معرفی و دانلود کتاب داستان ضرب المثلها
برای دانلود قانونی کتاب داستان ضرب المثلها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب داستان ضرب المثلها
کتاب داستان ضرب المثلها نوشتهی دنیا مملکت دوست، قصهی پشت هر یک از مثلهای قدیمی پارسی را با جذابیت خاصی بیان میکند تا ایرانیان، از کوچک تا بزرگ با فرهنگ غنی ایرانی بیشتر آشنا شوند. با خواندن این قصهها، علاوهبر اینکه به خوبی مفهوم هر ضربالمثل را میآموزیم، قصههای قدیمی جذاب زیادی نیز یاد میگیریم که میتوانیم در انتقالِ سینهبهسینهیشان مؤثر واقع شویم.
دربارهی کتاب داستان ضرب المثلها
ضربالمثلها، بخشی از زبان ما هستند که معنایی بسیار عمیق را با چند کلمهی ساده و گاه غیرمرتبط به مخاطب میرسانند. بعضی از این ضربالمثلها و کنایهها، حتی معنای خاصی هم ندارد و اگر کسی در میان مردم نزیسته باشد و فارسی را بهصورت کامل نداند، با ترجمهی کلمه به کلمه، نمیتواند معنی را درک کند. اهمیت بسیار ضربالمثلها هم به خاطر همین جادویشان است؛ انتقال مفاهیمی گاه بسیار بزرگ و حتی احساساتی پیچیده با چند کلمه به مخاطبان. شما با شنیدن یا خواندن یک ضربالمثل میتوانید حدس بزنید که فرد گوینده یا نویسنده عصبانی است یا خوشحال، در حسرت چیزی است یا همین حالا چیزی را به دست آورده و... همهی این ویژگیهای ضربالمثل، از سرچشمهی آن، که متلها و داستانهایی کهن و پرمعنا و مفهومند منشأ میگیرد. خواندن کتاب داستان ضرب المثلها از آن جهت جالب و مفید است که به ریشهی مثلها توجه نشان میدهد.
دنیا مملکت دوست، در این کتاب، ابتدا با مقدمهی جذاب، ما را با ریشههای مختلفی که ضربالمثلها میتوانند از آن برگ و بار بگیرند، آشنا میکند و به مخاطب نشان میدهد که اهمیت دانستن قصهی ضربالمثلها چیست. با آنکه فهم منشأ شکلگیری کلماتی که انسان بهصورت روزانه و ناخودآگاه به زبان میآورد، میتواند حس کنجکاوی را ارضا کند، اما برای فهمیدن داستان پشت هر ضربالمثل دلایل مهم دیگری نیز وجود دارد. با دانستن قصهی هر ضربالمثل، با معنای عمیق و لایهلایهی آن بهتر آشنا میشوید و میتوانید آن را در جای مناسب خود و به دور از اشتباه استفاده کنید. علاوهبر این، پیشینهی هر ضربالمثل، شما را با فرهنگ عامهی کشور خود و جهان فکری پیشینیان آشنا میکند. ضمن اینکه، این آشنایی میتواند منجر به آگاهی و حتی نگاه انتقادی نسبت به آن فرهنگ شود. با درک عمیق ضربالمثلها و اصطلاحات قدیمی، به بخش بزرگی از ناخودآگاه جمعی دست مییابید و میتوانید بهتدریج، افکار اشتباهی را که پیشتر در ذهن مردمان ثبت شده، به چالش بکشید و در نهایت اصلاح کنید.
خواندن کتاب داستان ضرب المثلها، علاوهبر اینکه شما را با داستانهای جذاب پشت هر اصطلاح آشنا میکند، ضربالمثلهای جدید زیادی را هم به شما میآموزد. شاید بسیاری از ضربالمثلهای این کتاب را، خصوصا افراد جوانتر نشنیده باشند؛ بنابراین با خواندن کتاب هم ضربالمثل و هم معنا و داستانش را میآموزند. این مجموعه، بیش از 140 ضربالمثل را با معنا و داستان آن، به شما معرفی میکند. از اصطلاحات ساده و مشهوری مثل از کیسهی خلیفه بخشیدن، تا ضربالمثلهای کمتر شنیده شدهای مثل با آب حمام دوست گرفتن! کتاب داستان ضرب المثلها را انتشارات فانوس دنیا به چپ رسانده است.
کتاب داستان ضرب المثلها برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب داستان ضرب المثلها به همهی کسانی که به فرهنگ عامیانهی ایران علاقه دارند و از خواندن قصههای سادهی قدیمی لذت میبرند توصیه میشود.
در بخشی از کتاب داستان ضرب المثلها میخوانیم
هنگام عروسی محمدرضا شاه پهلوی و فوزیه چون مقرر بود میهمانان مصری و همراهان عروس به وسیلهی راهآهن جنوب تهران وارد شوند. از طرف دربار و شهربانی دستور اکید صادر شده بود که دیوارهای تمام دهات طول راه و خانههای دهقانی مجاور خط آهن را سفید کنند. در یکی از دهات چون گچ در دسترس نبود، بخشدار دستور میدهد که با کشک و ماست که در آن ده فراوان بود دیوارها را موقتاً سفید نمایند و به این منظور متجاوز از یکهزار و دویست ریال از کدخدای ده گرفتند و با خرید مقدار زیادی ماست کلیه دیوارها را ماستمالی کردند.
آری، ماستمالی کردن یعنی قضیه را بهصورت ظاهر خاتمه دادن، از آن موقع ورد زبان گردید و در موارد لازم و بهطور مناسب مورد استفاده و استناد قرار میگیرد.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه: متل چیست؟
اکبر ندهد، خدای اکبر بدهد
صد رحمت به دزد سرگردنه!
یک صبر کن و هزار افسوس مخور!
برو جایی که عرب نی انداخت
ریگ به کفشش است!
همه را روی دایره ریختن!
حلال حلالش به آسمون رفت!
عشق و عقرب!
اوسا علم....
آش شله قلمکار
گنج قارون
ماست ها را کیسه کردن
آشی برایت بپزم که یک وجب روغن رویش باشد!
فکر نان باش که خربزه آب است
دو صد من استخوان باید که صد من بار بردارد!
دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما بکاریم دیگران بخورند!
چیزی که عوض داره، گله نداره!
خودم جا، خرم جا!
ازاین ستون به آن ستون فرج است!
ماست مالی کردن!
نه خانی آمده، نه خانی رفته!
رطب خورده منع رطب چون کند؟
باد آورده را باد میبرد!
کینه شتری
کار نیکو کردن از پر کردن است!
آب پاکی روی دست کسی ریختن!
آب زیر کاه!
آبشان از یک جوی نمیگذرد!
آتش بیار معرکه!
آفتابی شدن!
از بیخ عرب شدن!
انگار از دماغ فیل افتاده!
از کوره در رفتن!
از کیسه خلیفه بخشیدن!
با آب حمام دوست گرفتن!
باج ندادن به شغال!
باج سبیل
بادنجان دور قاب چین!
بزبیاری!
بُل گرفتن!
به مشروطهاش رسید!
بند را آب دادن!
به رخ کشیدن!
پارتی بازی!
پتهاش روی آب افتاد!
پهلوان پنبه و پنبه کسی را زدن!
تعارف شاه عبدالعظیمی!
جنگ زرگری!
چشم روشنی!
چوب توی آستین کردن!
حاجی حاجی مکه!
حاشیه رفتن!
به کرسی نشاندن حرف!
حرف مفت!
حقه بازی!
حمام زنانه!
حیدری و نعمتی!
خاک بر سر!
خر کریم را نعل کرده است!
خط و نشان کشیدن برای کسی!
دری وری!
دست شستن از کاری!
دست کسی را توی حنا گذاشتن!
دست و پای کسی را توی پوست گردو گذاشتن!
دنبال نخود سیاه فرستادن!
دزد باش و مرد باش!
ریش و قیچی را به دست کسی سپردن!
زندگی سگی!
زیر پای کسی را جارو کردن!
زیر کاسه نیم کاسهای است
سایهتان از سر ما کم نشود.
سبیلش آویزان شد!
سبیلش را چرب کرد!
ستون پنجم
سر و کیسه کردن!
سر و گوش آب دادن!
سگ نازی آباد!
سنگ کسی را به سینه زدن!
سوراخ دعا را گم کردن!
شاخ و شانه کشیدن!
نقش آوردن!
شانس خرکی!
قاپ کسی را دزدیدن!
جیک و بوکشان درست است!
شاه میبخشد، شیخ علی خان نمیبخشد
شاهنامه آخرش خوش است!
کف دست مو ندارد
معنی دست بالای دست بسیار است!
از محبت خارها گل میشود
خیاط هم در کوزه افتاد!
هم خدا را میخواهد هم خرما را!
هر چیز که خوار آید، یک روز به کار آید!
معنی نوشدارو بعد از مرگ سهراب!
تا پول داری رفیقتم قربان بند کیفتم!
از تو حرکت از خدا برکت!
فواره چون بلند شد سرنگون شود…
آستین نو بخور پلو!
یک خشت هم بگذار در دیگ!
زیرآبش را زدند
مگه تنبلخانه شاه عباسه!
کفگیرش به ته دیگ خورده!
زد که زد خوب کرد که زد!
چاه مکن بهر کسی اول خودت، دوم کسی!
قوز بالا قوز!
اشک تمساح ریختن!
از سر تا پا خیس عرق شدن!
هر چیزی نوش خوبه به غیر از دوست!
نرود میخ آهنین در سنگ!
مهمان روزی خودش را با خودش میآورد
نه شیر شتر نه دیدار عرب!
عاقبت گرگزاده گرگ شود/گرچه با آدمی بزرگ شود
دو قورت و نیمش باقیه!
بلبل به شاخ گل نشسته!
فیل زنده و مردهاش صد تومان است!
دیگ ملانصرالدین است!
نه کور میکند، نه شفا میدهد!
فوت کوزهگری است!
در دروازه را میشود بست؛ اما دهان یاوهگو را نمیشود!
تب کرد و مُرد!
خر برفت و خر برفت و خر برفت!
آنچه تو از رو میخوانی، من از بَرَم!
قسم حضرت عباست را باور کنم یا دم خروس را؟
اگر تو کلاغی، من بچه کلاغم!
کار از محکم کاری عیب نمیکند!
یک عمر گدایی میکند که یک روز به گدایی نیفتد!
مرده شورت ببره که هر چه گندهتر میشی، بدتر میشی!
با مُردنِ یک میراب، شهر بیآب نمیماند!
گاوی که نان گدایی بخورد، دیگر زمین را شخم نمیزند!
این امام زادهای است که با هم ساختهایم!
من نوکر سلطانم، نه نوکر بادمجان!
دسته گل به آب داده!
مرغ یک پا دارد!
اگر برای من آب نداره، برای تو که نان داره!
حرف مرد یکی است!
یکی از گرسنگی مرد، آن وقت دو تا دو تا نان بالای سرش میگذاشتند!
هر چه میگویم نر است، میگوید بدوش!
عطایش را به لقایش بخشیدم!
گربه را باید دم حجله کُشت!
کره را روغن کرده!
شده حکایت روباه و مرغهای قاضی!
کفگیرش به ته دیگ خورده!
حرف حق را باید زیر لحاف گفت!
فهرست منابع
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب داستان ضرب المثلها |
نویسنده | دنیا مملکت دوست |
ناشر چاپی | انتشارات فانوس دنیا |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 321 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7407-82-2 |
موضوع کتاب | کتابهای ضرب المثل |