معرفی و دانلود کتاب ماهتاب
برای دانلود قانونی کتاب ماهتاب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ماهتاب
کتاب ماهتاب داستان غمانگیز زندگی دختری جوان به نام ماهتاب است که به دلیل اجبارهای خانواده از عشقش دل میکند. او در حالیکه دل در گرو امید، مرد مورد علاقهاش، دارد، تن به ازدواجی میدهد که او را در شرایط آزاردهندهای گرفتار میکند. این اثر یک رمان عاشقانهی ایرانی است که به قلم غزل سلیمانی به رشتهی تحریر درآمده و به معضلات زنان در جامعهی ایران میپردازد.
دربارهی کتاب ماهتاب
ماهتاب دختری است که به امید علاقه دارد. آنها در جلسات گروه فرهنگی و ادبی دانشگاهشان با همدیگر آشنا شدند، اما به خاطر شرایط خانوادگی و اجبار والدین، مسیر زندگیاش از آنچه که آرزو داشت، دور میشود. خانوادهاش او را وادار به ازدواج با مردی به نام داریوش میکنند که از قضا او نیز همسر خوبی برای ماهتاب نیست. شش سال با رنج و آزارهای غیرقابل تحمل میگذرد تا اینکه کار ماهتاب و داریوش به طلاق میانجامد. اینجا دقیقا نقطهای است که کتاب ماهتاب آغاز میشود.
اثری که پیش رو دارید، کتاب ماهتاب، یک رمان عاشقانه است که توسط غزل سلیمانی، نویسندهی ایرانی، به نگارش در آمده. رمان حاضر داستان عشق میان یک دختر و پسر به نامهای ماهتاب و امید را روایت میکند که سرانجام رابطهشان با اجبارهای خانواده به جدایی میرسد و همین مسئله سرنوشت آنها را زیر و رو میکند.
ساختار کتاب ماهتاب طی پنج فصل نوشته شده است. هر فصل بخشهایی دارد که با نام شخصیتها، عنوانگذاری شده است و در هر کدام از زبان شخصیت مورد نظر صحبت میکند. بعضی از بخشها از زاویه دید امید روایت میشود و بخشهای دیگر را ماهتاب میگوید. نویسنده با قلمی روان و ساده داستان احساسات و سوءتفاهمها را روایت میکند و به موضوعاتی همچون ازدواج اجباری، طلاق، خیانت و... میپردازد. ناگفته نماند که رمان حاضر به کوشش انتشارات طلایه روانهی بازار نشر ایران شده است.
کتاب ماهتاب برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به مطالعهی داستانها و رمانهای عاشقانهی ایرانی علاقه دارید، این کتاب را بخوانید.
در بخشی از کتاب ماهتاب میخوانیم
نگاهم را از آنها گرفتم و مشغول خواندن نمایشنامه شدم...
بعد از آن ماهتاب را زیاد دیدم. برای برگزاری جلسهی شعر در سالن اجتماعات دانشکده مدام به ساختمان فرهنگی و کتابخانهی دانشکده سر میزد. خیلی تقلا کرد تا بالاخره با جلسهی شعرش موافقت شد.
من تا آن زمان حتی یکبار هم با او هم کلام نشده بودم. فقط از دور میدیدمش. کنجکاوم نمیکرد. چون برخلاف دخترهای آرا و ویرا کردهی دور و برم، ساده بود و هیچوقت در زمانی که با مردها هم کلام میشد، صدایش را نازک نمیکرد و عشوهگری برایش معنایی نداشت. من هم به قدری دور و برم شلوغ بود که حتی اگر میخواستم هم زندگیام جایی برای او نداشت.
هیچوقت در جلسهی شعری که برگزار شد شرکت نکردم. با اینکه مدیر مسؤول بخش فرهنگی دانشکده از من تقاضا کرده بود که حواسم به اوضاع باشد.
روزها گذشت و من صرف علاقهای که به ادبیات داشتم این همکاری را در اوقات فراغتم ادامه میدادم. از بین بچههایی که در عرصهی فرهنگی فعالیت میکردند، "احمدرضا" منتقد سر سختی بود و آشنایی ما از همانجا شروع شد. پسر قد بلندی بود. عینک فرم مشکیاش همیشه روی چشمش بود و همیشه برای حاضر جوابی آماده بود. در جمع این گروه فرهنگی و ادبی به غیر از ماهتاب، چند نفر دیگر هم بودند. از ماهتاب بهتر نبودند،اما حسابی به سر و وضعشان میرسیدند و در دلبری دستی بر آتش داشتند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ماهتاب |
نویسنده | غزل سلیمانی |
ناشر چاپی | انتشارات طلایه |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 184 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-7602-79-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |