن
زیر آبم را زدند
کتاب نما
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مثلها و قصهها (معنی و ریشه ضربالمثلها) |
نویسنده | مژگان مدیری |
ناشر چاپی | موسسه فرهنگی آرمان رشد |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | |
تعداد صفحات | 64 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-7633-60-1 |
موضوع کتاب | کتابهای ضرب المثل |